کلمه جو
صفحه اصلی

نجیرم

لغت نامه دهخدا

نجیرم. [ ن َ رَ ] ( اِخ ) شهرکی است از اعمال سیراف و گرمسیر عظیم است. ( فارسنامه ابن بلخی ص 141 ). شهری است به ناحیت پارس بر کران دریا و جای بازرگانان است. ( حدودالعالم ). قریه ای است بزرگ به ساحل فارس به پانزده فرسنگی سیراف ، واز آنجاست ابراهیم بن عبداﷲ نحوی لغوی مکنی به ابواسحاق. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به معجم البلدان شود.

دانشنامه عمومی

بندر نَجیرُم بنا به تحقیقات و نظر باستان شناسی معروف انگلیسی و سرپرست چند فصل کاوش سیراف دیوید وایت هوس نام بندری تاریخی در غرب بندر دیر و منطقه بتانه و بی بی خاتون است.
نجیرم از مهمترین بنادر سواحل شمالی خلیج فارس است.در زمان تجارت جاده ابریشم این بندر نقش به سزایی در تجارت بین المللی داشته است.
اورل اشتاین در کتاب بررسیهای تاریخی در شمال غربی هندوستان و جنوب ایران در سال ۱۹۳۷ از منطقهٔ بی بی خاتون دیدن و آن را جایگزین نجیرم عنوان می کند. اصطخری معروف به الکرخی، جغرافی دان مسلمان (وفات: ۳۴۶ هـ. ق) در کتاب مسالک و الممالک خود که بر اساس کتاب صورالاقالیم اثر ابوزید بلخی است، در ذکر بنادر سواحل خلیج فارس پس از مهروبان و سینیز و جنابه، از نجیرم در کنارهٔ دریا یاد کرده و سیف را میان جنابه تا نجیرم ثبت کرده و سیراف را در شرق نجیرم معرفی می کند. او نجیرم را دارای منبر و جزء سیراف معرفی می کند.
در کتاب حدود العالم(۳۲۷ هجری) نوشته شده است که: «نجیرم شهری است بر کران دریا و جای بازرگانان است». ابن حوقل: «اشاره می کند که در میان توج و نجیرم، مصب رودی است که شهرهای ملجان و کمارج در طرف چپ آن قرار دارند؛ و نیز در طرف چپ نجیرم مصب رودی است که از دریاچهٔ سکان می آید و در طرف راست این رود شهرهای کهرجان و نابند واقع است… وی سیراف را دارای دو منبر به نام های نجیرم و جم معرفی می کند. ابن حوقل فاصلهٔ سیراف تا نجیرم را دوازده فرسخ ثبت کرده است و نجیرم را جزء نواحی گرمسیر معرفی می کند» یاقوت حموی نجیرم را بر بلندی کوه در مسیر بصره به سیراف توصیف کرده و فاصلهٔ نجیرم تا سیراف را پانزده فرسخ عنوان می کند. نجیرم مرکز مهم تجارت دریایی بود که بی بی خاتون و بتانه و در غرب بندر دیر جایگزین آن شده است. و دریانوردان آن از یک طرف تا سواحل جنوبی عربستان و سواحل شرقی آفریقا، و از طرف دیگر تا سواحل هندوستان، چین جزایر اقیانوس آرام و حتی تا جزایر ژاپن ارتباط برقرار می کردند؛ و نقش واسطه راه آبی ابریشم را به غرب داشتهاست.


کلمات دیگر: