کلمه جو
صفحه اصلی

خانیله

لغت نامه دهخدا

خانیله . [ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش روانسر شهرستان سنندج واقع در 9 هزارگزی جنوب باختر روانسر و سه هزارگزی باختر راه فرعی روانسر به سنجابی . این دهکده در دامنه ٔ کوه قرار دارد و ناحیتی سردسیر است . اهالی آن 100 تن اند و مذهب آنها تسنن و زبانشان کردی است . آب آنجا از چشمه است . اهالی به کشاورزی وگله داری گذران میکنند. محصول این ده غلات دیم و لبنیات است . راه آنجا مالرو و در تابستان به آنجا اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ص 15).


خانیله. [ ل َ / ل ِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش روانسر شهرستان سنندج واقع در 9 هزارگزی جنوب باختر روانسر و سه هزارگزی باختر راه فرعی روانسر به سنجابی. این دهکده در دامنه کوه قرار دارد و ناحیتی سردسیر است. اهالی آن 100 تن اند و مذهب آنها تسنن و زبانشان کردی است. آب آنجا از چشمه است. اهالی به کشاورزی وگله داری گذران میکنند. محصول این ده غلات دیم و لبنیات است. راه آنجا مالرو و در تابستان به آنجا اتومبیل میتوان برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ص 15 ).، خان یله. [ ی َ ل َ / ل ِ ] ( اِخ ) بنام فعلی آن «حسن آباد» رجوع شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

دانشنامه عمومی

خانیله ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
خانیله (اندیمشک)
خانیله (روانسر)


کلمات دیگر: