[ویکی فقه] یکی از قضایای موجهه بسیطه قضیه "مشروطه عامه" است.
مشروطه عامه، از نوع قضایای ضروریه است. اما ضرورت آن مشروط به ثبوت و بقای وصف عنوانی برای ذات موضوع است مثل: دونده، ضرورتا متحرک است، مادام که به حالت رفتن، باقی باشد. اما ذات موضوع، اگر قید عنوان راه رفتن از آن حذف شود، ضرورتا متحرک نیست. و مانند: هر نویسنده ای مادام که در حال نوشتن است، بالضرورة انگشتانش در حال حرکت است و هیچ کاتبی مادام که نویسنده است ضرورتا ساکن الاصابع نیست عنوان در مثال فوق " کاتب " است. و ذات موضوع حسن و حسین و… هستند که مصادیق کاتب اند البته کسانی که کاتب اند یعنی دارای سواد و خط هستند همیشه در حال کتابت نیستند و بنابر این، در بسیاری از موارد انگشتانشان در حرکت نیست. اما هرگاه مشغول نوشتن شوند، مادام که در حال نوشتن هستند، ناچار و ضرورتا انگشتان آن ها در حرکت خواهد بود. ضرورت وصفی؛ ضرورت به حسب وصف عنوانیِ موضوع و در زمان تلبس ذات به وصف عنوانی، مانند: "هر نویسنده ای انگشتان دستش در حرکت است مادامی که نویسنده است". این قضیه را از آن جهت که مشروط به وصف است "مشروطه عامه" می نامند.
وجه تسمیه
دلیل این که این نوع قضیه را مشروطه عامه نامیده اند این است که اولا ضرورت آن مشروط به وصف عنوانی است و ثانیا از مشروطه خاصه (که از قضایای موجهه مرکبه است) عام تر است. در متون منطقی (به زبان عربی) به دو قضیه مشروطه عامه و عرفیه عامه، "عامتان" (دو قضیه عامه) اطلاق می شود.
انقسام مشروط عامه
مشروط عامه از لحاظ های مختلف قابل انقسام است.
← به لحاظ کیفیت
...
مشروطه عامه، از نوع قضایای ضروریه است. اما ضرورت آن مشروط به ثبوت و بقای وصف عنوانی برای ذات موضوع است مثل: دونده، ضرورتا متحرک است، مادام که به حالت رفتن، باقی باشد. اما ذات موضوع، اگر قید عنوان راه رفتن از آن حذف شود، ضرورتا متحرک نیست. و مانند: هر نویسنده ای مادام که در حال نوشتن است، بالضرورة انگشتانش در حال حرکت است و هیچ کاتبی مادام که نویسنده است ضرورتا ساکن الاصابع نیست عنوان در مثال فوق " کاتب " است. و ذات موضوع حسن و حسین و… هستند که مصادیق کاتب اند البته کسانی که کاتب اند یعنی دارای سواد و خط هستند همیشه در حال کتابت نیستند و بنابر این، در بسیاری از موارد انگشتانشان در حرکت نیست. اما هرگاه مشغول نوشتن شوند، مادام که در حال نوشتن هستند، ناچار و ضرورتا انگشتان آن ها در حرکت خواهد بود. ضرورت وصفی؛ ضرورت به حسب وصف عنوانیِ موضوع و در زمان تلبس ذات به وصف عنوانی، مانند: "هر نویسنده ای انگشتان دستش در حرکت است مادامی که نویسنده است". این قضیه را از آن جهت که مشروط به وصف است "مشروطه عامه" می نامند.
وجه تسمیه
دلیل این که این نوع قضیه را مشروطه عامه نامیده اند این است که اولا ضرورت آن مشروط به وصف عنوانی است و ثانیا از مشروطه خاصه (که از قضایای موجهه مرکبه است) عام تر است. در متون منطقی (به زبان عربی) به دو قضیه مشروطه عامه و عرفیه عامه، "عامتان" (دو قضیه عامه) اطلاق می شود.
انقسام مشروط عامه
مشروط عامه از لحاظ های مختلف قابل انقسام است.
← به لحاظ کیفیت
...
wikifeqh: مشروطه_عامه