کلمه جو
صفحه اصلی

کاشانی

فرهنگ فارسی

( حاج سید ) مصطفی بن ( حاج سید ) حسین کاشانی الاصل تهرانی المسکن از بزرگان علمای امامی ( ف. ۱۳۳۷ ه ق . ) وی سالها در تهران ریاست علمی و مرجعیت عمومی داشت . او بعد از تحصیل مقدمات متداول فقه و اصول و معقول و منقول و اخلاق و کلام و ریاضیات و رجال را در جوزه درس پدر خود تکمیل کرد و بعد از وفات او باصفهان رفت ولی حوزه علمی آنجا را فراخور استعداد خود ندید . پس عزیمت نجف کرد و در آنجا یکی از مراجع علمی گردید و حوزه دینی او مرجع استفاده افاضل بود . وی قریحه شعر نیز داشت و دیوانی هم در مناقب و مراثی معصومین دارد . او در استصحاب و تجزی و تفسیر مختصر قر آن و حاشیه ارشاد علامه و حاشیه شرایع و علامت ظن و قاعده لاضرر و منجزات مریض تالیفاتی داشته ولی اکثر آنها تلف شده ( ریحانه الادب )
( صفت ) منسوب به کاشان ۱ - اهل کاشان از مردم کاشان . ۲ - ساخت. کاشان : قالی کاشانی .
از اکابر فقهای عامه است

لغت نامه دهخدا

کاشانی . (اِخ ) ابوبکربن مسعودبن احمد کاشانی حنفی ملقب به ملک العلماء و علاءالدین و یا آنکه علاءالدین نام اصلی وی بوده و ابوبکر کنیه اش میباشد و به هر حال از اکابر فقهای عامه است و از علاءالدین محمدبن احمد سمرقندی تفقه نموده و اکثر مصنفات او را ازخودش خوانده و کتاب تحفة الفقهاء او را شرحی خوب نوشته است و آن شرح را که سه مجلد است بدایع الصنائع فی ترتیب الشرائع نام کرده و بعد از اتمام آن بنظر خود استاد معظم رسانده و مورد تحسین شده و دختر خود فاطمه را که نیز از فقهای نسوان بوده به عقد ازدواج وی درآورده است و بهمین جهت گفته اند: شرح تحفته و تزوج ابنته . و نیز از تألیفات ابوبکر است کتاب السلطان المبین فی اصول الدین و در سال 587 هَ . ق . در حلب وفات یافته و خود او و زوجه اش فاطمه هر دو در خارج حلب مدفون هستند. (از ریحانة الادب جلد 337 و ص 100).


کاشانی . (اِخ ) حاج سیدمصطفی ابن حاج سیدحسین کاشانی الاصل تهرانی المسکن از اکابر علمای اوائل قرن حاضر، چهاردهم هجرت ، که سالها در تهران حامل لوای ریاست علمیه و دارای مرجعیت عمومی بود و تمامی اوقات او درتأیید دین مبین و دادرسی مسلمین و اعمال وظائف امربمعروف و نهی از منکر و اعلای کلمه ٔ حق و انجام وظائف علمیه از مطالعه و تدریس وافاده و غیرها مصروف بوده است و در بدایت حال بعد از تحصیل مقدمات لازمه ٔ متداوله ، فقه و اصول و معقول و منقول و اخلاق و کلام و ریاضیات و رجال را در حوزه ٔ درس والد معظم خود تکمیل کرد و بعد از وفات او به اصفهان رفت و حوزه ٔ علمی آنجا را فراخور استفاده ٔ خود ندید پس عزیمت نجف اشرف کرد و در آن ارض اقدس یکی از مراجع علمیه گردید و حوزه ٔ درس او مرجع استفاده ٔ افاضل بوده است و علاوه بر مراتب علمیه در محاسن اخلاق هم طاق و دارای قریحه ٔ شعریّه بوده است و اشعار او فصاحت و محسنات بدیعیه را جامع است و دیوانی هم در مناقب و مراثی حضرات معصومین (ع ) داشته و در هر یک از استصحاب و تجری و تفسیر مختصر قرآن و حاشیه ٔ ارشاد علامه و حاشیه ٔ شرایع و علامت ظن و قاعده ٔ لاضرر و منجزات مریض ، تألیفاتی داشته لکن اکثر آنها تلف شده است و در شب نوزدهم رمضان 1337 هَ . ق . در کاظمین وفات یافته و در جوار حضرت امام موسی (ع ) مدفون گردید. (از ریحانة الادب ج 3 ص 340).


کاشانی . (اِخ ) سید ابوالقاسم بن سیداحمد کاشانی الاصل نجفی المسکن از افاضل علمای امامیه ٔ این اواخر بوده است و از تألیفات اوست : 1- کشف الاسرار الخفیه فی شرح الدرة النجفیه که منظومه ٔ فقه دره ٔ نجفیه سید بحرالعلوم را با کمال اتقان شرح کرده و دو مجلد از آن بر آمده که تا باب اغسال است . 2- کشف المهمات فی الالغاز و المعمیات بپارسی و در سال هزار و دویست و نود و هشت یا سیصد و هیجده هَ . ق . وفات یافت . (از ریحانة الادب ج 2 ص 337).


کاشانی . (اِخ ) ملا ابوالحسن بن ملامحمد ابیوردی الاصل کاشانی المسکن از علمای امامیه ٔ قرن دهم هجری عهد شاه طهماسب صفوی (930 - 984 هَ . ق .). که عالم و فاضل و فقیه و متکلم و جامع معقول و منقول و از اساتید مجتهد کرکی سید حسین بن سید حیدر بوده و از تألیفات او است : 1- اثبات الواجب وصفاته . 2-ارکان الایمان در امامت . 3- الحسنی در حکمت طبیعی . 4- روض الجنان یا روضة الجنان در کلام و حکمت . 5- شرح فرائض خواجه نصیر طوسی . 6- الشوارق در کلام . 7- مقدارالاَّیات و احکامها. 8- المنطق و غیرها و در سال 960 هَ . ق . وفات یافت . (از ریحانة الادب جلد 3 ص 337).


کاشانی . (اِخ ) ملا حبیب اﷲبن علی مددبن رمضان کاشانی از علمای امامیه ٔ قرن حاضر (قرن چهاردهم هجرت ) است . عابد و زاهد و متقی و عرفان مسلک و صاحب اخلاق حمیده بود و بشهادت تألیفات ظریفه ٔ متنوعه ٔ او علاوه بر علوم دینیه ٔ متداوله در بعضی از علوم غریبه نیزخبیر و دارای قریحه ٔ شعریه هم بوده است و شرح اجمالی او را موافق آنچه در کتاب لباب الالباب خودش نگارش یافته ملخصاً مینگارد که در چهارده سالگی از نحو و صرف و مقدمات لازمه ٔ متداوله فارغ و نزد حاج سید حسین و بعضی دیگر بتحصیل فقه و اصول پرداخته و مقداری از فصول را نزد شیخ محمد اصفهانی خواهرزاده ٔ خود صاحب فصول و یک قسمت عمده از رسائل شیخ مرتضی انصاری را ازحاج میرزا ابوالقاسم کلانتری تهرانی خوانده و مقداری از حکمت را هم از اکابر تلامذه ٔ حاج ملاهادی سبزواری فراگرفته و در شانزده سالگی به تحصیل اجازه ٔ روایتی و در هیجده سالگی به اجازه اجتهادی استاد خود حاج سید حسین مذکور نایل آمده و در تمامی عمر خود با کمال انزوا گذرانده و عزت را در عزلت دیده و اوقات خود را به تألیف و تدریس مصروف میداشت و از تألیفات اوست :
1- اسرارالعارفین فی الاخلاق و المعارف . 2-اصطلاحات الصوفیه . 3- اصطلاح علم الجفر. 4- الانوارالسانحه فی تفسیر الفاتحه . 5- ایضاح الریاض که حواشی ریاض المسائل است . 6- تذکرة الشهداء. 7- تشویقات السالکین الی معارج الحق و الیقین . 8- تفسیر سوره ٔ جمعه . 9- تفسیر سوره ٔ دهر. 10- تفسیر سوره ٔ فتح . 11- تفسیر سوره ٔ ملک . 12- توضیح البیان فی تسهیل الاوزان که در تهران چاپ شده . 13- توضیح السبل فی بیان الادیان . 14- جذبةالحقیقه فی شرح دعاء کمیل . 15- جنةالحوادث فی شرح زیارة الوارث . 16- حقائق النحو. 17- الدرالمکنون فی شرح دیوان المجنون . 18- رجوع الشیاطین فی ردالملاعین یعنی البابیه . 19- ریاض الحکایات در قصص و امثال مضحکه و در تهران چاپ شده است . 20- السرالمستتر فی الطلسمات و الدعوات . 21- شرح جوشن صغیر. 22- شرح سحور. 23- شرح صنمی قریش . 24- شرح عدیله . 25- شرح زیارت عاشورا. 26- شرح قصیده ٔ حمیری . 27- شرح قصیده ٔ فرزدق . 28- شرح قصیده ٔ لامیة العجم . 29- العشرة الکامله در تجوید. 30- عقائد الادیان که شرح فارسی دعای عدیله ٔ کبری است . 31- القواعدالربانیه در اخلاق . 32- کشف السحاب فی شرح الخطبة الشقشقیه . 33- لباب الالباب فی الالقاب الاطباب . 34- مصاعدالصلاح فی شرح دعاء الصباح . 35- منتخب الامثال فی الامثال العربیه . 36- منتقد المنافع فی شرح المختصر النافع. 37- نخبةالتبیان فی علمی المعانی والبیان . 38- وسیلةالاخوان الی احکام الایمان . 39- وسیلةالمعاد. 40- هدایةالضبط فی علم الخط و غیرها و منظومه های بسیاری هم در فقه و اصول و عقائد وبیان و بدیع و درایه دارد و در بیست و سیم جمادی الاخر سال 1340هَ . ق . وفات یافت و در ماده ٔ تاریخ او گفته اند:
دریغا رفت از این دار فانی
مهی کافزون بدی از ماه جاهش
چو تاریخ از خرد کردم طلب گفت
«بهشت جاودان آرامگاهش - 1340».
(از ریحانة الادب ج 3 ص 337 - 338).


کاشانی. ( اِخ ) ابوبکربن مسعودبن احمد کاشانی حنفی ملقب به ملک العلماء و علاءالدین و یا آنکه علاءالدین نام اصلی وی بوده و ابوبکر کنیه اش میباشد و به هر حال از اکابر فقهای عامه است و از علاءالدین محمدبن احمد سمرقندی تفقه نموده و اکثر مصنفات او را ازخودش خوانده و کتاب تحفة الفقهاء او را شرحی خوب نوشته است و آن شرح را که سه مجلد است بدایع الصنائع فی ترتیب الشرائع نام کرده و بعد از اتمام آن بنظر خود استاد معظم رسانده و مورد تحسین شده و دختر خود فاطمه را که نیز از فقهای نسوان بوده به عقد ازدواج وی درآورده است و بهمین جهت گفته اند: شرح تحفته و تزوج ابنته. و نیز از تألیفات ابوبکر است کتاب السلطان المبین فی اصول الدین و در سال 587 هَ. ق. در حلب وفات یافته و خود او و زوجه اش فاطمه هر دو در خارج حلب مدفون هستند. ( از ریحانة الادب جلد 337 و ص 100 ).

کاشانی. ( اِخ ) حاج سیدمصطفی ابن حاج سیدحسین کاشانی الاصل تهرانی المسکن از اکابر علمای اوائل قرن حاضر، چهاردهم هجرت ، که سالها در تهران حامل لوای ریاست علمیه و دارای مرجعیت عمومی بود و تمامی اوقات او درتأیید دین مبین و دادرسی مسلمین و اعمال وظائف امربمعروف و نهی از منکر و اعلای کلمه حق و انجام وظائف علمیه از مطالعه و تدریس وافاده و غیرها مصروف بوده است و در بدایت حال بعد از تحصیل مقدمات لازمه متداوله ، فقه و اصول و معقول و منقول و اخلاق و کلام و ریاضیات و رجال را در حوزه درس والد معظم خود تکمیل کرد و بعد از وفات او به اصفهان رفت و حوزه علمی آنجا را فراخور استفاده خود ندید پس عزیمت نجف اشرف کرد و در آن ارض اقدس یکی از مراجع علمیه گردید و حوزه درس او مرجع استفاده افاضل بوده است و علاوه بر مراتب علمیه در محاسن اخلاق هم طاق و دارای قریحه شعریّه بوده است و اشعار او فصاحت و محسنات بدیعیه را جامع است و دیوانی هم در مناقب و مراثی حضرات معصومین ( ع ) داشته و در هر یک از استصحاب و تجری و تفسیر مختصر قرآن و حاشیه ارشاد علامه و حاشیه شرایع و علامت ظن و قاعده لاضرر و منجزات مریض ، تألیفاتی داشته لکن اکثر آنها تلف شده است و در شب نوزدهم رمضان 1337 هَ. ق. در کاظمین وفات یافته و در جوار حضرت امام موسی ( ع ) مدفون گردید. ( از ریحانة الادب ج 3 ص 340 ).

کاشانی. ( اِخ ) سید ابوالقاسم بن سیداحمد کاشانی الاصل نجفی المسکن از افاضل علمای امامیه این اواخر بوده است و از تألیفات اوست : 1- کشف الاسرار الخفیه فی شرح الدرة النجفیه که منظومه فقه دره نجفیه سید بحرالعلوم را با کمال اتقان شرح کرده و دو مجلد از آن بر آمده که تا باب اغسال است. 2- کشف المهمات فی الالغاز و المعمیات بپارسی و در سال هزار و دویست و نود و هشت یا سیصد و هیجده هَ. ق. وفات یافت. ( از ریحانة الادب ج 2 ص 337 ).

کاشانی . (اِخ ) ملافتح اﷲبن شکراﷲ عالمی است جلیل و فقیه و محقق و متکلم و مدقق و مفسر و متبحر از اکابر علمای اواخر قرن دهم هجرت از تلامذه ٔ علی بن حسن زواری سابق الذکر و بواسطه ٔ او از محقق کرکی روایت میکند و در تمامی علوم دینیه ٔ متداوله متبحر بود خصوصاً در تفسیر که بحری بوده بی پایان و تألیفات طریفه ٔ او بهترین معرف تبحر وی میباشد:
1- ترجمه ٔ احتجاج طبرسی که ذیلاً بنام کشف الاحتجاج مذکور است . 2- ترجمه ٔ قرآن به فارسی و آن غیر از سه فقره تفسیر قرآن مذکور در ذیل است . 3- تنبیه الغافلین و تذکرة العارفین که شرح فارسی نهج البلاغه است و در ایران چاپ شده . 4- خلاصةالنهج که ملخص تفسیر منهج الصادقین مذکور در ذیل است و درایران چاپ شده . 5- زبدة التفاسیر که تفسیر قرآن مجید است به عربی که بعد از تفسیر فارسی منهج و خلاصة المنهج تألیف کرد و اخبار اهل بیت عصمت را حاوی است واغلب از کشاف و تفسیر بیضاوی و مجمعالبیان و جوامع طبری نقل میکند. 6- کشف الاحتجاج که ترجمه ٔ فارسی احتجاج طبرسی است و برای شاه طهماسب صفوی تألیف شده و یک نسخه ٔ خطی از آن در خزانه ٔ شیخ صفی از شهر اردبیل آذربایجان بنظر میرزا عبداﷲ افندی صاحب ریاض العلماء رسیده است . 7- منهج الصادقین فی الزام المخالفین که تفسیر بزرگی است به فارسی و در تبریز و تهران چاپ شده است . در سال 988 هَ . ق . وفات یافته و در ماده تاریخ او گفته اند:
مفتی دین متین کاشف قرآن مبین
واقف سر قدر عالم اسرار قضا.
قدوه ٔ اهل فقاهت که بمصباح دروس
همه را بود بارشاد بحق راهنما
فقها را چوملاذی بجز آن قدوه نبود
بهر تاریخ نوشتند «ملاذالفقهاء - 988».
و قضیه ٔ زنده شدن ملافتح اﷲ در قبر که مؤلف روضات الجنات بنقل از ریاض العلماء آورده نیز معروف است و البته این قضیه را بفضل بن حسن بن فضل طبرسی نیز نسبت داده اند. (از ریحانة الادب ج 3 ص 339).


فرهنگ عمید

۱. از مردم کاشان، کاشی.
۲. تهیه شده در کاشان.
۳. مربوط به کاشان.

دانشنامه عمومی

کاشانی منسوب به کاشان یک نام خانوادگی ست. افراد شاخص با این نام از این قراراند:
سید ابوالقاسم کاشانی، (۱۲۶۴-۱۳۴۰) مجتهد شیعه و سیاست مدار ایرانی.
سیدمحمود کاشانی با نام اصلی سید محمود مصطفوی کاشانی (زاده ۱۳۲۱ در تهران)، فرزند آیت الله کاشانی، فعال سیاسی و حقوق دان، ایرانی است.
غیاث الدین جمشید کاشانی، (حدود ۷۹۰-۸۳۲) ریاضی دان و اخترشناس ایرانی.
کمال الدین علی محتشم کاشانی، دارای لقب شمس الشعرای کاشانی شاعر ایرانی در آغاز سده ده هجری.
سید جلال الدین کاشانی، (مویدالاسلام) (درگذشت آذر ۱۳۰۹) مدیر و نویسنده نشریه حبل المتین در دوره جنبش مشروطه ایران.
محسن فیض کاشانی، ملقب به مولانا محسن فیض (درگذشت: ۱۰۹۰) از جملهٔ فقیهان و دانشوران دوران صفوی.
مشفق کاشانی.
سپیده کاشانی، سرور اعظم باکوچی.
مجتبی کاشانی٬ شاعر متخلص به سالک
ابوطالب کلیم کاشانی
محمدسعید حنایی کاشانی استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی
حبیب کاشانی از اعضای شورای شهر تهران و سرپرست فعلی باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس تهران
حبیب الله شریف کاشانی فقیه و عارف شیعه
ماشاالله کاشانی ملقب به ماشالله قصاب رییس یکی از کمیته های انقلاب

دانشنامه آزاد فارسی

کاشانی (گویش)
از گویش های مرکزی گروه شمال شرقی، رایج در کاشان. در کاشانی گاهی هم به ندرت از مصوت غنه ای استفاده می شود. در کاشانی بین دو جنس دستوری تمایز وجود ندارد. پسوندهای جمع همان پسوندهای جمع فارسی است و پسوند نکره ساز i است. گویش کاشانی پسوند اشارة تکیه دار i هم دارد.
50010800

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] کاشانی (ابهام زدایی). کاشانی ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • آخوندملامحمد کاشانی، مدرّس و مروّج فلسفۀ ملاصدرا در اصفهان در قرن سیزدهم• باباافضل کاشانی، باباافضل، افضل الدین محمد بن حسین بن محمد خوزه مَرَقی کاشانی، حکیم بزرگ اسلام و ایران در نیمه دوم قرن ششم و آغاز قرن هفتم• رضا مدنی کاشانی، فرزند عالم بزرگ ملا عبدالرسول مدنی و نوه دختری آیت الله العظمی ملا حبیب الله شریف کاشانی• سید ابوالقاسم کاشانی، از علمای برجسته سیاستمدار، ضد استعمار و مجاهد ایران در قرن چهاردهم هجری• سید جلال مصطفوی کاشانی، از پزشکان متعهد قرن سیزدهم شمسی• سید مصطفی کاشانی، جزء مراجع تقلید عراق و رهبر مسلمانان عراق در جنگ با استعمار انگلیس• سیدمهدی یثربی کاشانی، از علمای معاصر و انقلابی• شیخ محمد غروی کاشانی، از علمای مجاهد ایران در قرن چهاردهم هجری• صباحی بیدگلی کاشانی، از شاعران ایرانی قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم• عبد الرزاق کاشانی، عارف ایرانی تازی نویس (م ۷۳۶ ه.) و از شاگردان و مریدان نورالدین عبدالصمد اصفهانی نطنزی
...

[ویکی شیعه] کاشانی (ابهام زدایی). کاشانی، ممکن است به یکی از این افراد اشاره داشته باشد:

پیشنهاد کاربران

طایفه کشکی*کی اشکی. کوشکی. اشاکی*بهداروند


نیمی از این تیره به فارس و لرستان. خراسان. مازندران کوچ کرد

طوایف کاشانی ، ملکزاده، اربابزهی ، ازخاندان کیانی هستند
به امید اتحادوهمبستگی تمام کیانیان

طوایف کاسی یاکانسی ساکن کویته پاکستان که امروزه به پشتوتکلم میکنند هم از نسل کشانی یاکیانی هستندوهمچنین طوایف دیگه مثل ملکزاده نعمت اللهی ارباب های لادیز از مجموعه های خاندان کیانیان هستند . اینها درسالیان دور پادشاه و وزیر بودند جداگونه حکومت داشتند ولی نادرافشار که خودسردارکیانی درمشهدبود زمانیکه حکومت روگرفت به این خاندان خیانت کردواین خاندان متاسفانه از هم پاشید امروزه سرتاسر ایران از شمال تا کهگلویه وبویراحمد تا شیراز استان س ب و پنجاب و کویته وافغانستان وترکمنستان ساکن هستند


کیانی ها با زیر مجموعه شون کاشانی ، ملکزاده، ملکشاهزهی، ملکانی، اربابزهی، نعمت اللهی، کانسی و. . . چراباهم جلسه نمیگیرن.
اتحاد واتفاق نظرمهمترین چیزه.

طوایف اصیل وقدیمی وآریایی الاصل ومالکان اصلی سیستان وسرحدات
که توانستندنسل خود را ازحمله تیموریان، مغولها وازبکها نجات دهند شامل:کیخا، کیان زادگان ( کشانی، ملکزاده کاسی. . . ) ، ارباب زادگان ( کل ارابیب ها فراهی، اربابزهی سبستان، لادیز واربابهای کاسی و. . . ) ، پهلوانان وکمالی
ودرسرحدات سیستان تمندانی ها واربابهای لادیز
که هرکدام درحکومت شاهان وسلاطین کیانی صاحب منصب بوده اند.
واینهابصورت نسبی وسببی ویک جا ختم میشوند
کیخا:کدخدا شاهان وسلاطین کیانی
ارباب:وزراءومالیات گیرندهای شاهان وسلاطین کیانی
پهلوان:فرماندهان شاهان وسلاطین کیانی
کمالی:محافظین شاهان وسلاطین کیانی
تمندانیها:سپهسالاران سرحددرعهدشاهان وسلاطین کیانی
اینها صاحبان اصلی این مناطق بوده اندوتازمان ملک محمودسیستانی ( کیانی ) در راس هرم قدرت بوده اندکه توسط نادرافشارازقدرت مخلوع شدند.


کلمات دیگر: