کلمه جو
صفحه اصلی

شیخ محمد

لغت نامه دهخدا

شیخ محمد. [ ش َ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) اول . مؤسس خاندان شرفای حسنی (مراکش ) ملقب به شیخ (جلوس 951 - 965 هَ . ق .) رجوع به طبقات سلاطین لین پول و فرهنگ فارسی معین شود.


شیخ محمد. [ ش َ م ُ ح َم ْم َ ] (اِخ ) دهی از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز است و 300 تن سکنه دارد. این آبادی از سه محل تشکیل شده است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


شیخ محمد. [ ش َ م ُ ح َم ْ م َ ] ( اِخ ) اول. مؤسس خاندان شرفای حسنی ( مراکش ) ملقب به شیخ ( جلوس 951 - 965 هَ. ق. ) رجوع به طبقات سلاطین لین پول و فرهنگ فارسی معین شود.

شیخ محمد. [ ش َ م ُ ح َم ْم َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز است و 300 تن سکنه دارد. این آبادی از سه محل تشکیل شده است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

دانشنامه عمومی

شیخ محمد ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
شیخ محمد (شوشتر)
شیخ محمد (ممسنی)


کلمات دیگر: