کلمه جو
صفحه اصلی

فولادی

فارسی به انگلیسی

steel, hard, irresistible

steel


فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به فولاد ساخته از فولاد فولادین پولادی : بنای فولادی .

لغت نامه دهخدا

فولادی . (اِخ ) دهی است از بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج که دارای 100 تن سکنه است . آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


فولادی . (اِخ ) دهی است از بخش سرپل شهرستان قصرشیرین که دارای 200 تن سکنه است . آب آن از سراب مارآب و محصول عمده اش غله ، لبنیات ، توتون ،صیفی و ذغال است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


فولادی . (اِخ ) دهی است از بخش میناب شهرستان بندرعباس . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


فولادی . (ص نسبی ) منسوب به فولاد. ساخته از فولاد. فولادین . پولادی . (فرهنگ فارسی معین ).


فولادی. ( ص نسبی ) منسوب به فولاد. ساخته از فولاد. فولادین. پولادی. ( فرهنگ فارسی معین ).

فولادی. ( اِخ ) دهی است از بخش سرپل شهرستان قصرشیرین که دارای 200 تن سکنه است. آب آن از سراب مارآب و محصول عمده اش غله ، لبنیات ، توتون ،صیفی و ذغال است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فولادی. ( اِخ ) دهی است از بخش پاوه شهرستان سنندج که دارای 100 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فولادی. ( اِخ ) دهی است از بخش میناب شهرستان بندرعباس. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).


کلمات دیگر: