کلمه جو
صفحه اصلی

بساک

فارسی به انگلیسی

anther

مترادف و متضاد

anther (اسم)
بساک

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- تاجی که از گلها و ریاحین و اسپرغمها و برگ مورد میساختند و پادشاهان و بزرگان و دلیران روزهای عید و جشن و مردمان در روز دامادی برسر میگذاشتند . ۲- برجستگی دگمه مانند انتهای میل. پرچم گل که محتوی دانه های گرده میباشد .


فرهنگ معین

(بَ ) [ په . ] ( اِ. ) ۱ - تاجی از گل ها و ریاحین که پادشاهان و بزرگان روزهای عید و جشن و مردان در روز دامادی بر سر می گذاشتند. ۲ - پرچم گل که دانه های گرده درون آن می باشد.

لغت نامه دهخدا

بساک. [ ب َ ] ( اِ ) تاجی را گویند که از گلها و ریاحین و اسپرغمها و برگ مورد سازند و پادشاهان و بزرگان روزهای عید و جشن و مردمان در روز دامادی بر سر گذارند. ( برهان ) ( فرهنگ نظام ). چون تاجی بود که از اسپرغمها کنند. ( لغت فرس اسدی ) ( رشیدی ). تاجی که از گلها بافند، هندش سپهر خوانند. ( شرفنامه منیری ). تاجی گویند که از گلها و ریاحین و موردساخته در روز اعیاد یا دامادی بر سر کسی نهند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). چون تاجی بود از ریاحین و ازهار و انوار و اسپرغمها کنند که در روز عشرت بر سر نهند. ( اوبهی ) ( جهانگیری ) ( سروری ). و رجوع به شعوری ج 1 ورق 173. و کلمه پساک شود :
هر یک بر سر بساک مورد نهاده
آبش می سرخ و زلف و جعدش ریحان.
رودکی.
من بساک از ستاک بید کنم
با تو امروز جفت سبزه منم.
رودکی ( از احوال و اشعار رودکی چ 1 ص 1194 ).
چونکه یکی تاج و بساک ملوک
باز یکی کوفته آسیاست.
رودکی ( از احوال و اشعار رودکی چ 1 ص 1211 ).
همه امیدش آنکه خدمت تو
بسرش بر نهد ز بخت بساک.
ابوالفرج رونی.
ز زیور همه غرق در سیم و زر
بساکی ز گل برنهاده به سر.
اسدی.
همچو خاک جناب شاه جهان
خاک پایت مراست تاج بساک.
شمس فخری.

فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) کیسۀ کوچکی حاوی دانۀ گرده که در انتهای پرچم گل واقع شده، انتهای برجستۀ پرچم که محتوی دانه های گَرده است.
۲. [قدیمی] تاج ساخته شده از گل، افسر، یسال.

دانشنامه عمومی

بساک بر پایه نمودار سازمانی ایل بختیاری، یکی از طایفه های باب ممی وند از شاخه چهارلنگ ایل بختیاری می باشد .
قائدی
اسدی
بنیادی
مولی
موسی
مواره ای
ارازی
خواجه
سهرسهر
اورک
سیلاور
طایفه بساک از طوایف سرشناس در بختیاری است خاستگاه قبلی طایفه بساک در میانکوه بختیاری، نزدیک تنگ پنج، تا خوزستان و ماهرو، مسجد سلیمان قسمت های زیادی از مناطق زز و ماهرو بوده است.
۱.بساک باب۲. بزی
بساک باب

بساک (گل). بساک (به انگلیسی: Anther) به بخشی از پرچم گل اطلاق می شود. هر پرچم دارای دو قسمت اصلی به نام بساک و پایهٔ نگاه دارندهٔ آن یعنی میله است. بساک معمولاً متشکل است ار دو لوب یا کیسه و هر لوب هم شامل یک جفت کیسه گرده یا حجرهٔ حاوی گرده است. ادامهٔ میله پرچم که رابط نام دارد. لوب ها را به یکدیگر متصل می کند. در بعضی موارد مثلاً در تیره مالواسه بساک تنها یک لوب دارد بنابراین برعکس حالت عادی که بساک دو حجره ای است آن را یک حجره ای می نامند. طرز قرار گرفتن بساک به دو صورت چسبیده و متحرک یا گردان است. بساک بخش انتهایی و به طور معمول برجسته پرچم است که دارای دانه های گرده است.بساک   بساک
باز شدن یا شکوفایی بساک معمولاً از جهت طولی است در این حالت بین هر جفت کیسه گرده شکافی ایجاد می شود و گرده ها از طریق شکاف مشترکی از هر دو کیسهٔ یک لوب بساک رها می شوند. یک شکل دیگر شکوفایی بساک نحوهٔ باز شدن منفذی است که در بعضی از گیاهان تیره اریکاسه مشاهده می شود. در این مورد گرده از راه منافذ انتهایی به بیرون ریخته می شود.
بساک

دانشنامه آزاد فارسی

بَساک (anther)
بَساک
12257300-1.jpg
12257300-2.jpg
در گل، بخش انتهایی پرچم. در آن دانه های گَرده تشکیل می شود. بساک معمولاً روی پایه ای نازک یا میلۀ پرچم قرار دارد و دارای دو بخش است که هریک دو محفظه یا کیسۀ گرده دارد. درون این کیسه ها دانه های گرده تشکیل می شوند.

فرهنگستان زبان و ادب

{anther} [زیست شناسی] بخشی از پرچم که دانۀ گرده تولید می کند

واژه نامه بختیاریکا

از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( ت ) ( ط ) مِیوند شامل تش های بری ( پوری ) ؛ گرگیوند؛ جلیلوند؛ خانه قاید؛ ملک محمودی؛ آدینهوند؛ شهروسوند؛ خانه صلاتین؛ میزهوند؛ اتابک؛ سیفی ( صوفی ) ؛ تو دوی؛ حیدروند؛ شریفوند؛ حاجی؛ قیاس وند

جدول کلمات

تاج گل, افسر

پیشنهاد کاربران

بُساک از قوم بختیاری است[۱] و بر پایه نمودار سازمانی از قوم بختیاری، از شاخه چهارلنگ و از میوند می باشد، که از ۱۰طایفه ( زیرمجموعه ) تشکیل می شود. [۲] بُساک ها در جنوب غربی ایران و در استان های خوزستان، لرستان و چهارمحال و بختیاری ساکن هستند.

ساختار اجتماعی ایل بختیاری، از دو شاخه هفت لنگ و چهارلنگ تقسیم می شود، که چهارلنگ از ۵ باب یا شعبه و هفت لنگ نیز از ۴ باب تشکیل شده است.

دراطراف الیگودرز �بردشیر� یاشیر سنگی وسنگ قبرهایی موجود است که تاریخ دفن ، مشخصات ونوشته های روی آن ها گواهی مالکیت و سکونت دیرینه طایفه بساک و به ویژه تیره ی ملک محمودی ( مَذی مهمیذ ) را700 الی800 سال دراین خطه نشان می دهد. بزرگ ترها می گویند: ملک و محمود دو برادرقلدر و جسور بودند که به منطقه الیگودرز تبعید شدند.

همچنین، بهرام خان ضرغام السلطنه رئیس طایفه بساک بوده است.

پیشینه ویرایش
خاستگاه قبلی طایفه بساک در میانکوه بختیاری، نزدیک تنگ پنج، تا خوزستان و ماهرو، قسمت های زیادی از مناطق زز و ماهرو بوده است.

در حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ سال پیش، بعد از درگیری که میان طوایف مختلف بختیاری بوجود می آید، بخش اعظم از جمعیت طایفه بساک، به سمت بربرود کوچ می کنند، این منطقه قبلاً جایگاه گرجی ها و ارامنه بوده است. البته تعدادی از تیره گرگی وند و بهمنی، هنوز هم در بخش های زز و ماهرو، در روستاهای تاور، کدیور، چال، کونکره، گلی چاس، بنگ، برگ و زیبا، در کنار طوایف ایسوند و عبدالوند زندگی می کنند.

مهاجرت چهارلنگ به هفت لنگ، یا غرب به شرق و بلعکس، در نگاهی به تاریخ به روشنی در همه اقوام بختیاری پیداست، زیرا کوچ و مهاجرت های مختلف و مستمر در کتاب های تاریخ بخوبی بیان شده است؛ بنابراین کوچ و مهاجرت، بطور طبیعی یک نوع تنوع ( دست یافتن به چراگاه های تازه ) یا گریز از درگیری های درون طایفه ای یا سیاسی بوده است. از طوایف چهارلنگ و به ویژه میوند، عدهٔ بسیاری به سمت طوایف دیگر کوچ کرده و ساکن شده اند و گاه هویت اصلی خود را کنار نهاده و تحت هویت طایفهٔ جدید درآمده اند.

از طایفه بساک هم مهاجرینی به سایر طوایف بختیاری از جمله شهرستان مسجدسلیمان کوچ کرده اند و در استخدام شرکت نفت مسجدسلیمان درآمده و به تدریج در سایر نواحی نفت خیز و صنعتی مشغول بکار شدند. در اطراف الیگودرز، �بردشیر� یا شیرسنگی و سنگ قبرهایی موجود است، که تاریخ دفن، مشخصات و نوشته های روی آن ها گواهی مالکیت و سکونت دیرینه طایفه بساک و به ویژه تیرهٔ ملک محمودی ( مَذی مهمیذ ) را ۷۰۰ الی۸۰۰ سال در این خطه نشان می دهند.

تقسیمات ویرایش
علیقلی خان سردار اسعد، در کتاب تاریخ بختیاری طایفه بساک را بُسحاق نوشته و شعبات آن را: جمشیدوند ، ملک محمودی، بزی، گرگیوند، جلیلوند، خانه قائد شهریسوند، آدینه وند، خانه صلاتین، اتابک و صوفی ذکر کرده است. [۳]

تیره بزی ویرایش
تیره بزی از ۱۳ تش تشکیل شده است، که عبارتند از: ۱. تشمالون صادقی ۲. کری وند ۳. گرگی وند ۴. شیخ میر ۵. محمد باقری ۶. اتابکی ۷. تودویی ۸. صوفی ۹. کردی ۱۰. پوری ۱۱. خانه صلاتین ۱۲. علی یتیم ۱۳. سارزن

تیره خان قائد شهریسوند ویرایش
تیره خان قائد شهریسوند از ۶ تش تشکیل شده است، که عبارتند از: ۱. خان ۲. قائد ۳. موسی۴. مواره ای ۵. ارازی ۶. خواجه

محل زندگی ویرایش
افراد طایفه بساک در منطقه شرق استان لرستان، غرب استان اصفهان، بخش هایی از استان چهار محال و بختیاری و شمال استان خوزستان مستقر هستند.

در گذشته این ایل بین جنوب شهرستان الیگودرز و شمال مسجدسلیمان، ییلاق ( سردسیر ) و قشلاق ( گرمسیر ) داشته است. کوچندگان بساک، بعد از گذر از کوه های صعب العبور زاگرس، رودخانه ها و جنگل های مسیر کوچ، دراطراف شهرهای دزفول، شوش، شوشتر، گتوند و روستاهای اطراف آنان بطور مال نشین در بین مزارع و کنار مراتع سپری می کنند.

تیره های بساک هم جوار طوایف موگویی، زلکی، سرلک و آسترکی در نواحی شهرستان الیگودرز، از چمن سلطان، صالح صغیر، قاسم آباد، سنگ سفید، جو خوش، مشکک، گل بهارشیخ میری شاپورآباد و زَزُم تا کوه های ازنا و تمندر بطور گسترده و پراکنده متوطنند.

امروزه پراکندگی این قوم بیشتر در شهرهای صنعتی و فعال چشمگیرتر است و افراد این طایفه در شهرهای تهران، ورامین، اندیشه کرج اصفهان، اراک، خمین، خوانسار، گلپایگان، فریدن، ذاران و شهرهای جنوبی دزفول، اندیمشک، شوشتر، گتوند، مسجدسلیمان، اهواز، روستاهای اطراف این شهرها ساکن و بکار مشغولند.



ایل میوندبختیاری شامل ۶طایفه به نامهای بساک فولادوند عبدالوند عیسی وند حاجی وند هیودی می باشدایلخانی میوند وبعضی طوایف بختیاری که در تواریخ قدیم به صورت بختیاری بروجرد ثبت شده به عهده خوانین فولادوند یعنی اولاد مرید خان از قبیل عبداله خان هژبر السلطنه و محمد ولی خان شهاب لشکر و. . . بوده


بساک وپارسی دو طایفه کهن و از میوند بختیاری لر بزرگ
می باشند
ساکی نامی برای مردان
طبق تاریخ قدیم پارسها قومی آریایی بودند که در پارسوماش که جایگاه ایل بختیاری می باشد زندگی می کردند
ساکی هم بر گرفته از سکاهای تورانی بوده اند سکاها در جنگ باداریوش کبیر پارسی شکست خورده وجزوی از امپراتوری وی گردیدند

بابا احمدزیارتگا هی است در اندیکا متعلق به ایل بامدی هفت لنگ که معتقدند ساکی آقا نام یکی از فرزندان بابا احمد بوده است
شاید نسل این بزرگوار به لرستان رفته وطایفه ای بزرگ از وی به جا مانده
حسین خان ساکی والی لرستان فیلی از همین نسل است
ساکی نامی بوده که بین لرها اغلب بر مردان می گذاشته اند

اورک های دینارونی با اورک های میوند و بساک اصالتا یکی هستن ومنشا اصلی اورک های دینارونی به میوند چهارلنگ می رسد ک بعد ها ب هفت_لنگ ها پیوستن و اکنون اورک های دینارون تعداد زیادی در چهارمحال اند، اورک میوند و اورک دینارونی باهم برادرند


کلمات دیگر: