کلمه جو
صفحه اصلی

ابوتراب نخشبی

فرهنگ فارسی

از اجله مشایخ خراسان و سادات ایشان

لغت نامه دهخدا

ابوتراب نخشبی. [ اَ ت ُ ب ِ ن َ ش َ ] ( اِخ ) عسکربن حسین نخشبی ( نسفی ). از اجله مشایخ خراسان و سادات ایشان. او از فحول رحالین متصوفه بود و بوادی جمله بتجرید گذاشتی. وفات او اندر بادیه بصره بود و از وی می آید که گفت الفقیر قوته ماوجد و لباسه ماستر و مسکنه حیث نزل. هجویری و بعضی نام او را عسکربن محمدبن حصین گفته اند،و او از مشایخ صوفیه خراسان و در مائه سوم بود و گویند در 245 هَ. ق. در بادیه بصره درگذشته و جسد او را ددگان در چندین سال که بدانجا ببود نخوردند.

نقل قول ها

ابوتراب نخشبی (؟-۲۴۵ق) عالم و صوفی در سدهٔ سوم ق.
• «هیچ چیز نیست از عبادات نافع تر از اصلاح خواطر.»• «اندیشه خویش را نگاه دار زیرا که مقدمه همه چیزها است که هرکه را اندیشه درست شد بعد از آن هرچه بر وی برود از افعال و احوال همه درست بود.»• «حق تعالی گویا گرداند علما را در هر روزگاری مناسب اعمال اهل روزگار.»• «از دل ها دلی است که زنده به نور فهم از خدای .»• «هیچ چیز عارف را تیره نکند و همه تیرگی ها با او روشن بود.»• «توکل آن است که خویشتن را در دریای عبودیت افگنی، دل در خدای بسته داری. اگر دهد شکر گویی و اگر بازگیرد صبر کنی.»• «شما سه چیز دوست می دارید و از آن شما نیست نفس را دوست می دارید و نفس از آن خدای است، و روح را دوست می دارید و روح از آن خدای است، و مال را دوست می دارید و مال از آن خدای است. و دو چیز طلب می کنید و نمی یابید: شادی و راحت. و این هردو در بهشت خواهد بود.»• «هرگز هیچکس به رضای خدای نرسد اگر یک ذره دنیا را در دل او مقدار بود.»• «میان من و خدای عهدی است که چون دست به حرام دراز کنم مرا از آن بازدارد.»• «آن مبارز صف بلا، آن عارف صدق و صفا، آن مرد میدان معنی، آن فرد ایوان تقوی، آن محقق حق و نبی، قطب وقت ابوتراب نخشبی رحمةالله علیه، از عیار پیشگان طریقت بود، و از مجردان راه بلا بود و از سیاحان بادیه فقر بود، و از سیدان این طایفه بود، و از اکابر مشایخ خراسان بود، و درمجاهده و تقوی قدمی راسخ داشت، و در اشارات و کلمات نفسی عالی داشت. چهل موقف ایستاده بود و در چندین سال هرگز سر بر بالین ننهاده بود، مگر در حرم. » در تذکرة الاولیاء -> عطار نیشابوری


کلمات دیگر: