کلمه جو
صفحه اصلی

دیکتاتور


برابر پارسی : خود کامه، خودکامه

فارسی به انگلیسی

authoritarian, autocrat, caesar, dictator, strongman

dictator


authoritarian, autocrat, Caesar, dictator, strongman


فارسی به عربی

دکتاتور

مترادف و متضاد

dictator (اسم)
دیکتاتور، خودکامه، فرمانروای مطلق

pendragon (اسم)
پیشوا، دیکتاتور، فرمانده کل قوا

فرهنگ فارسی

فرمانروا، صاحب اختیار، مستبد، خودرای، شخصی
( اسم ) ۱ - خود رای مستبد مطلق العنان . ۲ - فرمانروایی که با قدرت و زور حکومت و افکار و عقاید خود را بر مردم تحمیل میکند .

فرهنگ معین

(تُ ) [ فر. ] (اِ. ) خودرأی ، مستبد.

لغت نامه دهخدا

دیکتاتور. [ ت ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) خودکامه. خودرأی. مستبد. مطلق العنان. اصلاً عنوان هریک از قضاتی که در روم قدیم در مواقع خطیر و بحرانی برای اداره امور کشور از طرف کنسول ها برای مدت شش ماه با اختیارات فوق العاده انتخاب میشدند. دیکتاتور معاونی با عنوان ماگیستر اکویتوم انتخاب میکرد. انتخاب دیکتاتور از 430 ق.م. معمول شد و در اواخر قرن 3 ق.م. منسوخ شد. «سولا» دوباره آن را بدون قید مدت برقرار کرد. پس از قتل یولیوس قیصر دیکتاتوری رسماً ملغی شد. دیکتاتوریهای معاصر اغلب یا بعنوان رهبر یک حزب یا به کمک پیروان خود از طریق شورش یا کودتا حکومت را بدست میگیرند و یا از طریق قانون اساسی بر سر کار می آیند و بتدریج حکومت دیکتاتوری بوجود می آورند. دیکتاتورها نوعاً به اتکاء یک حزب رسمی و کمک پلیس مخفی و تبلیغات شدید بحکومت ادامه میدهند. ( دائرة المعارف فارسی ).

فرهنگ عمید

فرمانروای خودسر، شخصی که به عنوان رهبر یک حزب یا از طریق شورش و کودتا زمام امور را در دست گیرد و خودسرانه بر مردم حکومت کند.

دانشنامه عمومی

دیکتاتور یک رهبر سیاسی است که دارای قدرت مطلق است. کشوری که توسط دیکتاتور حکومت می شود دیکتاتوری نامیده می شود. کلمه دیکتاتور برگرفته از عنوان قاضی ها در جمهوری روم است که در مواقع اضطراری به منظور حکومت بر جمهوری، توسط سنای روم تعیین می شد.
دیکتاتوری چیست؟ به چه کسی دیکتاتور می گویند؟
همچنین دیکتاتور به فرمانروا و در بیش تر موارد پایه گذار یک نظام حکومتی استبدادی اطلاق می شود. معنای این واژه در تعاریف جدید خود در بسیاری از مواقع با بی رحمی و ستم همراه می گردد. دیکتاتور در واژه به معنی «کسی که دیکته می کند» و در اصطلاح، در ابتدا با رویکردی نامنفی در اشاره به مجری یک سازوکار خاصّ حکومتی در روم باستان که دیکتاتوری نام داشت و در معنای جدید و در اشاره ای منفی به دیکتاتوری های نوین به معنی «خود رای» و «مطلق العنان» است. در ابتدا عنوان هریک از قضاتی که در روم قدیم در مواقع خطیر و بحرانی برای اداره امور کشور از طرف کنسول ها برای مدت شش ماه با اختیارات فوق العاده انتخاب می شدند دیکتاتور نام داشتند. دیکتاتور معاونی با عنوان ماگیستر اکویتوم انتخاب می کرد. انتخاب دیکتاتور از ۴۳۰ ق.م. معمول شد و در اواخر قرن ۳ ق.م. منسوخ شد. «سولا» دوباره آن را بدون قید مدت برقرار کرد. پس از قتل ژولیوس سزار دیکتاتوری رسماً ملغی شد. دیکتاتوری های معاصر اغلب یا به عنوان رهبر یک حزب یا به کمک پیروان خود از طریق شورش یا کودتا حکومت را بدست می گیرند یا از طریق قانون اساسی بر سر کار می آیند و به تدریج حکومت دیکتاتوری به وجود می آورند. دیکتاتورها نوعاً به اتکاء یک حزب رسمی و کمک پلیس مخفی و تبلیغات شدید به حکومت ادامه می دهند. (دائرةالمعارف فارسی).
باید توجّه داشت که اگرچه نام های مستبد، تمامیّت خواه، خودکامه، جبّار و یکّه سالار، مترادفات هر یک از آنها و نیز نام نظام های حکومتی تحت فرمانرواییشان در ادبیّات و محاورات سیاسی اغلب به یک معنا به کار می روند، هم معنا نبوده و در علم سیاست دارای تعاریف جداگانه می باشند.
در نظام جمهوری روم، دیکتاتور فردی بود که به طور موقت قدرت ایالت ها را در طول جنگ بر عهده داشت. مقام او تنها برای ۶ ماه بود.

نقل قول ها

دیکتاتور (فیلم). دیکتاتور (به انگلیسی: The Dictator) یک فیلم کمدی سیاه به کارگردانی لری چارلز و محصول سال ۲۰۱۲ است.

پیشنهاد کاربران

استبداد و همینطور به رهبری یا نظامی گفته میشود که اجباری و تحمیل کنندست در برابر خواسته های عوام ، و باطل کردن دموکراسی

رهبر _فرمانروا_خود کامه _

خود مختار، رهبری که خودسرانه حکومت کنه

خودکامه

دیکته آتور ، ریشه در پهلوی
دیکته : به انجام واداشتن کار
آتور : آتش ، آذر
که باهم به امر کننده آتش یا آتشدار معنی میشود

اینجور واژه ها ریشه ای هستند و در اصل خارجی اند، درسته میشه واژه های خارجی را جدا کرد و در فارسی معنی کرد.
ولی این روش درست نیست که بخاطر اینکه آن را با فرهنگ خودمون تطبیق بدیم فارسی بدانیم.
مثلاً: ماشین>>>> از ریشه ماشی که به معنی: رونده، گردش کننده - پسوند اتصاف و دارندگی ( ن ) بدونیم! -
که همونطور که گفتم درست نیست چون ریشه فرانسوی و انگلیسی دارد.
در ضمن دیکته فرانسوی است که همون املا، واداشتن و تحمیلِ خودمونه!
ولی بازم از اینکه این نبوغ رو به خرج دادین ممنونم و به ایرانی بودنتون می بالم!

خودکامه، فرمان کام ( از 101 نام خداوند )

دیکتاتور یعنی حاکم نفوذی و وابسته به یک قدرت خارجی. مستبد غیر از دیکتاتور است و ترجمه صحیح Tyranny مستبد است.

خودمختار، مستبد

حکومت اقلیت بر اکثریت

به نام او
با درود
واژه "دیکتاتور" را اگر به وسیله زبان ترکی نگاه کنیم چنان معنی آشکاری به خود می گیرد که نیازی به متوسل شدن به حدس و گمان دیده نمی شود.
واژه "دیکتاتور": همان "دیکدادور" "Dikdadur" ، از سه قسمت "دیک" به معنی "بلندی" ، "دا" به معنی "در" ، "دور" به معنی "ایستادن" است به مفهوم "کسی که در بلندی می ایستد ( و سخنرانی می کند ) ".
با این توضیح که در قدیم سخنران جهت سخنرانی برای مردم کثیر مجبور بوده در بلندی بایستد تا اولا، صدایش را مردم بشنوند و دوما، ارتباط دیداری میان او و مردم برقرار شود.
پس معنی واژه "دیکتاتور" و "دیکدادور" همان "سخنران" می باشد.
با سپاس

به نظرم با نگاه به کشور خودمون واژه دیکتاتور و بهتر درک میکنیم و تو ذهنمون ثبت میشه

فروخوان=دیکتاتور


کلمات دیگر: