imagination, ingenuity, initiative, innovation, originality
نوآوری
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
ابتکار، ابداع، اختراع، بدعت، نوآفرینی
لغت نامه دهخدا
نوآوری . [ ن َ / نُو آ وَ ] (حامص مرکب ) عمل نوآور. ابتکار. ابداع . بدعت گذاری .
دانشنامه عمومی
ایده ، ابداع
پذیرش و کاربرد روش ها و دانش جدید، شامل توانایی یک سازمان برای پذیرش یا خلق عقیده ای جدید و کاربرد این عقاید در توسعه و اصلاح محصولات، خدمات، رویه ها و فرآیندهای کاری جدید می باشد.
کلمات دیگر: