کلمه جو
صفحه اصلی

آستیگماتیسم

فرهنگ معین

(سْ) [ فر. ] (اِ.) عارضه ای که بر چشم رسد و به سبب آن ، نمی توان اندام جسمی را به طور واضح و آشکارا دید. این عیب به علت نامنظم بودن قرنیه (که کروی نباشد) و یا جلیدیه (که نامنظم باشد) ایجاد می شود. در این صورت در آن واحد ممکن نیست که تصویر قسمت های مختلف یک جسم بر روی نقطة زرد یکسان و نمایان بیفتد.


فرهنگ عمید

نقصی ناشی از متمرکز شدن پرتوهای نوردر نقطۀ شبکیه و پراکنده شدن آن‌ها که باعث اختلال در بینایی می‌شود و به‌وسیلۀ عینک مخصوص برطرف می‌شود.


فرهنگ فارسی ساره

کَژبین



کلمات دیگر: