کلمه جو
صفحه اصلی

آینه کاری

لغت نامه دهخدا

آینه کاری . [ ی ِ ن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ) نشاندن آینه های خرد بر دیوار خانه و سقف آن بنظم و ترتیب خاص ، زینت را.


فرهنگ عمید

زینت دادن سقف یا دیوارهای داخل ساختمان با چسباندن قطعه‌های کوچک آیینه به شکل‌های هندسی.



کلمات دیگر: