صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "ق" - فارسی به عربی
قابل بخشش و معافیت
قابل بدهی یا پرداخت
قابل بهم پیوستن یا ضمیمه کردن
قابل بودن
قابل تاسف
قابل تایید
قابل تبدیل
قابل تبدیل به پول نقد
قابل تحرک
قابل تحریک و برانگیختنی
قابل تحریک وبرانگیختنی
قابل تحسین
قابل تحقیر
قابل تحمل
قابل تحول و تغییر
قابل ترجمه
قابل ترجیح
قابل تسعیر
قابل تصدیق
قابل تصور
قابل تعبیر
قابل تعقیب قانونی
قابل تعمیم
قابل تعویض
قابل تعیین و تخصیص
قابل تغییر
قابل تفریق
قابل توافق
قابل توجه
قابل توجیه
قابل تورم یا باد کردن
قابل توصیه
قابل توضیح
قابل جرح و تعدیل
قابل جوابگویی
قابل حرکت
قابل حصول
قابل حل
قابل حل بطریق جبری
قابل حمل و نقل
قابل حمل ونقل
قابل خرج
قابل خرید
قابل درک
قابل دقت
قابل رقابت
قابل رویت
قابل زرع
بیشتر