کلمه جو
صفحه اصلی

تصعید


مترادف تصعید : بالا رفتن، صعود کردن، بالا بردن

برابر پارسی : تَفسید

فارسی به انگلیسی

sublimation, subllmation

subllmation


sublimation


مترادف و متضاد

sublimation (اسم)
تعالی، تصعید، توجه به عالم بالا و امور عالیه

بالا رفتن، صعود کردن


بالا بردن


۱. بالا رفتن، صعود کردن
۲. بالا بردن


فرهنگ فارسی

صعودکردن، بالارفتن، بالابردن
۱ -( مصدر ) بالا رفتن صعود کردن بررفتن . ۲ -( اسم )بالا روی . جمع : تصعیدات .


فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص ل . ) بالا رفتن ، صعود کردن .

لغت نامه دهخدا

تصعید. [ ت َ ] ( ع مص ) بر کوه شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). برآمدن. ( بحر الجواهر ). برآمدن بر کوه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). برآمدن بر جای بلند. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || فرود آمدن در وادی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). در وادی رفتن. ( تاج المصادر بیهقی ). || گذرانیدن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || به اصطلاح اطباء و مهوسان ( کیمیاگران ) اجزای لطیف بعض ادویه بتأیید آتش از میان دیگ و غیره بسرپوش آن منجمد ساختن ، چنانکه نوشادر وکافور و غیره را کنند. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). گداختگی و ذوب و تقطیر و به اصطلاح کیمیا اجزای لطیف و قابل تبخیر داروها را به تابیدن آتش از میان دیگ و یا قرع به سرپوش آن رسانیدن و منجمد ساختن. ( ناظم الاطباء ). یک قسم کشتن سیماب است که سیماب را در آوندی دارند و یک آوند بالای او پوشند و هر دو آوند را، دهن متصل داشته در زیر وی آتش کنند، سیماب از آوند زیرین جسته به آوند بالایین چسبیده کشته گردد :
چون روغن طلق است طل ، بحر دمان زیبق عمل
خورشید در تصعید و حل ، آتش در اعضا داشته.
خاقانی.

فرهنگ عمید

۱. صعود کردن، بالا رفتن.
۲. بالا بردن.

دانشنامه عمومی

فرازش یا تصعید به گذرشِ حالتِ ماده ای از جامد به گاز گفته می شود. در این گذرش حالت، ماده به حالت میانی آبگون یا مایع نمی گذرد. از نمونه های آشنا برای فرازش می توان گذرش نفتالین به گاز و گذرش برف به بخار را نام برد. فرازش وارون چگالش است که در آن ماده از گاز به جامد می گذرد.
Ablation
نمودار فازی
Cold trap
درون گرمی فرازش
چاپگر فرازش رنگ، Freezer burn
بسیاری از بُن پارها و چندساخت های شیمیایی در فشار معمولی (هنجارمند) و در دماهای گوناگون در یکی از سه حالت جامد، آبگون یا گاز یافت می شوند؛ هم چنین گذرش از جامدی به گازی بیش تر همراه با گذرش به حالت میانی آبگونگی است (فشار در این جا فشار پاری ماده است و نه فشار سامانه (برای نمونه فشار هواسپهری)). از همین روی، بیش تر جامدهایی که دارای فشاری بالا باشند در دمایی ویژه می توانند از جامد به گاز بگذرند. برخی بن پارها مانند کربن و آرسنیک دارای فشار نقطهٔ سه تایی بسیار بالایی هستند و آبگون هان آن ها کم تر یافت می شوند. از این روی، فرازش برای این بن پارها بیش تر از بخارش روی می دهد.
فرازش به گذرش حالت گفته می شود و نه به ترادیسی از جامدی به گازی در واکنشی شیمیایی. برای نمونه، سوختن شمع مومی (موم پارافینی) به کربن دی اکسید و بخار آب فرازش نیست بلکه واکنشی شیمیایی با اکسیژن است.
فرازش دگرشدی گرماگیر است و نیاز به کاروژ (انرژی) بیش تری دارد. می توان درون گرمی

تصعید (ابهام زدایی). تصعید می تواند به موارد زیر اشاره داشته باشد:
تصعید
والایش

دانشنامه آزاد فارسی

تَصْعید (sublimation)
در شیمی، تبدیل جامد به بخار، بدون عبور از فاز مایع. تصعید هنگامی رخ می دهد که نقطه جوش مادۀ جامد از نقطۀ ذوب آن در فشار اتمسفری کمتر باشد. بنابراین، با افزایش فشار، ماده ای که تصعید می شود قبل از رسیدن به حالت بخار از فاز مایع عبور خواهد کرد. بعضی مواد، که در فشار اتمسفری تصعید نمی شوند، در فشار پایین تر تصعید می شوند. این مسئله مبنای خشکاندن انجمادی است که طی آن یخ در فشار پایین تصعید می شود. در عمل تصعید، ناخالصی های غیر فرار که در ماده وجود دارند باقی می مانند. به این ترتیب، طی عمل تصعید مواد خالص می شوند. اسید آرسنیوس، اسید بنزوئیک، و گوگرد را با این روش خالص می کنند.

فرهنگستان زبان و ادب

{sublimation} [شیمی، فیزیک] تبدیل شدن جامد به گاز یا بخار

پیشنهاد کاربران

تصعید. ( فیزیک ) تبدیل شدن یک جامد به گاز یا بخار در اثر در مَعرضِ حرارت قرار دادن این جسم جامد. مترادفِ این واژه در زبان انگلیسی Sublimation می باشد. واژهٌ اخیر همچین به معنی عمل و یا جریانِ تبدیلِ یک جامد به گاز، و بر عکس، بدون گذشتن از مرحلهٌ مایع می باشد.

فرازش

در شیمی
تبدیل جامد به گاز
از مصدر صعود ( چون گاز ها اغلب بالارو اند )


کلمات دیگر: