کلمه جو
صفحه اصلی

چیلک

فرهنگ اسم ها

اسم: چیلک (دختر) (ترکی) (تلفظ: chilak) (فارسی: چیلَک) (انگلیسی: chilak)
معنی: توت فرنگی

فرهنگ فارسی

( اسم ) چیلک
چیلک دهیست از دهستان ییلاق بخش حومه شهرستان سنندج .

لغت نامه دهخدا

چیلک . [ ل ُ ] (اِ) ریسمانهائی است که از برگ خرما و جز آن بافته میشود. (لغت بلوچ نیک شهر).


چیلک . [ ل َ ] (اِ) چینه . رجوع به چینه شود.


چیلک . [ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج . در 26 هزارگزی خاور سنندج و 2/5هزارگزی جنوب شوسه ٔ سنندج به همدان واقع است . کوهستانی و سردسیر و محصولش غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


چیلک. [ ل ُ ] ( اِ ) ریسمانهائی است که از برگ خرما و جز آن بافته میشود. ( لغت بلوچ نیک شهر ).

چیلک. [ ل َ ] ( اِ ) چینه. رجوع به چینه شود.

چیلک. [ ل َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه شهرستان سنندج. در 26 هزارگزی خاور سنندج و 2/5هزارگزی جنوب شوسه سنندج به همدان واقع است. کوهستانی و سردسیر و محصولش غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ عمید

= توت فرنگی

توت‌فرنگی#NAME?


دانشنامه عمومی

چیلک، روستایی از توابع بخش ییلاق شهرستان قروه در استان کردستان ایران است.
این روستا در دهستان قوری چای قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۷۰ نفر (۳۴خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

چیلک، خم ( Gang Cask ) [اصطلاح دریانوردی]:بشکه حمل آب از ساحل که کوچکتر از بشکه های 220 لیتری است.


کلمات دیگر: