معنی: بنده پروردگار مبرا از نقص و فنا، بنده ی خدای مبرا از نقص و فنا، [سلام از نام های خداوند]، ( اَعلام ) [، میلادی] فیزیکدان پاکستانی، بنیانگذار و رئیس مرکز بین المللی فیزیک نظری در تریست [ میلادی]، برنده ی بخشی از جایزه نوبل فیزیک سال، به خاطر ارائه نظریه ای درباره ی نیروی هسته ای ضعیف و بر همکنش الکترومغناطیسی میان ذره های بنیادی
عبدالسلام
فرهنگ اسم ها
معنی: بنده پروردگار مبرا از نقص و فنا، بنده ی خدای مبرا از نقص و فنا، [سلام از نام های خداوند]، ( اَعلام ) [، میلادی] فیزیکدان پاکستانی، بنیانگذار و رئیس مرکز بین المللی فیزیک نظری در تریست [ میلادی]، برنده ی بخشی از جایزه نوبل فیزیک سال، به خاطر ارائه نظریه ای درباره ی نیروی هسته ای ضعیف و بر همکنش الکترومغناطیسی میان ذره های بنیادی
(تلفظ: abdossalām) (عربی) بندهی سلام که نامی است از نامهای باری تعالی. ]سلام از نامهای خداوند[ ، بندهی مبرا از نقص و فنا .
فرهنگ فارسی
ابن هاشم الیشکری از رجال عهد مهدی عباسی است او را پیروان بسیار بود و با لشکر مهدی نبرد کرد و آنانرا شکست داد و سرانجام بسال ۱۶۲ هجری قمری بقتل رسید
لغت نامه دهخدا
عبدالسلام. [ ع َ دُس ْ س َ ] ( اِخ ) ابن احمدبن غانم المقدسی عزالدین. رجوع به غانم عزالدین عبداﷲ در این لغت نامه و الاعلام زرکلی شود.
عبدالسلام. [ ع َ دُس ْ س َ ] ( اِخ ) ابن حبیب ، مکنی به ابوسعید. رجوع به ابوسعید عبدالسلام در این لغت نامه و الاعلام زرکلی شود.
عبدالسلام. [ ع َ دُس ْ س َ ] ( اِخ ) ابن الحسین معروف به ابوطالب مأمونی. شاعر و عالم به ادب بود. نسبت وی به مأمون عباسی میرسد. وی صاحب بن عباد را مدح گفت و نزد او مقام و منزلتی یافت و چون حسودان علیه او سعایت کردند به نیشابور و سپس به بخارا رفت و به سال 383 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالسلام. [ ع َ دُس ْ س َ ] ( اِخ ) ابن الطیب بن محمد القادری الحسنی المغربی الفاسی ، مکنی به ابومحمد. از بزرگان شیوخ عصر خود بود و در حدود سی کتاب تألیف کرد. ازجمله تألیفات اوست : الدرالسنی فی من بفاس اهل النسب الحسنی. العرف العاطر فی من بفاس من ابناء الشیخ عبدالقادر، و تألیفات دیگر. وی به سال 1058 هَ. ق. متولد شدو به سال 1110 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالسلام. [ ع َ دُس ْ س َ ] ( اِخ ) ابن عبدالرحمان اللخمی الاشبیلی. رجوع به لخمی ابوالحکم عبدالسلام بن عبدالرحمان در این لغت نامه و الاعلام زرکلی شود.
عبدالسلام. [ ع َ دُس ْ س َ ] ( اِخ )ابن عبداﷲبن الخضربن محمدبن تیمیة الحرانی ملقب به مجدالدین و معروف به ابن تیمیه. وی فقیهی حنبلی و محدث و مفسر است. مولد او حران بود و در بغداد سکونت داشت در مذهب حنبلی یگانه عصر خویش بود. از تألیفات اوست : تفسیرالقرآن العظیم. المنتقی فی احادیث الاحکام. المحرر فی الفقه. وی جد امام بن تیمیه مشهور است.او به سال 652 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالسلام. [ ع َ دُس ْ س َ ] ( اِخ ) ابن عبدالوهاب بن عبدالقادر الجیلی. والی و از علماء بغداد بود. او را متهم به مذهب فلاسفه کردند و کتابهای او را بسوختند. وی مناصب و مقاماتی یافت و به سال 611 هَ. ق. به بغداد درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالسلام . [ ع َ دُس ْ س َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان اللخمی الاشبیلی . رجوع به لخمی ابوالحکم عبدالسلام بن عبدالرحمان در این لغت نامه و الاعلام زرکلی شود.
عبدالسلام . [ ع َ دُس ْ س َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم القانی المصری وی شیخ مالکیان بقاهره بود. از تألیفات اوست : شرح المنظومة الجزائریة فی العقاید. ثلاثة شروح علی الجوهرة. السراج الوهاج فی الکلام علی الاسراء و المعراج . وی به سال 971 متولد شدو به سال 1078 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
عبدالسلام . [ ع َ دُس ْ س َ ] (اِخ ) ابن احمدبن غانم المقدسی عزالدین . رجوع به غانم عزالدین عبداﷲ در این لغت نامه و الاعلام زرکلی شود.
عبدالسلام . [ ع َ دُس ْ س َ ] (اِخ ) ابن الحسین معروف به ابوطالب مأمونی . شاعر و عالم به ادب بود. نسبت وی به مأمون عباسی میرسد. وی صاحب بن عباد را مدح گفت و نزد او مقام و منزلتی یافت و چون حسودان علیه او سعایت کردند به نیشابور و سپس به بخارا رفت و به سال 383 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
عبدالسلام . [ ع َ دُس ْ س َ ] (اِخ ) ابن الطیب بن محمد القادری الحسنی المغربی الفاسی ، مکنی به ابومحمد. از بزرگان شیوخ عصر خود بود و در حدود سی کتاب تألیف کرد. ازجمله تألیفات اوست : الدرالسنی فی من بفاس اهل النسب الحسنی . العرف العاطر فی من بفاس من ابناء الشیخ عبدالقادر، و تألیفات دیگر. وی به سال 1058 هَ . ق . متولد شدو به سال 1110 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
عبدالسلام . [ ع َ دُس ْ س َ ] (اِخ ) ابن حبیب ، مکنی به ابوسعید. رجوع به ابوسعید عبدالسلام در این لغت نامه و الاعلام زرکلی شود.
عبدالسلام . [ ع َ دُس ْ س َ ] (اِخ ) ابن عبدالوهاب بن عبدالقادر الجیلی . والی و از علماء بغداد بود. او را متهم به مذهب فلاسفه کردند و کتابهای او را بسوختند. وی مناصب و مقاماتی یافت و به سال 611 هَ . ق . به بغداد درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
عبدالسلام . [ ع َ دُس ْ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن عمربن سیدالناس ، مکنی به ابومحمد الزواوی المالکی . وی نخستین کسی است که به دمشق ولایت قضاءمالکیه را یافت . از تألیفات اوست : التنبیهات علی معرفة مایخفی من الوقوفات فی القراآت . به سال 589 هَ . ق . متولد شد و در 611 درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
عبدالسلام . [ ع َ دُس ْ س َ ] (اِخ ) ابن محمد الجبائی ، مکنی به ابوهاشم معتزلی . رجوع به ابوهاشم عبدالسلام بن محمد در این لغت نامه و الاعلام زرکلی شود.
عبدالسلام . [ ع َ دُس ْ س َ ] (اِخ ) ابن محمد القزوینی . شیخ معتزله بود. از تألیفات او است :تفسیری بزرگ که ذهبی گوید در 300 جزء است . وی به سال 488 هَ . ق . به بغداد درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
عبدالسلام . [ ع َ دُس ْ س َ ] (اِخ ) ابن هاشم الیشکری . از رجال عهد مهدی عباسی است . او را پیروان بسیار بود و بالشکر مهدی نبرد کرد و آنان را شکست داد و سرانجام به سال 162 هَ . ق . به قتل رسید. (از الاعلام زرکلی ).
عبدالسلام . [ ع َ دُس ْ س َ ] (اِخ )ابن مفرج الربعی . از سران لشکریان افریقا بود. سپس به شورش برخاست و به باجه رفت و در آنجا بماند تا فضل بن ابی العنبر در جزیره خروج کرد. عبدالسلام بدو پیوست و با زیادةاﷲبن اغلب نبرد کرد و سرانجام در همان جنگ به سال 218 هَ . ق . کشته شد. (از الاعلام زرکلی ).
عبدالسلام . [ ع َ دُس ْ س َ ] (اِخ )ابن عبداﷲبن الخضربن محمدبن تیمیة الحرانی ملقب به مجدالدین و معروف به ابن تیمیه . وی فقیهی حنبلی و محدث و مفسر است . مولد او حران بود و در بغداد سکونت داشت در مذهب حنبلی یگانه ٔ عصر خویش بود. از تألیفات اوست : تفسیرالقرآن العظیم . المنتقی فی احادیث الاحکام . المحرر فی الفقه . وی جد امام بن تیمیه ٔ مشهور است .او به سال 652 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
دانشنامه عمومی
کمیسیون انرژی اتمی پاکستان
کمیسیون پژوهش لایه های بالایی جو و فضا
انستیتو فناوری و دانش هسته ای پاکستان
دانشگاه پنجاب
کالج سلطنتی لندن
دانشگاه کالج دولتی
دانشگاه کمبریج
مرکز بین المللی فیزیک نظری
کمیسیون فناوری و دانش برای توسعه پایدار در جنوب
آکادمی جهانی علوم
انستیتو عبدالسلام بوشه
از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۷ به دلیل پیشگیری از درگیری های مذهبی، همواره از بردن نام وی در عموم مردم جلوگیری شده است. زیرا به جای دستاوردهای بسیار او، همیشه باور مذهبی وی معیار داوری دربارهٔ او بود.
عبدالسلام در خانواده ای متوسط در جهنگ در پنجاب مرکزی در سال ۱۹۲۶ به دنیا آمد. او در دانشگاه دولتی لاهور به تحصیل ریاضی پرداخت و بورسیه تحصیلی دانشگاه کمبریج را به دست آورد و در سال ۱۹۵۱ مدرک دکترای خود را از آن دانشگاه دریافت کرد.
او بین سال های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۴ به عنوان مشاور امور علمی رئیس جمهور پاکستان و پایه گذاری برنامه های فضایی و هسته ای این کشور بود.
نقل قول ها
• تفکّر علمی و خلقِ آن ، میراثِ رایج و مشترکِ بشریّت است.»
دانشنامه اسلامی
...