مترادف هاویه : جهنم، درک، دوزخ، سقر، دره، مغاک، ورطه
هاویه
مترادف هاویه : جهنم، درک، دوزخ، سقر، دره، مغاک، ورطه
فارسی به انگلیسی
soldering - iron
hell
abyss
عربی به فارسی
بسيار عميق , بي پايان , غوطه ورساختن , مغاک , ظرف , محتوي , کانتنينر
مترادف و متضاد
جهنم، درک، دوزخ، سقر
دره، مغاک، ورطه
۱. جهنم، درک، دوزخ، سقر
۲. دره، مغاک، ورطه
فرهنگ فارسی
(اسم ) ۱- طبق. هفتم ازطبقات دوزخ و آن پایینترین طبقهاست . ۲- (اسم ) دوزخ جهنم . ۳- (اسم ) مغاک .۴- در. ژرف .
هوا جو
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
هاویة. [ ی َ ] (ع اِ) هوا. جو. (اقرب الموارد). میان آسمان و زمین . (منتهی الارب ). || الهواء بین الشیئین . (معجم متن اللغة). || مغاکی . (منتهی الارب ). کل مهواة لایدرک قعرها، و کل فارغ . (معجم متن اللغة). || کنایه از دوزخ و جهنم . || از نامهای آتش . (صحاح بنقل تاج العروس ).
هاویة. [ ی َ ] (ع ص ) مادر گم کرده فرزند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ثاکلة. (اقرب الموارد) (تاج العروس ).
هاویة. [ ی َ ] ( ع اِ ) هوا. جو. ( اقرب الموارد ). میان آسمان و زمین. ( منتهی الارب ). || الهواء بین الشیئین. ( معجم متن اللغة ). || مغاکی. ( منتهی الارب ). کل مهواة لایدرک قعرها، و کل فارغ. ( معجم متن اللغة ). || کنایه از دوزخ و جهنم. || از نامهای آتش. ( صحاح بنقل تاج العروس ).
هاویة. [ ی َ ]( اِخ ) ( الَ.... ) دوزخ و جهنم : فامه هاویة، ( قرآن 90/101 ) ای ؛ مستقره النار. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). از نامهای جهنم. من اسماء جهنم ، معرفة ممنوعة من الصرف و تدخلها اَل للمح الصفة فیقال «الهاویة». ( اقرب الموارد ) ( معجم متن اللغة ). نقله ابن سیده اسم من اسماء جهنم... و هی معرفة بغیر الف و لام. قال ابن بری : لوکانت هاویة اسماً علماً للنار، لم ینصرف فی الاَّیة و قوله تعالی : فامه هاویة، ( قرآن 90/101 )ای ؛ مسکنه جهنم. ( تاج العروس ). هاویة، بلالام ، معرفة. ( جوهری از تاج العروس ). || نام طبقه هفتم از طبقات دوزخ. ( ناظم الاطباء ). نام دوزخ هفتم و آن آخرین اسفل طبقه است از هفت طبقه دوزخ. ( آنندراج ).
هاویة. [ ی َ ](اِخ ) (الَ ....) دوزخ و جهنم : فامه هاویة، (قرآن 90/101) ای ؛ مستقره النار. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). از نامهای جهنم . من اسماء جهنم ، معرفة ممنوعة من الصرف و تدخلها اَل للمح الصفة فیقال «الهاویة». (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). نقله ابن سیده اسم من اسماء جهنم ... و هی معرفة بغیر الف و لام . قال ابن بری : لوکانت هاویة اسماً علماً للنار، لم ینصرف فی الاَّیة و قوله تعالی : فامه هاویة، (قرآن 90/101)ای ؛ مسکنه جهنم . (تاج العروس ). هاویة، بلالام ، معرفة. (جوهری از تاج العروس ). || نام طبقه ٔ هفتم از طبقات دوزخ . (ناظم الاطباء). نام دوزخ هفتم و آن آخرین اسفل طبقه است از هفت طبقه ٔ دوزخ . (آنندراج ).
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
این واژه در اصل، از مادّه «هوی» به معنای افتادن به پایین و سقوط کردن از بلندی است.ابن فارس می گوید: الهاء و الواو و الیاء: أصل صحیح یدلّ علی خلوّ و سقوط... و یقال: هوی الشیء یهوی: سقط. و هاویة: جهنّم، لأنّ الکافر یهوی فیها. والهاویة: کلّ مهواة و الهوّة: الوهدة العمیقة. ه و ی، ریشه صحیحی است که بر رهاشدن و فروافتادن دلالت می کند. گفته می شود: «هوی الشیء یهوی» یعنی: سقوط کرد. هاویه جهنم برای این است که کافر در آن سقوط می کند. هاویه به هر گودالی گفته می شود. هوّه، گودال عمیق است. بنابر این نامیده شدن جهنّم به «هاویه»، بِدان جهت است که تبهکاران در چنین جایگاه عمیق و خطرناکی سقوط می کنند.
واژه «هاویه» در قرآن و حدیث
واژه «هاویه» تنها یک بار در قرآن آمده است: {{متن قرآن|«وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَ زِینُهُ × فَأُمُّهُ هَاوِیَةٌ × وَ مَآ أَدْرَاکَ مَاهِیَهْ × نَارٌ حَامِیَةُ»}} ؛ و اما کسی که ترازوهایش سبُک است، پناهگاهش «هاویه» است! و تو چه می دانی «هاویه» چیست؟! آتشی است سوزان! کلمه «اُمّ» در این آیه به معنای جایگاه و قرارگاه است. بنابراین معنای آیه این است که جایگاه کسانی که اعمال نیک آنان وزن و ارزشی ندارد، پرتگاه سوزان و عمیق دوزخ است. گفتنی است که از برخی احادیث نیز استفاده می شود که در نامگذاری جهنّم به «هاویه»، عمیق بودن دوزخ و سقوط دوزخیان در آن مورد عنایت بوده است.
هاویه در لغت به معنای افتادن و سقوط کردن است و به این دلیل که کافران و مجرمان در جهنم سقوط می کنند، به آن هاویه می گویند.
هاویه یک بار در سوره قارعه آمده است: (وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ ـ فَأُمُّهُ هَاوِیةٌ ـ وَمَا أَدْرَاک مَا هِیهْ ـ نَارٌ حَامِیةٌ) «اما آن کس که ترازوهای (عمل) او سبک است پناهگاهش هاویه است. و تو چه می دانی هاویه چیست؟ آتشی است داغ و سوزان». برخی از مفسران واژه «اُمّ» را در این آیه، به معنای جایگاه تفسیر کرده اند و گفته اند همان گونه که مادر فرزند خویش را در آغوش می کشد دوزخ نیز افراد را در آغوش می گیرد. اما برخی دیگر «اُم» را در این آیه، به «مغز سر» تفسیر کرده اند، و می گویند «هاویه» توصیفی است برای دوزخیان زیرا با سر در آن سقوط می کنند.
ه و ی، ریشه صحیحی است که بر رهاشدن و فروافتادن دلالت می کند. گفته می شود: «هوی الشیء یهوی» یعنی: سقوط کرد. هاویه جهنّم برای این است که کافر در آن سقوط می کند. هاویه به هر گودالی گفته می شود. هوّه، گودال عمیق است. بنابر این نامیده شدن جهنّم به «هاویه»، بِدان جهت است که تبهکاران در چنین جایگاه عمیق و خطرناکی سقوط می کنند.
واژه «هاویه» تنها یک بار در قرآن آمده است: «وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَ زِینُهُ × فَأُمُّهُ هَاوِیَةٌ × وَ مَآ أَدْرَاکَ مَاهِیَهْ × نَارٌ حَامِیَةُ»؛ و اما کسی که ترازوهایش سبُک است، پناهگاهش «هاویه» است! و تو چه می دانی «هاویه» چیست؟! آتشی است سوزان!
کلمه «اُمّ» در این آیه به معنای جایگاه و قرارگاه است. بنابراین معنای آیه این است که جایگاه کسانی که اعمال نیک آنان وزن و ارزشی ندارد، پرتگاه سوزان و عمیق دوزخ است. گفتنی است که از برخی احادیث نیز استفاده می شود که در نامگذاری جهنّم به «هاویه»، عمیق بودن دوزخ و سقوط دوزخیان در آن مورد عنایت بوده است.
ریشه کلمه:
هوی (۳۸ بار)
«هاوِیَة» از مادّه «هُوِیّ» به معنای افتادن و سقوط کردن است، و آن یکی از نام های دوزخ می باشد; چرا که گنهکاران در آن سقوط می کنند، و نیز اشاره به عمق آتش دوزخ است. و اگر «أُمّ» را در اینجا به معنای «مغز» بگیریم، «هاویة» به معنای سقوط کننده می باشد، ولی تفسیر اول صحیح تر و مناسب تر به نظر می رسد.
. طبرسی ذیل آیه «وَالنَّجْمِ اِذا هَوی» فرموده آتش را از آن هاویه گفتهاند که اهل عذاب را از اعلی به اسفلش ساقط میکند. به نظر نگارنده شاید بدان جهت باشد که شخص را به بدبختی و خذلان ساقط میکند یعنی هلاک و ذلیل میکند و آن در اصل «هاوِیَةٌ بِالْاِنْسانِ فِی الْخِذْلانِ» است مثل . یعنی: اما آنکه وزنها و اعمالش خفیف شده جایگاهش و محلی که در آن آرام میگیرد هاویه است. رجوع شود به «ام».