جاز
فارسی به انگلیسی
jazz (- band)
عربی به فارسی
موسيقي جاز , سر و صدا , فريب , نشاط , جاز نواختن
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
کوه بلندی در سرزمین بلقین
← جنبش آزادیبخش زنان
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
جاز. (اِ) گیاهی است که بدان جامه رنگ کنند و اسپرک نیز گویند. (لغت محلی شوشتر).
جاز. ( انگلیسی ، اِ ) موسیقیی است که چندی پیش از نشأت تمدن ماشینی بر روی بنائی از رقص که مبنی بر «ریتم » انسانی و بی بندوباری آن است ساخته و پرداخته گردیده است ، نه بر روی ریتمی از مکانیک که عاری از هر نوع حالت انسانی باشد. پس این ادعا که جاز موسیقی قرن بیستم و ابرازکننده حالات دوران ماشینی و زیر و بم کار یکنواخت چرخها و دستگاههای صنعتی است ، نادرست است. ریشه عمیق و دوردست جاز در موسیقی سیاهان افریقا و بخصوص در افریقای غربی یافت میشود. ما میدانیم که هزاران هزار سیاه بصورت برده و غلام در اواخر قرون گذشته برای تجارت به امریکا منتقل گردیدند. ایشان سنت های موسیقی خود را فراموش نکردند و به استناد شواهد کتبی مدلل میگردد که «تام تام »هائی شبیه «تام تام »های افریقا بصورت تغییرشکل یافته و اصلاح شده ، قریب یک قرن است که در «لویزیان » وجود داشته و رواج دارد. بمجرد لغو بردگی در امریکا سیاهان توانستند آلات موسیقی را که سفیدپوستها داشتند به آزادی بکار برند و طرز نواختن آلات موسیقی را نه به طرزی که در کنسرواتوارها تدریس میگردید بلکه بنا به اقتضای تمایلات و هوسهای خود یاد گرفتند و آلات موسیقی را بهمان سان که آواز میخواندند اجرا میکردند و همین امر تفاوت بارز بین تکنیک سیاهان و سفیدپوستان را میرساند و موسیقی جاز بطریقی که یاد شد بوجود آمد. جاز موسیقی ارکستری است که از تطابق موسیقی کاملاً آوازی و ضربی سیاهان افریقائی در قلمرو سازها بوجود آمده است. بهمین دلیل است که موسیقی جاز نمیتوانست در افریقا بوجود آید بلکه میبایست در کشوری که وسائل موسیقی سفیدپوستان میتوانست کاملاً آزاد در دسترس سیاهان قرار گیرد بوجود آید و بهمین جهت است که موسیقی جاز کاملاً آمریکائی شناخته شده است. سفیدپوستان اسباب موسیقی را که سیاهان از آن محروم بودند و همچنین تم های آوازی که از سیاهان گرفته شده بود دوباره در دسترس ایشان گذاشتند. اهمیت این رابطه هرچه میخواهد باشد، ولی آنچه مسلم است جاز موسیقی سیاهان بوده و سیاهان این سازها و تم های آن رابا غریزه عمیق موسیقی خویش انعطاف کامل بخشیده و آن را ازآن خود کردند. آنچه اساسی است موضوع آن نیست بلکه روشی است که بکار برده اند. جاز ابتدا در جنوب امریکای شمالی و بخصوص در ناحیه «لویزیان » رو به تکامل و توسعه رفت. سرچشمه اصلی و مستقیم جاز آوازهای مذهبی و «بلوها» و «راگتایم » بوده است ، اینها آوازها و آهنگهای مذهبی و غیرمذهبی سیاهان آمریکائی است. جاز از جنوب شروع به پیشروی کرد و حتی در کشتی نمایش راه یافت و از آنجا در سرتاسر کشورهای متحده آمریکای شمالی شایع و رایج گردید. از 1919 م. ببعد، جاز به اروپا رسید و همان پدیده هائی را که نخست در آمریکا بوجود آورده بود در اروپا نیز بوجود آورد و جاز تلطیف شده در اینجا موفقیت بیشتری از جاز حقیقی بدست آورد. جاز پس از پایان جنگ جهانی دوم در همه جا فاتحانه نفوذ کرد و از حقوق شهری بهره مند گردید. عادت نوازندگان سیار جاز بر این بود که پس از کار خسته کننده روزانه که برای راه انداختن چرخ زندگی انجام میدادند، در اواخر شب به کاباره کوچکی پناه میبردند و با نوازندگان آنجا هم آهنگ میگردیدند و برای شادی خویش یا برای بیان احساسات و انگیزه هائی که در درون خود فشرده داشتند به نوازندگی می پرداختند. برای شنیدن قطعات عالی جاز نمیشود کنسرتی ترتیب داد بلکه باید به کاباره هائی رفت که نوازندگان به نوازندگی یکدیگر عادت کرده اند، زیرا بدیهه سرائی کردن در میان چنین ارکسترهائی که نوازندگان بسیار به یکدیگر کاملاً عادت کرده اند و مشکلات صحنه هنر برایشان ناچیز است عملی میباشد. باید دانست که جاز در محیط خود در دانسینگها و کاباره ها بهتر عرض اندام میکند تا در سالنهای کنسرت. جاز یک موسیقی رقص است و برخلاف عقیده جاری این مطلب هیچ از ارزش آن نمیکاهد، زیرا موسیقی و رقص مدتهای طولانی با هم توأم بوده اند وشاید بیش از یک قرن و نیم و اندی نیست که بین این دو قسمت از هنر جدائی افتاده است. جاز توانسته است موسیقیی را که انسان در درون خود حس میکند بیان نماید و آنچه را که در هر موسیقی اساسی است بازیابد و آن بیان احساسات بشری است چه شادی باشد و چه اندوه. بدون هیچ واسطه ای نوازنده و خواننده جاز میتواند عطش احساساتش را که عطش تمام مردم و اعصار است با موسیقی جاز فرونشاند. ( از مجله موسیقی سال اول شماره 9 ).
جاز. (انگلیسی ، اِ) موسیقیی است که چندی پیش از نشأت تمدن ماشینی بر روی بنائی از رقص که مبنی بر «ریتم » انسانی و بی بندوباری آن است ساخته و پرداخته گردیده است ، نه بر روی ریتمی از مکانیک که عاری از هر نوع حالت انسانی باشد. پس این ادعا که جاز موسیقی قرن بیستم و ابرازکننده ٔ حالات دوران ماشینی و زیر و بم کار یکنواخت چرخها و دستگاههای صنعتی است ، نادرست است . ریشه ٔ عمیق و دوردست جاز در موسیقی سیاهان افریقا و بخصوص در افریقای غربی یافت میشود. ما میدانیم که هزاران هزار سیاه بصورت برده و غلام در اواخر قرون گذشته برای تجارت به امریکا منتقل گردیدند. ایشان سنت های موسیقی خود را فراموش نکردند و به استناد شواهد کتبی مدلل میگردد که «تام تام »هائی شبیه «تام تام »های افریقا بصورت تغییرشکل یافته و اصلاح شده ، قریب یک قرن است که در «لویزیان » وجود داشته و رواج دارد. بمجرد لغو بردگی در امریکا سیاهان توانستند آلات موسیقی را که سفیدپوستها داشتند به آزادی بکار برند و طرز نواختن آلات موسیقی را نه به طرزی که در کنسرواتوارها تدریس میگردید بلکه بنا به اقتضای تمایلات و هوسهای خود یاد گرفتند و آلات موسیقی را بهمان سان که آواز میخواندند اجرا میکردند و همین امر تفاوت بارز بین تکنیک سیاهان و سفیدپوستان را میرساند و موسیقی جاز بطریقی که یاد شد بوجود آمد. جاز موسیقی ارکستری است که از تطابق موسیقی کاملاً آوازی و ضربی سیاهان افریقائی در قلمرو سازها بوجود آمده است . بهمین دلیل است که موسیقی جاز نمیتوانست در افریقا بوجود آید بلکه میبایست در کشوری که وسائل موسیقی سفیدپوستان میتوانست کاملاً آزاد در دسترس سیاهان قرار گیرد بوجود آید و بهمین جهت است که موسیقی جاز کاملاً آمریکائی شناخته شده است . سفیدپوستان اسباب موسیقی را که سیاهان از آن محروم بودند و همچنین تم های آوازی که از سیاهان گرفته شده بود دوباره در دسترس ایشان گذاشتند. اهمیت این رابطه هرچه میخواهد باشد، ولی آنچه مسلم است جاز موسیقی سیاهان بوده و سیاهان این سازها و تم های آن رابا غریزه ٔ عمیق موسیقی خویش انعطاف کامل بخشیده و آن را ازآن خود کردند. آنچه اساسی است موضوع آن نیست بلکه روشی است که بکار برده اند. جاز ابتدا در جنوب امریکای شمالی و بخصوص در ناحیه ٔ «لویزیان » رو به تکامل و توسعه رفت . سرچشمه ٔ اصلی و مستقیم جاز آوازهای مذهبی و «بلوها» و «راگتایم » بوده است ، اینها آوازها و آهنگهای مذهبی و غیرمذهبی سیاهان آمریکائی است . جاز از جنوب شروع به پیشروی کرد و حتی در کشتی نمایش راه یافت و از آنجا در سرتاسر کشورهای متحده ٔ آمریکای شمالی شایع و رایج گردید. از 1919 م . ببعد، جاز به اروپا رسید و همان پدیده هائی را که نخست در آمریکا بوجود آورده بود در اروپا نیز بوجود آورد و جاز تلطیف شده در اینجا موفقیت بیشتری از جاز حقیقی بدست آورد. جاز پس از پایان جنگ جهانی دوم در همه جا فاتحانه نفوذ کرد و از حقوق شهری بهره مند گردید. عادت نوازندگان سیار جاز بر این بود که پس از کار خسته کننده ٔ روزانه که برای راه انداختن چرخ زندگی انجام میدادند، در اواخر شب به کاباره ٔ کوچکی پناه میبردند و با نوازندگان آنجا هم آهنگ میگردیدند و برای شادی خویش یا برای بیان احساسات و انگیزه هائی که در درون خود فشرده داشتند به نوازندگی می پرداختند. برای شنیدن قطعات عالی جاز نمیشود کنسرتی ترتیب داد بلکه باید به کاباره هائی رفت که نوازندگان به نوازندگی یکدیگر عادت کرده اند، زیرا بدیهه سرائی کردن در میان چنین ارکسترهائی که نوازندگان بسیار به یکدیگر کاملاً عادت کرده اند و مشکلات صحنه ٔ هنر برایشان ناچیز است عملی میباشد. باید دانست که جاز در محیط خود در دانسینگها و کاباره ها بهتر عرض اندام میکند تا در سالنهای کنسرت . جاز یک موسیقی رقص است و برخلاف عقیده ٔ جاری این مطلب هیچ از ارزش آن نمیکاهد، زیرا موسیقی و رقص مدتهای طولانی با هم توأم بوده اند وشاید بیش از یک قرن و نیم و اندی نیست که بین این دو قسمت از هنر جدائی افتاده است . جاز توانسته است موسیقیی را که انسان در درون خود حس میکند بیان نماید و آنچه را که در هر موسیقی اساسی است بازیابد و آن بیان احساسات بشری است چه شادی باشد و چه اندوه . بدون هیچ واسطه ای نوازنده و خواننده ٔ جاز میتواند عطش احساساتش را که عطش تمام مردم و اعصار است با موسیقی جاز فرونشاند. (از مجله ٔ موسیقی سال اول شماره ٔ 9).
دنیای جاز: دنیای جاز مرکب از رنگهای متنوع بی پایان است . تقریباً در جاز این مطلب واقعیت دارد که هنر جاز تا اندازه ٔ زیادی «هنر نوازندگی » است . هنر«خلق در بداهه نوازی » است . جاز بیش از آنکه از آهنگ سازی مایه بگیرد از بداهه سرائی برخوردار میگردد. و واقعیت این است که آهنگ عامیانه مادام که کار بداهه نوازی بر روی آن صورت نگرفته باشد جاز نیست . بداهه نوازی مرکز ثقل هنر جاز است . و آنجا که گفتیم : جاز بیش ازآنکه هنر سازندگی باشد، هنر نوازندگی است ، ابهام مطلب بالا را مرتفع میسازد. یک نکته ای که گفتن آن اهمیت دارد این است که : چند سال پیش ، جاز وسیله ای برای رقص بود اما اکنون کم هستند کسانی که با موسیقی جاز میرقصند. در این چند سال چه بر سر رقص آمده ؟ و فلسفه ٔ این تغییر چیست ؟ بطور ساده باید گفت : این «وظیفه ٔ» جاز است که کمی تغییر کرده است . جاز اکنون آنچنان کیفیتی دارد که فقط باید گوش کرد. جاز با آرانژمان های جالبش همان وظیفه ای را اکنون بعهده دارد که موسیقی مجلسی در گذشته داشت . محققاً شما نخواهید توانست هم باتمام قلب به آن گوش فرادهید و هم با آن برقصید. این است که اغلب شنوندگان میل دارند که فقط به موسیقی گوش کنند. قطعه ٔ «ویوبرویک ، سام تیمز، ای ام پی » مثال خوبی است . نه تنها این تحول در جاز، رقص همراه آن را کم کم از بین برده است بلکه نوازندگان را به فکر تشکیل کنسرتهای مخصوص انداخته است . تاکنون چندین بار در کارنگی هال کنسرت مخصوص جاز داده شده است . آهنگسازان جاز به نوشتن قطعات بزرگ مشغول میشوند و باید گفت که جاز در طی تحول خویش راه خود را یافته است . (از مجله ٔ موسیقی دوره ٔ سوم شماره های 14 و 15 و 24).
فرهنگ عمید
۲. یکی از آلات موسیقی کوبه ای که از چند طبل و سنج ساخته شده است.
۱. نوعی موسیقی سیاهان امریکا که با سازهای بادی و کوبهای اجرا میشود. Δ در قرن ۱۹ میلادی متداول گردید و بیانکنندۀ احساسات تند و تٲثرات سیاهان از قیود بندگی و غربت بود. سپس بهتدریج در سراسر امریکا و کشورهای اروپا شایع شد.
۲. یکی از آلات موسیقی کوبهای که از چند طبل و سنج ساخته شده است.
دانشنامه عمومی
آهنگ مصطفی توسط فردی مرکوری نوشته شد و در سال ۱۹۷۹ به عنوان یک تک آهنگ منتشر شد. اشعار این آهنگ ترکیبی از زبان ها انگلیسی، عربی و فارسی و تعدادی کلمه اختراعی است. برخی از واژه های قابل فهم عبارتند از «مصطفی»، «ابراهیم» و جملات «الله، الله، الله، ما تو را پرستش می کنیم»، «سلام علیکم»
آهنگ و ترانه نوشته فردی مرکوری.
آهنگ و ترانه نوشته جان دیکن.
ویکی پدیای انگلیسی
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه اسلامی
ریشه کلمه:
جزی (۱۱۸ بار)