کلمه جو
صفحه اصلی

راش

فارسی به انگلیسی

buck, crib


فارسی به عربی

زان

مترادف و متضاد

beech (اسم)
راش، ممرز، الش

فرهنگ فارسی

( اسم ) نام چند گونه درخت از دسته بلوطها جزو تیره پیاله داران و جزو دو لپه ییهای بی گلبرگ . برگهایش متناوب و دارای رگبرگهای شانه یی است گلهای نر و ماده از هم جدا و بر روی یک درخت قرار دارند . پوستش صاف و چوبش بسیار محکم و بادوام است مرس نبع قزل آغاج .
پر مرغ . یا مرغی که پر در آورده

سرده‌ای از راشیانِ خزان‌دار با گل‌های تک‌جنسی و گل‌آذین دُم‌گربه‌ای (catkin)


فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - تودة غلة پاک شده . ۲ - انبار غله . ۳ - نام درختی جنگلی که چوب بسیار محکمی دارد و در کوهستان های شمال ایران می روید.

لغت نامه دهخدا

راش. ( ع ص ) سست و ضعیف. ( آنندراج ).
- جمل راش ؛ شتر سست پشت. ( منتهی الارب ). شتر پست پشت. ( ناظم الاطباء ).
|| شتری که صاحب گوش بسیارموی بود. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
- رمح راش ؛ نیزه سست و ضعیف. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

راش. ( ع اِ ) پر مرغ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || مرغی که پر درآورده. ( از اقرب الموارد ).

راش. ( اِ ) توده و انبار غله پاک شده را گویند مرادف جاش. ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ) ( از فرهنگ رشیدی ). توده و انبار غله.( غیاث اللغات ). توده و انبار غله پاک شده و از کاه برآورده را گویند. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ). انبارغله. چاش نیز گویند. ( شعوری ج 2 ورق 7 ). انبار غله که آن را جاش هم گویند. ( از فرهنگ سروری ) ( فرهنگ خطی ). || درختی است که در جنگلهای ایران موجودمیباشد، چوب آن برای ساختمان منازل دهاقین استعمال میشود. این درخت از 650 تا 2000 گزی در جنگلهای مرطوب آستارا، دیلمان ، کلارستان ، نور، کجور دیده میشود. ( یادداشت مؤلف ). زان ، بشجیر، عیش السیاح ، شجرة النَبَع، نبع، شریان ، شَوحَط، چِهَلَر، راج ، آلاش. ( یادداشت مؤلف ). درخت راش از تیره فاقاسیا و از جنس فاقوس میباشد یک گونه آن فاقوس سیلواتیکا در جنگلهای کرانه دریای مازندران نام برده شده است ، این درخت را در گیلان ، رامسر، کجور و کلارستق ، راش ، در آستارا، قزل گز در درفک و طوالش ، الوش و آلاش ، در نور، چلر ، در مازندران ، مرس ، و در گرگانرود، قزل آغاج می خوانند. درخت راش در جلگه تقریباً نایاب است. ولی در بلندی های کوهستانها فراوان میباشد. در گیلان و مازندران در ارتفاع بیش از دو هزار متر از سطح دریا جنگلهای خالص آن یافت میشود. راش درختی است سایه پسند و از اینرو دارای شاخ و برگ فراوان میباشد. نهال جوان آن از سرمای سخت زود گزند می بیند و بویژه سرمای بهاره برگهای آن را نابود میسازد،گرمای زیاد نیز برای آن زیانبخش است. در نقاط سرد خوب جست نمی دهد ولی در جاهای گرم تا اندازه ای بهتر جست میدهد. توان گفت که درخت راش دارای ریشه های سطحی است و برای جنگلهای خاکهای کم ژرفا و آهکی شایسته میباشد. در جنگلهای انبوه از شصت تا هشتاد سالگی ولی درفضای باز از 40 تا 50 سالگی بار میدهد. در خاکهای خوب هر 5 یا 6 سال یکبار و در آب و هوای ناسزگار هر 15 سال یکبار میوه فراوان میدهد. میوه اش 5 تا 7 درصدروغن دارد. قد آن خیلی بزرگ میشود و به 35 متر و قطر یک متر و نیم میرسد. عمر آن 200 تا 250 سال میباشد. چوب آن برای ساختن در و پنجره و تراورس راه آهن و میز و صندلی و مبل و صندوق و غیره بکار میرود و مصرف آن بیش از دیگر چوبها است. از سلولز آن پارچه های ابریشمی لطیف و خوب میسازند. زغال و هیزم آن نیز پسندیده است. ( از جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 164 ). و نیز رجوع به جنگل شناسی ساعی ج 2 صفحات 118، 125، 121، 128 شود.

راش . (ع اِ) پر مرغ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || مرغی که پر درآورده . (از اقرب الموارد).


راش . (ع ص ) سست و ضعیف . (آنندراج ).
- جمل راش ؛ شتر سست پشت . (منتهی الارب ). شتر پست پشت . (ناظم الاطباء).
|| شتری که صاحب گوش بسیارموی بود. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
- رمح راش ؛ نیزه ٔ سست و ضعیف . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).


راش . (اِ) توده و انبار غله ٔ پاک شده را گویند مرادف جاش . (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) (از فرهنگ رشیدی ). توده و انبار غله .(غیاث اللغات ). توده و انبار غله ٔ پاک شده و از کاه برآورده را گویند. (برهان ) (از ناظم الاطباء). انبارغله . چاش نیز گویند. (شعوری ج 2 ورق 7). انبار غله که آن را جاش هم گویند. (از فرهنگ سروری ) (فرهنگ خطی ). || درختی است که در جنگلهای ایران موجودمیباشد، چوب آن برای ساختمان منازل دهاقین استعمال میشود. این درخت از 650 تا 2000 گزی در جنگلهای مرطوب آستارا، دیلمان ، کلارستان ، نور، کجور دیده میشود. (یادداشت مؤلف ). زان ، بشجیر، عیش السیاح ، شجرة النَبَع، نبع، شریان ، شَوحَط، چِهَلَر، راج ، آلاش . (یادداشت مؤلف ). درخت راش از تیره ٔ فاقاسیا و از جنس فاقوس میباشد یک گونه ٔ آن فاقوس سیلواتیکا در جنگلهای کرانه ٔ دریای مازندران نام برده شده است ، این درخت را در گیلان ، رامسر، کجور و کلارستق ، راش ، در آستارا، قزل گز در درفک و طوالش ، الوش و آلاش ، در نور، چلر ، در مازندران ، مرس ، و در گرگانرود، قزل آغاج می خوانند. درخت راش در جلگه تقریباً نایاب است . ولی در بلندی های کوهستانها فراوان میباشد. در گیلان و مازندران در ارتفاع بیش از دو هزار متر از سطح دریا جنگلهای خالص آن یافت میشود. راش درختی است سایه پسند و از اینرو دارای شاخ و برگ فراوان میباشد. نهال جوان آن از سرمای سخت زود گزند می بیند و بویژه سرمای بهاره برگهای آن را نابود میسازد،گرمای زیاد نیز برای آن زیانبخش است . در نقاط سرد خوب جست نمی دهد ولی در جاهای گرم تا اندازه ای بهتر جست میدهد. توان گفت که درخت راش دارای ریشه های سطحی است و برای جنگلهای خاکهای کم ژرفا و آهکی شایسته میباشد. در جنگلهای انبوه از شصت تا هشتاد سالگی ولی درفضای باز از 40 تا 50 سالگی بار میدهد. در خاکهای خوب هر 5 یا 6 سال یکبار و در آب و هوای ناسزگار هر 15 سال یکبار میوه ٔ فراوان میدهد. میوه اش 5 تا 7 درصدروغن دارد. قد آن خیلی بزرگ میشود و به 35 متر و قطر یک متر و نیم میرسد. عمر آن 200 تا 250 سال میباشد. چوب آن برای ساختن در و پنجره و تراورس راه آهن و میز و صندلی و مبل و صندوق و غیره بکار میرود و مصرف آن بیش از دیگر چوبها است . از سلولز آن پارچه های ابریشمی لطیف و خوب میسازند. زغال و هیزم آن نیز پسندیده است . (از جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 164). و نیز رجوع به جنگل شناسی ساعی ج 2 صفحات 118، 125، 121، 128 شود.


فرهنگ عمید

۱. انبار غله.
۲. خرمن غلۀ پاک شده.
درختی جنگلی با برگ های ضخیم و گل های خوشه ای که چوب آن در صنعت کاربرد دارد، آلاش، الاش، آلوش، آلش، چهلر، چلر، مرس، قزل آغاجغ، قزل گز.

۱. انبار غله.
۲. خرمن غلۀ پاک‌شده.


درختی جنگلی با برگ‌های ضخیم و گل‌های خوشه‌ای که چوب آن در صنعت کاربرد دارد؛ آلاش؛ الاش؛ آلوش؛ آلش؛ چهلر؛ چلر؛ مرس؛ قزل‌آغاجغ؛ قزل‌گز.


دانشنامه عمومی

راش (درخت)
راش (ضایعه پوستی)
راش (بازیگر)
جنیفر راش
راش (گروه موسیقی)
راش (فیلم ۱۹۹۱)
راش (فیلم ۲۰۱۲)
راش (فیلم ۲۰۱۳)

دانشنامه آزاد فارسی

راش (beech)
درختان متعلّق به جنس راش، از تیرۀ راش (پیاله داران). در این درختان، گل ها تک جنس و در سنبله های دم گربه ای مجتمع اند. یگانه گونۀ درختان راش در ایران Fagus orientalis است که درختانی بسیار زیبا و مرتفع اند که گاه به ۳۵متر هم می رسند و در ارتفاعات کوه های البرز، از آستارا و طوالش، کلاردشت، نور، کجور، و همچنین در گرگان، می رویند. این درخت از ارتفاع ۸۰متر تا ۲هزار متر از سطح دریا دیده شده است. در گذشته، از چوب این درخت برای سوخت، ساخت در و پنجره، و ساختن کلبه های روستایی استفاده می شد، ولی امروزه بیشتر جنبۀ صنعتی دارد و برای ساختن مبلمان و لوازم چوبی مصرف می شود. راش از درختان محکم و مقاوم ارتفاعات جنگلی است. در جنگل های کوهستانی شمال، پایه های ۱۰۰ساله و قدیم تر آن، که هنوز سالم و بدون فساد مانده اند، به فراوانی دیده می شود. اسامی قدیمی این درخت اغلب در کتب عربی به صورت عَیْش السَیاح، شجرةالنَبَع، نَبَع، زان و بُشجیر آمده است و اسامی بومی آن در شمال عبارت اند از چِلَر (چِلِر)، چِلْهَر، مِرْس، راج، اَلاش، اَلوش، آلاش، قِزِل آغاج و قِزِل گُز.

فرهنگستان زبان و ادب

{Fagus} [زیست شناسی- علوم گیاهی] سرده ای از راشیانِ خزان دار با گل های تک جنسی و گل آذین دُم گربه ای (catkin )

گویش مازنی

/raash/ گاو سیاه رنگ

گاو سیاه رنگ


پیشنهاد کاربران

راش  راش  نام فارسی: نام عربی: «زان»، «نَبَعْ»، «شجرۀالنبع»، «بشجیر»، «شوحَطْ» و «شریان» نام انگلیسی: نام محلی: در گیلان، کلارستاق، کجور «راش»، در نور «چلَرْ و چلْهَرْ»، در مازندران «مِرْس»، در منجیل و عمارلو «راجْ»، در گرگان رود «قزل آغاج»، در آستارا
«قزل گز» و در طوالش «آلاش»، «آلوش» و «اَلاش» نام برده می شود. در برخی مدارک برای درختان راشی که در ارتفاعات بالای جنگل می روید، «نَبَعْ» و آنچه که در میان بند م نام فرانسوی: درخت Hêtre و به زبان محلی غیرعلمی Foyard و میوه Faîne نام علمی: نام علمی گونه ای که
در جنگل های ایران می روید: Fagus orientalis Lipsky. نام در کتب طب سنّتی: «زان»، «نَبَعْ»، «شجرۀالنبع»، «بشجیر»، «شوحَطْ» و «شریان» مترادف: F. Hohenackeriana Palib. , F. sylvatica var macrophylla Hohen. و . . . خانواده: Fagaceae جنس: Fagus مشخصات و ویژگی ها گونه ای
از راش که راش اروپایی گفته می شود، نام علمی آن F. sylvatica L. است که در جنگل های اروپا انتشار دارد و به طوری که در اسامی فوق مشاهده می شود، گیاه شناسان راش ایران را واریته ای از راش اروپایی می دانند. راش درختی است بسیار بلند، تنه اصلی آن استوانه ای راست و
بلندی آن تا 35 متر می رسد. پوست تنۀ آن به رنگ فیلی یا خاکستری مایل به سبز نازک، لیز و صاف است. تاج آن تخم مرغی پرشاخه و برگ های آن ساده بیضی با دندانه های ریز و در کنار برگ ها دارای مژه و تارهای کوچک سفید برّاق است. جوانه های راش دراز و نوک تیز است. میوۀ آن
مثلثی و به شکل چهار وجهی و نوک تیز است. ریشۀ درخت راش خیلی وسیع و گسترده و در قسمت بالای خاک مستقر است. گل های آن نر و ماده. گل های نر به صورت شاتون قرمز و ارغوانی و آویزان و گل های ماده دوبه دو در داخل محفظه ای قرار گرفته اند که درنتیجه دو عدد دانه در هر
میوه تشکیل می شود. گل های از اوایل بهار ظاهر می شوند و معمولاً در پاییز می رسد و خشبی می شود. دانشنامه شفا سنتر

راش : نسخه ی چاپ شده ی نگاتیو های فیلمبرداری شده همراه با صدا را راش میگویند که معمولا برای بازبینی نماهای برداشت شده ی روزانه جهت بررسی کیفیت آنها ازنظر بازی وتصویر مورد استفاده قرار می گیرد. ( اصطلاح سینمایی )


کلمات دیگر: