کلمه جو
صفحه اصلی

بوراب

فرهنگ اسم ها

اسم: بوراب (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: burab) (فارسی: بوراب) (انگلیسی: burab)
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام آهنگری در پایتخت قیصر روم و سازنده نعل اسبان قیصر

دانشنامه عمومی

بوراب:نام آهنگری رومی که نعل اسبان قیصر روم را می ساخت . یکی نامور بود بوراب نام پسندیده آهنگری شادکام (فردوسی)


بوراب در شاهنامه نام یک آهنگر رومی است که برای اسبان قیصر، نعل می ساخت.
شاهنامه
روزی فردی ایرانی که خود را فرخزاد می نامید، نزد بوراب آمد و بوراب در دکان آهنگری خویش، او را به کار پذیرفت. غافل از آنکه این فرد، کسی به جُز گشتاسپ شهریار ایران نیست و فرخزاد، نامی است که گشتاسپ در روم بر خود نهاده است.
هنگامی که فرخزاد (گشتاسپ) در دکان آهنگری بوراب، پُتک در دست گرفت و مشغول به کار شد، با نخستین ضربهٔ پُتک که بر سندان کوبید، سندان در هم شکست! بوراب از مشاهدهٔ این صحنه، هراسان گشت و فرخزاد را از خویش راند.
فردوسی در بیت زیر، از بوراب، چنین یاد کرده است:


کلمات دیگر: