کلمه جو
صفحه اصلی

سکان


مترادف سکان : زمام، فرمان، ساکنین، مقیمان، ساکنان، باشندگان

برابر پارسی : فرمان

فارسی به انگلیسی

steering wheel, rudder

rudder


steering wheel


فارسی به عربی

دفة , قیادة

عربی به فارسی

جمعيت , نفوس , تعداد مردم , مردم , سکنه


مترادف و متضاد

steerage (اسم)
راهنمایی، اداره، تربیت، هدایت، سکان

helm (اسم)
دسته، نظارت، اداره، سکان، زمام، اهرم سکان

rudder (اسم)
سکان، سکان هواپیما، وسیله هدایت یا خط سیر

زمام، فرمان


ساکنین، مقیمان، ساکنان، باشندگان


۱. زمام، فرمان
۲. ساکنین، مقیمان، ساکنان، باشندگان


فرهنگ فارسی

جمع ساکن
( صفت اسم ) جمع ساکن باشندگان .
ابن طغشاده از شاهان بخارا که پس از طغشاده بپادشاهی رسید و مدت هفت سال سلطنت کرد و وی نیز در غوغایی کشته شد .

وسیله‌ای برای هدایت و راهبری شناور که عموماً از یک تیغه و میله و لولا تشکیل شده و به پاشنۀ شناور متصل است و در زیر آب قرار دارد


فرهنگ معین

(سُ کّ ) [ ع . ] (اِ. )اسباب هدایت وسیله - های شناور یا پرنده مثل کشتی و هواپیما.

لغت نامه دهخدا

سکان. [ س ُک ْ کا ] ( ع اِ ) ج ِ ساکن. باشندگان. رجوع به ساکن شود.

سکان. [ س ُک ْ کا ] ( ع اِ ) آلتی چوبی یا فلزی که در یکی از دو انتهای کشتی تعبیه کنند و با حرکت آن جهت حرکت کشتی را تغییر دهند. ج ، سکانات. || در دم هواپیما دو پیکان است که از فلز ساخته می شود. سکان عمودی ،سکان افقی و هر یک شامل دو قسمت است : ثابت و متحرک و با آن جهت حرکت هواپیما را در هوا تغییر می دهند.

سکان. [ س َ ] ( اِخ ) سگزی. سگزیان :
بفرمود ما را یل اسفندیار
چنین با سکان ساختن کارزار.
فردوسی.
و لقبش [ بهرام ثالث ] سکان شاه و سکان نام سیستان است.( مجمل التواریخ والقصص ).

سکان. [ ] ( اِخ ) ابن طغشاده از شاهان بخارا که پس از طغشاده به پادشاهی رسید و مدت هفت سال سلطنت کرد و وی نیز در غوغایی کشته شد. ( از رودکی سعید نفیسی ج 1 ص 223 ).

سکان. [ س َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حومه بخش صومای شهرستان ارومیه ، دارای 132 تن سکنه است. آب آن از دره سرکانی و محصول آن غلات و توتون است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

سکان . [ ] (اِخ ) ابن طغشاده از شاهان بخارا که پس از طغشاده به پادشاهی رسید و مدت هفت سال سلطنت کرد و وی نیز در غوغایی کشته شد. (از رودکی سعید نفیسی ج 1 ص 223).


سکان . [ س َ ] (اِخ ) سگزی . سگزیان :
بفرمود ما را یل اسفندیار
چنین با سکان ساختن کارزار.

فردوسی .


و لقبش [ بهرام ثالث ] سکان شاه و سکان نام سیستان است .(مجمل التواریخ والقصص ).

سکان . [ س ُک ْ کا ] (ع اِ) آلتی چوبی یا فلزی که در یکی از دو انتهای کشتی تعبیه کنند و با حرکت آن جهت حرکت کشتی را تغییر دهند. ج ، سکانات . || در دم هواپیما دو پیکان است که از فلز ساخته می شود. سکان عمودی ،سکان افقی و هر یک شامل دو قسمت است : ثابت و متحرک و با آن جهت حرکت هواپیما را در هوا تغییر می دهند.


سکان . [ س ُک ْ کا ] (ع اِ) ج ِ ساکن . باشندگان . رجوع به ساکن شود.


سکان . [ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه بخش صومای شهرستان ارومیه ، دارای 132 تن سکنه است . آب آن از دره سرکانی و محصول آن غلات و توتون است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


فرهنگ عمید

۲. دنبالۀ هواپیما یا کشتی.
۱. آلتی در دنبالۀ کشتی برای حرکت دادن کشتی از سمتی به سمت دیگر.


۲. دنبالۀ هواپیما یا کشتی.
۱. آلتی در دنبالۀ کشتی برای حرکت دادن کشتی از سمتی به سمت دیگر.
کسی که کارد و چاقو می سازد.
= ساکن

کسی که کارد و چاقو می‌سازد.


ساکن#NAME?


دانشنامه عمومی

سُکّان (به انگلیسی: Rudder) ابزاری است که در شناورها و هواگردها برای تغییر جهت حرکت بکار می رود. سکان عموماً از یک تیغه و میله و لولا تشکیل شده و به پاشنهٔ شناور متصل است و در زیر آب قرار دارد. سکان به بدنه ناو یا هواپیما لولا شده است و با حرکت دادن دسته یا اهرمی به چپ و راست می چرخد. این صفحه جریان شاره را در اطراف بدنه ناو یا هواپیما تغییر می دهد و بدین وسیله جهت حرکت آن را عوض می کند.
بالابرنده
سکاندار
به فن و مهارت هدایت کشتی، سکان داری گفته می شود. سکان دار با استفاده از اهرمی به نام دسته سکان به هدایت ناو یا هواگرد می پردازد. دسته سکان، اهرم یا بازو یا فرمانی است که از آن برای حرکت دادن تیغهٔ سکان استفاده می کنند. جهت دهی دسته سکان می تواند مستقیم یا غیرمستقیم (با دستگاه و از راه دور) صورت بگیرد. موقعیت دسته سکان یا فرمان سکان نسبت به خط میانای شناور amidships موقعیت سکان نامیده می شود. حداقل سرعتی که در آن سکاندار می تواند شناور را با دستورهای سکان هدایت کند سرعت سکان داری steerageway نام دارد.
برای تغییر دادن موقعیت سکان دستورهایی به سکاندار داده می شود و به آنها دستورهای سکان گفته می شود. آمادگی واکنش شناورِ درحال حرکت به تغییر جهت سکان نیز سکان پذیری steering qualities نام دارد.
به تمامی تجهیزاتی که عملکرد آنها به حرکت تیغهٔ سکان منجر می شود اصطلاحاً سکان افزار گفته می شود.

فرهنگستان زبان و ادب

{rudder} [حمل ونقل دریایی] وسیله ای برای هدایت و راهبری شناور که عموماً از یک تیغه و میله و لولا تشکیل شده و به پاشنۀ شناور متصل است و در زیر آب قرار دارد

پیشنهاد کاربران

اسباب هدایت وسیله - های شناور یا پرنده مثل کشتی و هواپیما.




کلمات دیگر: