شوال
فارسی به انگلیسی
[tenth Arabic lunar month]
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(شَ ) (اِ. ) شلوار، تنبان .
(شَ وّ) [ ع . ] (اِ.) ماه دهم از سال قمری .
(شَ) (اِ.) شلوار، تنبان .
لغت نامه دهخدا
شوال . [ ش ُ ] (معرب ، اِ) جوالق . کوالة. کوال . جوال . در اصطلاح عامه ٔ مردم عرب ، عدل بزرگ بافته شده از پشم یا موی باشد. (از حاشیه ٔ المعرب جوالیقی ص 110). و رجوع به مترادفهای کلمه شود.
در شب شوال کودکان را تا روز
گاه ببندم شوال و گه بگشایم .
سوزنی .
از بیم مرا ایدر ریدی به شوال اندر
ای خواهر و خالت غر آخر چه شوال است این .
سوزنی .
|| کار و عمل و صنعت و پیشه . (برهان ). کار و عمل و حرفت . (جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ). || بمعنی شوات ،که سرخاب باشد و آن نوعی از مرغابی است . (برهان ) (از ناظم الاطباء). بمعنی شوات است و شوالک مصغر آن است . (انجمن آرا) (آنندراج ). شوات . (جهانگیری ). و رجوع به شوات و شواد و شوار و شوالک شود. || بوقلمون را نیز شوال گویند. (برهان ). بوقلمون . (ناظم الاطباء).
شوال . [ ش َوْ وا ] (اِخ ) از دهات مرو است . از این ده تا شهر سه فرسخ است . (از معجم البلدان ). دهی است به مرو. || سالم بن شوال تابعی است . || عبدة بنت ابی شوال از رابعه ٔ عدویة روایت میکند. (منتهی الارب ).
تا چو آدینه بسر برده شد آید شنبه
تا چو ماه رمضان بگذرد آید شوال .
فرخی .
معشوقه به نام من و کام دگران است
چون غره ٔ شوال که عید رمضان است .
قائم مقام .
شوال . [ ش ُوْ وا ] (ع ص ، اِ)ج ِ شائل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شتر ماده ٔ بی شیر که برای گشنی دم برافراشته باشد. (از اقرب الموارد). رجوع به شائل شود.
در شب شوال کودکان را تا روز
گاه ببندم شوال و گه بگشایم.
ای خواهر و خالت غر آخر چه شوال است این.
شوال. [ ش َوْ وا ] ( ع اِ ) ماه عید فطر، سمی به لانه وافق ان الابل شالت فیه. ج ، شوالات ، شواویل. ( منتهی الارب ). ماه بعد از رمضان و گاه برای اشاره به معنی وصفی الف و لام در اول آن می آید ( الشوال ). ( از اقرب الموارد ). ماه عید فطر، وجه تسمیه آنکه در این ماه عرب سیر وشکار میکردند و از خانه های خود بیرون میرفتند، مشتق از شول که مصدر است بمعنی برداشته شدن. ( از غیاث اللغات ) ( از آنندراج ). ماه دهم از سال قمری عرب میان رمضان و ذوالقعده. ماه فطر. ماه پس از رمضان و پیش ازذی قعده و هلال آن را به سبزه بینند. ماه قمری عرب پس از رمضان. ( یادداشت مؤلف ). و آن را با صفت مکرم آرند و گویند شوال المکرم. بیستم شوال عید مشروطیت است. در روز بیست وپنجم شوال به قولی روز وفات امام جعفرصادق ( ع ) است. ( یادداشت مؤلف ). ماه دهم از سال قمری. مفسران در تفسیر آیه پنجم از سوره توبه جمله «الأشهر الحرم » را به ماههای شوال و ذوالقعده و ذوالحجه و محرم تفسیر نموده اند و اشهرالحج که در قرآن آمده است به ماههای شوال و ذوالقعده و ذوالحجه تعبیر گردیده است. اعراب دوره جاهلیت بستن زیج را در ماه شوال شوم میدانستند و عایشه برای آنکه این مطلب را بی اساس بنمایاند تأکید نمود که ازدواج وی با پیغمبر ( ص ) در این ماه واقع گردیده است. ( از دائرة المعارف اسلام ): وَعل ؛ نام ماه شوال. ( منتهی الارب ) :
تا چو آدینه بسر برده شد آید شنبه
تا چو ماه رمضان بگذرد آید شوال.
شوال . [ ش ِ ] (ع مص ) مشاولة. رجوع به مشاولة شود.
فرهنگ عمید
= شوات
شوات#NAME?
ماه دهم از سال قمری.
دانشنامه عمومی
۱ - عید فطر (در ایران بعلاوه روز پس از آن تعطیل است)
۲۱ - فتح اندلس بدست مسلمانان (۹۲ قمری)
۲۵ - درگذشت امام جعفر صادق، ششمین امام شیعه (۱۴۸ قمری)
دانشنامه آزاد فارسی
(یا: شوّال المُکَرَّم) ماهِ دهمِ تقویمِ قمری، بعد از رمضان و پیش از ذیقعده. با عید فطر آغاز می شود و به روایتی، بیست و پنجم آن روزِ وفاتِ امام جعفر صادق (ع) است.
گویش مازنی
گیاهی دارویی در مناطق کوهستانی لاریجان