کلمه جو
صفحه اصلی

بالنگو

فارسی به انگلیسی

(seeds of) calaminth

فرهنگ فارسی

سرده‌ای از نعنائیان شامل گیاهان علفی یک‌ساله یا چندساله با ساقه‌های بی‌کرک یا کرکدار و گل‌آذین سنبله‌مانند و برگ‌هایی با دندانه‌های منتهی به خار در حاشیه و کاسۀ گل دارای پنج دندانه با دندانه‌های ضخیم و برجسته و لبۀ زبرین جام گل دارای دو شیار طولی، دارای چهار پرچم با میله‌های ریش‌دار در قاعده و فندقچۀ مستطیلی سه‌وجهی و با زایدۀ غشایی در انتها


لغت نامه دهخدا

بالنگو. [ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) یکی از ریاحین است که بادرنجبویه و بادرنبویه و ترنجان هم گویند و در عربی بقله اترجیه گویند. ( از فرهنگ شعوری ). بادرنجبویه. ( غیاث اللغات ). بارنگو. بادرنجبویه. بقله اترجیه. ( ناظم الاطباء ). فرنجمشک. ( یادداشت مؤلف ). نباتی است کوچک که در ایران ، عربستان ، اروپا و افریقای شمالی میروید آنرا در طب برای معالجه تنگی نفس بکار برند. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). دوایی است که آنرا بادرنجبویه خوانند و در عربی بقله اترجیه خوانند. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). همان بادرنگبویه که از آن بوی ترنج آید و در اصل بالنگ بو و بالنگبویه بوده و بکثرت استعمال «باء» حذف شده و تخمی که الحال پیش عطاران به بالنگو معروف است تخمی دیگر است از ریاحین و بالنگو نیست و بالنگو همان بادرنگبویه است که مذکور شد. ( فرهنگ رشیدی ). گیاهی است دوایی که نام دیگرش بادرنجبویه است مخفف بالنگ بو، چه دوای مذکور بوی بالنگ ( ترنج ) دارد. ( فرهنگ نظام ). نوعی است از ریحان ، در بو شبیه به او و سبز مایل به سفیدیست و برگش بی کنگره و تضریس و تخمش از تخم ریحان بالیده تر و در افعال قریب به تخم شاهسفرم و جهت خفقان و رفع توحش و اسهال معوی و دموی که از امعاء باشد باگلاب مجرب و جهت زحیر مفید و مقدار شربت آن تا دو مثقال وبدل آن ریحان است. ( از مخزن الادویه ). ملطف ، محلل ، مقوی دماغ و معده و مفرح دل و مهلل سودا. و رجوع به الفاظ الادویه شود. برای مجموع امرض بلغمی نافع است و دوای مخصوص امراض سوداوی است و برای جرب و سده دماغ و قوت جگر و قوت قلب مفید است. ( از فرهنگ شعوری ).
- بالنگوی شهری و نیز بالنگوی شیرازی ؛ هردو از انواع بالنگو است. رجوع به بالنگویه شود. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

گیاهی از خانوادۀ نعناع با برگ هایی باریک شبیه برگ ریحان و گل های آبی رنگ که تخم آن مصرف دارویی دارد.

دانشنامه عمومی

بالنگو (نام علمی: Lallemantia) نام یک سرده از تیره نعنائیان شامل گیاهان علفی یک ساله یا چندساله با ساقه های بی کرک یا کرکدار است.
گل آذین آن سنبله مانند است و برگ هایی با دندانه های منتهی به خار در حاشیه دارد. کاسهٔ گل آن دارای پنج دندانه با دندانه های ضخیم و برجسته و لبهٔ زبرین جام گل دارای دو شیار طولی است، دارای چهار پرچم با میله های ریش دار در قاعده و فندقچهٔ مستطیلی سه وجهی و با زایدهٔ غشایی در انتها.

فرهنگستان زبان و ادب

{Lallemantia} [گیاهان دارویی] سرده ای از نعنائیان شامل گیاهان علفی یک ساله یا چندساله با ساقه های بی کرک یا کرکدار و گل آذین سنبله مانند و برگ هایی با دندانه های منتهی به خار در حاشیه و کاسۀ گل دارای پنج دندانه با دندانه های ضخیم و برجسته و لبۀ زبرین جام گل دارای ...

گویش اصفهانی

تکیه ای: vâlengu
طاری: ---------
طامه ای: --------
طرقی: bâlangü
کشه ای: ---------
نطنزی: --------


گویش مازنی

/baalangoo/ النگو – دستبند - آستین یدک برای کار کشاورزی و درو

۱النگو – دستبند ۲آستین یدک برای کار کشاورزی و درو


واژه نامه بختیاریکا

( بالِنگو ) گیاهی از خانواده ریحان دارویی و نافع سینه درد


کلمات دیگر: