کلمه جو
صفحه اصلی

لاروب

فارسی به انگلیسی

drag, dredger

dredger


مترادف و متضاد

dredge (اسم)
ماشین لاروبی، لاروب، الت تنقیه قنات و مانند ان

dredger (اسم)
ماشین لاروبی، لاروب

فرهنگ فارسی

( صفت ) پاک کنند. گل و لای ( رود قنات و غیره ) . یا کشتی لاروب . کشتیی که گل و لای رود و مرداب را پاک کند . ۲- پاک کردن گل ولای تنقیه .
نام دهی از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهگیلویه شهرستان بهبهان

لغت نامه دهخدا

لاروب. ( نف مرکب ) روبنده لای و گل. پاک کننده گل و لای رودخانه و قنات و غیره.
- کشتی لاروب ؛ کشتی پاک کننده گل و لای رودخانه.
- لاروب کردن ؛ لاروبی. پاک کردن گل و لای قنات یا چاه و غیره.

لاروب. ( اِخ ) نام دهی از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهگیلویه شهرستان بهبهان. واقع در یازده هزارگزی جنوب باختری لنده مرکز دهستان. دارای 70 تن سکنه. زبان اهالی فارسی و لری. شغل آنان زراعت و حشم داری. صنایع دستی و قالیچه و جوال و گلیم بافی. راه آنجا مال رو و محصول آن غلات و انجیر و لبنیات و پشم و انار است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

لاروب . (نف مرکب ) روبنده ٔ لای و گل . پاک کننده ٔ گل و لای رودخانه و قنات و غیره .
- کشتی لاروب ؛ کشتی پاک کننده ٔ گل و لای رودخانه .
- لاروب کردن ؛ لاروبی . پاک کردن گل و لای قنات یا چاه و غیره .


لاروب . (اِخ ) نام دهی از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهگیلویه شهرستان بهبهان . واقع در یازده هزارگزی جنوب باختری لنده مرکز دهستان . دارای 70 تن سکنه . زبان اهالی فارسی و لری . شغل آنان زراعت و حشم داری . صنایع دستی و قالیچه و جوال و گلیم بافی . راه آنجا مال رو و محصول آن غلات و انجیر و لبنیات و پشم و انار است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


دانشنامه عمومی

لاروب (بخش مرکزی کهگیلویه). لاروب یک منطقهٔ مسکونی در ایران است که در دهستان دشمن زیاری (کهگیلویه) واقع شده است. لاروب ۲۵ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای ایران
لاروب (کهگیلویه). لاروب (کهگیلویه)، روستایی از توابع بخش لنده شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه و بویراحمد ایران است.


کلمات دیگر: