کلمه جو
صفحه اصلی

هارمونی


برابر پارسی : هماهنگی

فارسی به عربی

انسجام

مترادف و متضاد

harmony (اسم)
تطبیق، همسازی، هم اهنگی، ساز، توازن، هارمونی

فرهنگ فارسی

از شخصیتهای اساطیری یونان قدیم است که دختر آرس و آفرودیت است .
(اسم ) صداهای مختلفی که همگی در یک آن بگوش رسد و با هم تناسب و ارتباط داشته باشد هماهنگی .

فرهنگ معین

(مُ ) [ فر. ] (اِ. ) سازگاری اجزا با یکدیگر، هماهنگی (فره ).

لغت نامه دهخدا

هارمونی . [ م ُ ] (اِخ ) در افسانه های یونان نام دختر آره و آفرودیت است . وی با کادموس ازدواج کرد و از وی دارای یک پسر به نام پولیدر و چهار دختر به نامهای اُتونوئه ، اینو ، سمله و آگاو شد. هارمونی فن موسیقی را به یونان وارد کرده است .


هارمونی . [ م ُ ] (فرانسوی ، اِ) آرمونی . درلغت بمعنای سازش و تناسب است و در اصطلاح موسیقی در فارسی هماهنگی را به جای آن به کار می برند و عبارت ازصداهای مختلفی است که در یک آن همگی به گوش رسد و با هم تناسب و ارتباط داشته باشد. دانش هارمونی ساخته ٔ فکر بشر نیست و اصل آن از طبیعت گرفته شده است . زیرا در طبیعت بعضی از آواها با هم متناسب و هماهنگ اندو برخی دیگر هیچ تناسبی با هم ندارند. پس بشر در آغاز این دانش را از طبیعت گرفته و درصدد تکمیل و تدوین آن برآمده ، تا علمی جداگانه شده است . نخستین کنجکاوی انسان برای پیدا کردن «هماهنگی » آواها در قرون وسطی شروع شد و رفته رفته ترقی کرد تا در قرن هفدهم میلادی تدوین شد و موسیقیدان های بزرگ اروپایی قطعات موسیقی خود را بوسیله ٔ تکمیل این فن پسندیده تر از ترکیبات سابق کردند. متأسفانه تا چند سال پیش ، از این قسمت اثری در کشور ما دیده نمی شد و تنها نماینده ٔ آن موسیقی نظامی بود. ولی هنوزهم مردم با آن آشنایی ندارند و گوشها طوری تربیت نشده است که بتواند چند آوا را با هم در آن واحد درک کند و لذت ببرد. تنها کسانی که موسیقی فرنگی زیاد شنیده اند بتدریج با ارکستر هماهنگ مأنوس شده اند. عنصر اصلی این دانش سازشها است و آنها چند نت مختلف اند که در یک آن با هم شنیده میشوند سازشها ممکن است از دویا سه یا چهار یا پنج صدای مختلف تشکیل شود و در این صورت به سازشهای دوصدایی و سه صدایی و پنج صدایی موسوم می شود هر یک از سازشها دارای چند نوت است که بایدبا هم نواخته شود. بهترین سازهایی که با آنها سازش خوب اجرا میشود پیانو و ارگ است . اگر هر یک از سازشهای فوق را با پیانو بزنیم و به صدایی که از آن برمیخیزد زمانی گوش کنیم بدین خواهیم رسید که این صداها چه رابطه ای دارند. و از اینکه انسان میتواند در یک آن چند صدا را با گوش خود بشنود لذت خاصی احساس می کنیم . سازشهای مختلف چون به دنبال یکدیگر شنیده شود بایدبا قاعده های مخصوصی تنظیم یافته باشد. پس هارمونی (هماهنگی ) دانش ترکیب سازشها و قواعد ارتباط و اتصال آنهاست . (نظری به موسیقی روح اﷲ خالقی بخش 1 ص 149). این کلمه را در فارسی به صورت هارمنی هم می نویسند.


هارمونی. [ م ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) آرمونی. درلغت بمعنای سازش و تناسب است و در اصطلاح موسیقی در فارسی هماهنگی را به جای آن به کار می برند و عبارت ازصداهای مختلفی است که در یک آن همگی به گوش رسد و با هم تناسب و ارتباط داشته باشد. دانش هارمونی ساخته فکر بشر نیست و اصل آن از طبیعت گرفته شده است. زیرا در طبیعت بعضی از آواها با هم متناسب و هماهنگ اندو برخی دیگر هیچ تناسبی با هم ندارند. پس بشر در آغاز این دانش را از طبیعت گرفته و درصدد تکمیل و تدوین آن برآمده ، تا علمی جداگانه شده است. نخستین کنجکاوی انسان برای پیدا کردن «هماهنگی » آواها در قرون وسطی شروع شد و رفته رفته ترقی کرد تا در قرن هفدهم میلادی تدوین شد و موسیقیدان های بزرگ اروپایی قطعات موسیقی خود را بوسیله تکمیل این فن پسندیده تر از ترکیبات سابق کردند. متأسفانه تا چند سال پیش ، از این قسمت اثری در کشور ما دیده نمی شد و تنها نماینده آن موسیقی نظامی بود. ولی هنوزهم مردم با آن آشنایی ندارند و گوشها طوری تربیت نشده است که بتواند چند آوا را با هم در آن واحد درک کند و لذت ببرد. تنها کسانی که موسیقی فرنگی زیاد شنیده اند بتدریج با ارکستر هماهنگ مأنوس شده اند. عنصر اصلی این دانش سازشها است و آنها چند نت مختلف اند که در یک آن با هم شنیده میشوند سازشها ممکن است از دویا سه یا چهار یا پنج صدای مختلف تشکیل شود و در این صورت به سازشهای دوصدایی و سه صدایی و پنج صدایی موسوم می شود هر یک از سازشها دارای چند نوت است که بایدبا هم نواخته شود. بهترین سازهایی که با آنها سازش خوب اجرا میشود پیانو و ارگ است. اگر هر یک از سازشهای فوق را با پیانو بزنیم و به صدایی که از آن برمیخیزد زمانی گوش کنیم بدین خواهیم رسید که این صداها چه رابطه ای دارند. و از اینکه انسان میتواند در یک آن چند صدا را با گوش خود بشنود لذت خاصی احساس می کنیم. سازشهای مختلف چون به دنبال یکدیگر شنیده شود بایدبا قاعده های مخصوصی تنظیم یافته باشد. پس هارمونی ( هماهنگی ) دانش ترکیب سازشها و قواعد ارتباط و اتصال آنهاست. ( نظری به موسیقی روح اﷲ خالقی بخش 1 ص 149 ). این کلمه را در فارسی به صورت هارمنی هم می نویسند.

هارمونی. [ م ُ ] ( اِخ ) در افسانه های یونان نام دختر آره و آفرودیت است. وی با کادموس ازدواج کرد و از وی دارای یک پسر به نام پولیدر و چهار دختر به نامهای اُتونوئه ، اینو ، سمله و آگاو شد. هارمونی فن موسیقی را به یونان وارد کرده است.

فرهنگ عمید

۱. هماهنگی اجزای مختلف مجموعه.
۲. (موسیقی ) هماهنگی و تناسب چندین صدا به صورتی که برای شنونده گوش نواز باشد.

دانشنامه عمومی

هماهنگی یا هارمونی (به انگلیسی: Harmony)، ریشه در کلماتِ یونانی دارد و در مُحاوره یا فلسفه، هارمونی را «تناسب» معنا می کنند. از نظرِ ریشه ای هارمونی به معنای وحدت و هماهنگی است و بیانگرِ یگانگی در اجزا و تشکیل یک واحدِ کل است.هارمونی فرایندی از ترکیبِ صداهای فردی است که با شنیدن همزمانِ آن ها تحلیل می شود. مفهوم هارمونی به طور معمول با شنیدن همزمان بسامد، وسعت صوتی، رنگ صدا، نت ها یا آکورد رخ می دهد. در موسیقی قرون وسطی، برداشت از هارمونی مربوط به دوصدا از حرکت موازیِ بخش ها به فاصلهٔ چهارم یا پنجم بود و در دورهٔ رنسانس برای سه صدا تغییر یافت. با توسعهٔ موسیقی پولیفونیک، ترکیب و استفاده از فواصل سوم و ششم نیز رواج یافت و دانش کنترپوان در دورهٔ باروک به اوج شکوفایی رسید و منجر به پیدایش هارمونی شد. در این دوره، «ژان فیلیپ رامو» آهنگساز و موسیقی شناس فرانسوی نخستین کسی بود که رسالهٔ هارمونی را به نگارش درآورد.علم هماهنگی یا هارمونی، اغلب به جنبهٔ عمودی موسیقی اشاره دارد و متمایز از حرکتِ افقی و ملودیک است. نقطهٔ مقابلِ آن کنترپوان قرار دارد که رابطهٔ بین خطوطِ ملودیک و چندصدایی مستقل را بیان می کند و گاهی تفاوت آن را با هارمونی مشخص می کند.در موسیقی پاپ و جاز، آکوردها توسط پایهٔ آن نام گذاری می شوند، به اضافهٔ اصطلاحات و علائمی که ویژگی های آکورد را نشان می دهد. در بسیاری از انواعِ موسیقی مانند: موسیقی باروک، رومانتیک، مدرن و جاز، با اضافه کردنِ صداهای تنش زا، باعث تقویت آکورد شده که فاصله ای «ناخوشایند» نسبت به نتِ باس دارد. در «دوران قواعد مشترک» این صداها می بایست طبق قواعدی تهیه و حل شوند تا گوش بتواند تعادل بین تنش و سپس آرامش را در آن لحظه احساس کند.
تغییر وضعیت برای رنگ آمیزی صوتی، تغییرات ریتمیک و ایجاد ملودی های زیباتر در هارمونی انجام می گیرد.
در تغییر وضعیت، بخش ها نباید به صورت موازی و مشابه یکدیگر به بالا یا پایین حرکت کنند و استفادهٔ بی دلیل از تغییر وضعیت موجب اختلال در روندِ بافتِ هارمونی می گردد.
در لحظاتی می توان بعضی از نت های آکورد را حذف کرد.
در این شیوه، نت پایه در باس تغییر نمی کند تا هنگامی که آکورد تغییر کند.
تغییر وضعیت می تواند در یک بخش، دو بخش یا در هر سه بخشِ هارمونی به کار گرفته شود.
در چند بخشی کردنِ موسیقی دو روشِ مختلف طی تاریخ تحولِ موسیقی غرب به کار گرفته شده است. روش نخست، دانشِ کنترپوان است که با به هم بافتن ملودی هایی چند و مراعاتِ قوانینی سخت و خشک ساخته می شد. در قرون وسطی برداشت از هارمونی مربوط به دوصدا و در دورهٔ رنسانس برای سه صدا که به طور هم زمان شنیده شوند بوده است. این تغییرات بر اساسِ تقسیم بندی متفاوتی نسبت به تقسیم بندی فیثاغورث بود. هارمونی از نظر تاریخی و نگاه ریاضی، به کارهای فیثاغورث و پیروانش بر می گردد و آن ها اولین کسانی بودند که با آزمایش روی سیم هایی با طول های متفاوت و نسبت دادنِ طولِ سیم ها به نت های موسیقی و آزمایش روی ستونِ هوا که در آن مایعی هم وجود داشته باشد و آزمایش های دیگر، سعی در تکامل نظریه خود (ساختار ریاضی وار جهان) داشتند. پس از آن موسیقی غربی برای هماهنگی، غالباً دارای فواصل موازی بود. این فاصلهها وضوح اصلی ملودی را حفظ می کرد و در آوازهای کلیسا ایجاد و اجرا شده و از حالت های رزنانس مربوط به همان سازها برای ایجاد هماهنگی استفاده می شد. با این حال با توسعهٔ موسیقی پولیفونیک، ترکیب و استفاده از فواصل سوم و ششم، به آرامی جایگزین فواصل چهارم موازی شد و اعتقاد داشتند که فواصل سوم و ششم، شیرین تر و برای موسیقی پولیفونیک بهتر است و دارای انعطاف و هماهنگی با استانداردِ سازهای جدیدتر است. در موسیقی دوره باروک گسترش و پویایی دانشِ کنترپوان توسط آهنگسازان به جایی رسید که آهنگساز و موسیقی شناس فرانسوی «ژان فیلیپ رامو» از روش کنترپوان به روش دیگری در چند بخشی کردنِ موسیقی رسید و نام آن را هارمونی نهاد. او در سال (۱۷۲۲م) کتابی با همین نام نوشت که از آن زمان تاکنون با وجود کتاب های بسیار دیگری که منتشر شده است تغییر محسوسی در روش رامو انجام نگرفته است.
هارمونی، دانشی برای چند بخشی کردنِ موسیقی بر اساسِ ویژگیِ آکوردها و قانون وصل آن ها به یکدیگر به قصد همراهی با ملودی است. همچنین توجه می شود به تنالیته و بافت هایی برگرفته از ریتم، که ناشی از وصل آکوردهای گوناگون به یکدیگراست. بر خلاف ملودی ها که به خوشایندی نواختن نتهای متوالی (و نه همزمان) می پردازد. هارمونی سبب ژرفا بخشیدن و غنای ملودی می شود. یک آفرینندهٔ موسیقی عامیانه (مانند یک خواننده که از گیتار استفاده می کند)، با آزمایشِ آکوردهای گوناگون، هم خوان ترین آکوردها با حالت ملودی را برمی گزیند. آکورد به تنهایی نمی تواند یک ایدهٔ ملودیک را به زیبایی بیان کند، بلکه وصل های پی درپی آکوردها طبق قواعد هارمونی است که یک ایدهٔ موسیقایی را کامل، و تجلی می بخشد. هارمونی دارای دو بافت «هوموفونیک» و «پولی فونیک» است. در بافت هوموفونیک، ملودی تنها خطِ افقی است که این بافت را تشکیل می دهد و آکوردهای پی درپی، عمودی ترین ایده ای است که بافت هوموفونیک را می سازد و ملودی را همراهی می کند. هارمونی در بافت پولی فونیک با رعایت اصولِ وصل و حرکت عمودیِ آکوردها، حرکتِ افقی و مستقلِ بخش ها نیز در نظر گرفته می شود بدون آنکه به قوانین کنترپوان و شیوه های ملودیک و حرکت افقیِ بخش ها و ارتباطِ بین آن ها بپردازد.
وقتی سه نت یا بیشتر هم زمان اجرا شوند، آکورد ایجاد می شود. آکوردها به شکل های مختلف ساخته می شوند. بعضی آکوردها از روی هم قرار گرفتن فاصله های سوم، چهارم، دوم و فواصل مختلف تشکیل می شود. آکوردهای «سه صدایی» و به دنبال آن هارمونی با فواصل سوم، پایه و اساس موسیقی غرب از قرن هفدهم میلادی تا قرن بیستم بوده و هست. بسیاری از موسیقیدانان بر این اعتقادند که این سیستم به بالاترین حدِ کمال خود رسیده است.

دانشنامه آزاد فارسی

هارْمونی (harmony)
در موسیقی، هرگونه ترکیب هم زمان صداها، در مقابل ملودی، که به صورت صداهای متوالی باشد. هرچند این اصطلاح القاکنندۀ صدایی دلنشین یا خوش آیند است، آن را به هر ترکیبی از نت ها، چه مطبوع و چه نامطبوع، اطلاق می کنند. هارمونی نظری با شکل گیری آکوردها و روابط بینابینی آن ها و روند پیشروی منطقی شان سروکار دارد. بنیادگذار هارمونی نظری ژان ـ فیلیپ رامو بود. در رسالۀ هارمونی (۱۷۲۲) خود، نظامی از طبقه بندی آکوردها را بنا کرد که روش های بعدی هارمونی برمبنای آن پدید آمدند.

جدول کلمات

هماهنگی

پیشنهاد کاربران

هارمونی ( هماهنگی ) دانش ترکیب سازشها و قواعد ارتباط و اتصال آنهاست.
اصولا از دانش هارمونی علاوه بر موسیقی در سایر هنرها نیزاستفاده می شود.

تناسب و هماهنگی چندین صدا

سلام، لطفا یک برنامه ای معرفی کنید که بتونیم تو گوشی نصب کنیم و لغات فارسی نامفهوم و سخت و به زبان ساده بازگو کنه، ما چون آذری هستیم معنی دقیق بعضی از لغات و درک نمیکنیم و متوجه نمیشیم یا بعضی لغات خارجی وارد زبان فارسی شده برای ما نامفهومه و نمیدونیم که کلمه بیگانست که به مرورر زمان در فرهنگ فارسی گنجانده شده، یا جدیدا بعضی لغات و خارجی و تبدیل به معادل فارسی کردن که ما اطلاعی از اون نداریم و موقع شنیدن معادل فارسی جدید سرد گم میشیم، لطفا راهنمایی بفرمایین باتشکر

هارمونی ( Harmony ) : :[اصطلاح موسیقی ]علم هماهنگی صداها و حرکت اکوردها بصورت منظم که بر اساس قانون خاصی می باشد.


کلمات دیگر: