کلمه جو
صفحه اصلی

درازکلا

لغت نامه دهخدا

درازکلا. [ دِ ک َ ] ( اِخ ) مرکز بلوک بابل کنار، در ناحیه بارفروش.( جغرافیای سیاسی کیهان ). دهی است از دهستان نوکندکا، بخش مرکزی شهرستان شاهی ، واقع در 23/5هزارگزی جنوب باختری شاهی ، و در انتهای راه فرعی بابل به بابل کنار با 1700 تن سکنه. آب آن از رودخانه بابل و چشمه تأمین می شود، و محصول آن برنج ، نیشکر، ابریشم ، غلات ،کتان و صیفی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۶°۲۰′۳″ شمالی ۵۲°۴۳′۲۹″ شرقی / ۳۶٫۳۳۴۱۷°شمالی ۵۲٫۷۲۴۷۲°شرقی / 36.33417; 52.72472تصویری از رودخانه بابلرود   تصویری از خانه ای قدیمی متعلق به میرزا غلامعلی محضری   نمایی از غروب آفتاب   نمایی از شالیزار برنج   دورنمایی از روستا از فراز تپه رش کش     آستانه مبارکه امامزاده علی
درازکلا، روستاییست از توابع بخش بابل کنار شهرستان بابل در استان مازندران ایران.
این روستا در دهستان درازکلا قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۲۲۶ نفر (۳۵۸خانوار) بوده است.این روستا از سال 1318 دارای دبستان بوده (دبستان پهلوی)و اکثر روستاییان در آن روستا دارای سواد خواندن و نوشتن می باشند.
جمعیت عظیمی از این روستا در طی سی سال گذشته به دلایل مختلف اعم از کسب علم و دانش، تجارت، دلایل قومی و ... به بابل، تهران و حتی خارج از کشور مسافرت نموده اند.

گویش مازنی

/deraaz kalaa/ از توابع دهستان بابل کنار بابل


کلمات دیگر: