کلمه جو
صفحه اصلی

جان فاولز

دانشنامه عمومی

جان فاولز (انگلیسی: John Fowles؛ زاده ۳۱ مارس ۱۹۲۶ درگذشته ۵ نوامبر ۲۰۰۵(2005-11-05)) رمان نویس بریتانیایی بود.توماس هاردی، دیوید هربرت لارنس، فرانتس کافکا، ژان-پل سارتر، آلبر کامو، Claire de Duras, آلن فورنیه، چارلز دیکنز، ساموئل ریچاردسون، هنری فیلدینگ، اچ. جی. ولز، هراکلیتوس، گوستاو فلوبر، دانیل دفو، ویلیام شکسپیر
جان رابرت فاولز در تاریخ ۳۱ مارس ۱۹۲۶ در لی-آن-سی شهرک کوچکی در ۶۰ کیلومتری لندن متولد شد. دوره متوسطه را در مدرسه بدفورد سپری کرد. پس از آن که مدت کوتاهی در دانشگاه ادینبورگ تحصیل کرد در سال ۱۹۴۵ برای خدمت نظامی به ارتش پیوست، دوران آموزشی وی مقارن با اتمام جنگ جهانی دوم بود لذا فاولز به طور مستقیم در نبردهای آن جنگ حضور نداشت. پس از چندی دریافت که زندگی نظامی با روحیات وی سازگار نیست بنابراین در سال ۱۹۴۷ تصمیم گرفت ارتش را ترک کند.پس از آن به اکسفورد رفت و در آنجا بود که اگزیستانسیالیسم را کشف کرد و به آثار ژان پل سارتر و آلبر کامو علاقمند شد. فاولز در سال ۱۹۵۰ در رشته زبان فرانسوی فارغ التحصیل شد و کارش را به عنوان نویسنده آغاز کرد.
جان فاولز در روز شنبه ۵ نوامبر ۲۰۰۵ در پی یک بیماری طولانی در ۷۹ سالگی در منزل مسکونی اش در لایم ریجیس در جنوب غربی انگلستان درگذشت.

دانشنامه آزاد فارسی

(John Robert Fowles (1926 – 2005
نویسنده ی انگلیسی. از شاخص ترین نویسندگان بریتانیا در قرن بیستم بود و جهان بینی مستتر در آثارش را، متأثر از اگزیستانسیالیسم و به ویژه آثار سارتر و کامو می دانند.
در شهر کوچک لی آن سی در اسکس به دنیا آمد. پدرش تاجری از طبقه ی متوسط بود و مادرش را در شش سالگی از دست داد. به دانشگاه ادینبورگرفت و پس از تحصیل در دوره ای کوتاه مربوط به نیروی دریایی، به ارتش پیوست. این دوران مقارن با پایان جنگ جهانی دوم بود و فاولز حضور مستقیم در جبهه های نبرد را تجربه نکرد. پس از سه سال خدمت نظامی، به نیوکالج آکسفورد رفت و به تحصیل آلمانی و فرانسه پرداخت. اگرچه بعد از مدتی آلمانی را رها کرد و تمرکز خود را بر تحصیل فرانسه گذاشت. در همین دوران، تغییرات شخصیتی عمیقی را تجربه کرد که خود در جایی آن را تبدیل شدن یک جوان امیدوارِ دست پرورده ی بریتانیا به یک آنارشیست تعبیر کرده است. همچنین، فاولز در سال های تحصیلش در آکسفورد، نویسندگی را به عنوان حرفه ی آینده اش انتخاب کرد و همسو با خیلی از دانشجویان دیگر، از اگزیستانسیالیسم تأثیر گرفت.
با اتمام تحصیل، به تدریس در دانشگاه پواتیه پرداخت و بعد از یک سال، دو پیشنهاد کاری دریافت کرد: یکی از دپارتمان فرانسه ی دانشگاه وینچستر و دیگری مدرسه ای محقر در جزیره ای کوچک در یونان. روحیه ی طغیانگر او باعث شد تا دومی را انتخاب کند و به این ترتیب، دوره ای دو ساله را در یونان تجربه کرد که همراه بود با خاطراتی خوش از جمله آشنایی با همسر آینده اش الیزابت کریستی و همچنین، خاطراتی از معاشرت با مهاجران دیگر و نوشتن اشعاری که سال ها بعد منتشر شد. با این حال، فاولز به همراه جمعی دیگر از معلمان به اتهام تلاش برای تغییر سیاست موسسه، از مدرسه اخراج شد و به انگلستان بازگشت. همچنین، این دوران زمینه ساز شکل گیری یکی از معروف ترین رمان های او با عنوان مجوس (1966) گردید. رمانی پیچیده و تودرتو با ساختاری شبیه به هزار_و_یک_شب که دغدغه های فلسفی فاولز و تلقی پوچ گرایانه اش از جهان را انعکاس می دهد.
فاولز پس از بازگشت، علاوه بر تدریس زبان انگلیسی در کالج سنت گودریک، نوشتن مجوس را تمام کرد و همچنین نسخه ی اولیه ی رمان دوم خود،مجموعه دار، را در طی یک ماه نوشت و البته یک سال بعد را صرف بازنویسی آن کرد. انتشار موفقیت آمیز این دو اثر به معنای آن بود که فاولز می توانستتدریس را رها کند و به شکل تمام وقت به نوشتن بپردازد. برای این منظور، فاولز زندگی شهری را کنار گذاشت و همراه همسرش به روستایی دنج و دورافتاده رفت. اثر شاخص دیگر او، با عنوان زن ستوان فرانسوی، که به همراه مجوس و مجموعه دار یک سه گانه را تشکیل می دهد، در همین دوران نوشته شد. فاولز در این رمان یکی از رازآلودترین شخصیت های زن در تاریخ ادبیات را خلق کرده است و تلقی خود از امر زنانه و باورهای اسطوره ای مربوط به مردانگی را با دیدی روانشناختی روایت کرده است. هر کدام از این سه اثر به شکلی جداگانه تبدیل به فیلم های سینمایی شدند که البته هیچ کدام به اندازه ی منبع اقتباسشان موفق نبودند و خصوصاً مجوس، به عنوان نمونه ای از اقتباس ضعیف و شکست خورده مطرح شد.
فاولز همسر خود را در سال 1990 به دلیل سرطان از دست داد. این اتفاق تأثیری عظیم بر وی گذاشت و موجب شد به مدت یک سال نوشتن را کاملاً کنار بگذارد. هشت سال بعد، فاولز برای بار دوم ازدواج کرد و در سال 2005 در کنار همسر خود سارا اسمیت، با ایست قلبی درگذشت.
نشر چشمه با انتشار مجوس (1397) با ترجمه ی پیمان خاکسار، این نویسنده ی شهیر را برای اولین بار به جامعه ی ادبی ایران معرفی کرد. همچنین خاکسار، دو اثر باقی مانده از این سه گانه را نیز در دست ترجمه دارد.


کلمات دیگر: