کلمه جو
صفحه اصلی

سیاهکل

فرهنگ فارسی

۱ - دهستانی است از بخش سیاهکل و دیلمان شهرستان لاهیجان دارای هوای معتدل آب قری از رودخانه شمرود و خرارود است که از ارتفاعات جنوبی سرچشمه میگیرد . محصول عمده برنج چای ابریشم و لبنیات
دهستانی است از بخش سیاهکل و دیلمان شهرستان لاهیجان دارای هوای معتدل

لغت نامه دهخدا

سیاهکل. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش سیاهکل و دیلمان شهرستان لاهیجان. دارای هوای معتدل. آب قرای آن از رودخانه شمر و دوخرارود است که از ارتفاعات جنوبی سرچشمه میگیرد. محصول عمده آنجا برنج ، چای ، ابریشم و لبنیات. شغل عمده اهالی زراعت و گله داری است. این دهستان شامل 150 آبادی بزرگ و کوچک و صدها محل گله داران ( به اصطلاح محلی کلام ) است. جمعیت دهستان در حدود 18000 تن است. قرای مهم آن لشکریان ، کوچیل ، لیش و چوشل است. قصبه مرکزی بخش سیاهکل و دیلمان شهرستان لاهیجان ، واقع در 25 کیلومتری جنوب غربی لاهیجان. حدود 1000 تن جمعیت دارد؛ ولی در پائیز و زمستان سکنه آن به 2000 تن میرسد. ( از فرهنگ فارسی معین ).

دانشنامه عمومی

سیاهکَل(به گیلکی: سی کَل) یکی از شهرهای استان گیلان و مرکز شهرستان سیاهکل است.
آبشار لونک
آبشار باباولی در روستای باباولی
حمام تاریخی دیلمان مربوط به دوره شاه عباسی
کاروانسرای تی تی در روستای بالارود
قلعه گرماور در روستای گرماور دیلمان
قلعه کوتوال شاه در بلندی های شمالی شهر سیاهکل
قله درفک در مسیر ۱۰ کیلومتری سیاهکل
مسیر بسیار زیبای جاده جنگلی سیاهکل به دیلمان
پارک پاشوران به همراه دریاچهٔ مصنوعی
بشکافته سنگ
خانهٔ عضدی در سیاهکل
خانهٔ تاریخی طالبی ها
دژ گرماور
استخرهای آب گیر: کلامسر -فشتال و سیدوارستان و کولکشه
آتشفشان درفک
چشمهٔ لاریخانی
بقعه قادرنبی
شاه نشین آبی نام
روستاهای کلامسر، دهبنه، نظری اربه ناب و اشکجان پهلو وفشتال و موشا
امامزاده قاسم و حمزه
شاه شهیدان
جنگل های کاکوه چوشل
امامزاده سید مصطفی سیکاش
قلعه قلایی که متعلق به کوتول شاه می باشد.
جمعیت این شهر ۲۱٬۶۵۳ نفر است.شهر سیاهکل ترکیبی است از سه روستای کلسر و کدوبنک و برفجان و حدود ۱۵۰ سال پیش ساخته شده است.
نام گیلکی سیاهکل بدان گونه که مردمش تلفظ می کنند سی کَل است. سی به معنی صخرهٔ بزرگ و کوه با شیب تند است و کل به معنی آبادی و در واقع نام سیاهکل به معنی آبادی کنار کوه با شیب تند دارد
مسئله و مشکلِ زورگیری از خودروهای عبوری از جاده های سیاهکل معضل قدیمیِ این ناحیه است. سیاهکل شهرستانی گردشگر پذیر است و توسعهٔ شهرستان برمحور کشاورزی و بعد از آن بر گردشگری برنامه ریزی شده است. اما مسئلهٔ امنیت در این منطقه مسئله ای است که نیازمند پیگیری بیشتر و صریح تر و جدی ترِ ارگان های مربوطه می باشد و نیروی انتظامی ابتدا باید امنیت را در شهرستان سیاهکل برای گردشگران به وجود بیاورد، تا با رضایت گردشگران، گردشگری در این شهرستان توسعه یابد و گردشگری پایدار در سیاهکل شکل بگیرد؛ چرا که گفته می شود ظرفیت های بسیاری در این قسمت وجود دارد. فرماندار سیاهکل در گزارشی در مرداد ماه ۱۳۹۶ بیان داشت، جذب سرمایه گذار در حوزه های مختلف به منظور تولید کار از سیاست های این فرمانداری است تا شاهد مهاجرت قشر جوان تحصیلکرده به شهرهای دیگر نباشند، فرماندار شهرستان سیاهکل مدعی است نیروی انتظامی در ارتقای امنیت و «فراهم آوردن امنیت برای سرمایه گذاری و جذب گردشگر» در این شهرستان نقش مهمی داشته است.

سیاهکل (ابهام زدایی). سیاهکَل می تواند اشاره ای به یکی از موارد زیر باشد:
سیاهکل (شهر)، از شهرهای استان گیلان در شمال ایران
شهرستان سیاهکل، از شهرستان های استان گیلان در شمال ایران
سیاه کل (جانور)، نام یک گونه از تیره گاوان
واقعه سیاهکل، حمله مسلحانهٔ هواداران سازمان چریک های فدایی خلق ایران به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل در سال ۱۳۴۹
سیاهکل، مجموعهٔ شعری از اسماعیل خویی

سیاه کل، روستایی از توابع بخش فیروزآباد شهرستان کرمانشاه در استان کرمانشاه ایران است.
این روستا در دهستان سرفیروزآباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۰۴ نفر (۴۴خانوار) بوده است.

سیاه کل (جانور). سیاه کل (نام علمی: Antilope cervicapra) نام یک گونه از تیره گاوان است.

پیشنهاد کاربران

1_سی کل ( سیاهکل ) ، شهرکو هستانی . 2_سیاه گالش ( افسانه سیاه گالش ) . 3 - سیاه کلاه، قشون که فرمانده آنان کلاه سیاه بر سر داشت وافراد به تبعیت وی کلاه سیاه بر سر کردند، که آن محل سیاهکل کنونی بوده ( گالش های اشکالی واشکجانپهلویی، مخترع، جنگ پارتیزانی ) که به آنان سیاه کلاه ها کفته می شد. . 4 - سی کوه ( تعداد کوهای بلند ) . 5 - سیاک ( تمدن، سیلک کاسان ) ، برگرفته از این نام. 6 - جای موصوف وصفت در زبان گالشی عکس فارسی است مانند خوجیر وچه ( بچه خوب ) ، که ابتداصفت وبعد موصوف است. که در فارسی بچه خوب گفته می شود. وبا توجه به این مقدمه و دستور زبان گالشی، سیاهکل=سیاه کل. ودرزبان گالشی می شود کل سیاه، که ( ه ) حرف ربط اضافه ویا پسوند مکان است. وبا حذف آن ( کل سیا ) بدست می آید. وبا قرار گرفتن ( ا ) پس از ( ل ) به خاطر ( ه ) حذف شده کلمه ( کلا سیا ) =گالاسیا بدست می آید. ریشه سیاهکل می باشد. وگالاسیا یعنی شهر گالش ها ( سیاهکل ) . سیاهکل یعنی شهر گالش ها. با توجه به 6 استدلال فوق احتمال ششم بخاطر گالش نشین بودن آن بسیار قوی تر ودر حد یقین است. سیاهکل=گالاسیا ( شهر گالش ها ) سرسلسله نژاد کاسی. البته نظریه 3 نیز سینه به سینه نقل گردیده. ودرنهایت سیاهکل یعنی شهر گالش ها.


کلمات دیگر: