کلمه جو
صفحه اصلی

کهور

فارسی به انگلیسی

mesquit, mimosa

مترادف و متضاد

mesquite (اسم)
کهور

فرهنگ فارسی

( اسم ) درختچه ایست از تیر. پروانه واران که دارای برخی گونه های درختی نیز میباشد . گل آذینش سنبله یی است و ساقه هایش خار دارند . در جنوب ایران ( نر ماشیر و بندرعباس ) و هندوستان میروید غاف .
نوعی چوب که در کرمان و نواحی از زیر خاک و ریگ روان بدست آرند و خطوط زرین بر آن است چوب سیگار و وافور و چپق و غیره سازند .


فرهنگ معین

(کَ ) (اِ. ) درختچه ای است از تیرة پروانه واران که دارای برخی گونه های درختی نیز می باشد. گل آذینش سنبله ای است و ساقه هایش خار دارند. در جنوب ایران (نرماشیر و بندرعباس ) و هندوستان می روید، غاف .

لغت نامه دهخدا

کهور. [ ک َ ] (اِ) نوعی چوب که در کرمان و نواحی از زیرخاک و ریگ روان به دست آرند و خطوط زرین بر آن است .از آن چوب سیگار و وافور و چپق و غیره سازند. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به ماده ٔ قبل شود.


کهور. [ ک َ ] ( اِ ) درختی است که در جنوب ایران در جنگلهای جیرفت و نرماشیر و شهداد و مکران و بندرعباس بسیار است و در خوزستان کمتر یافت می شود. چوب آن صنعتی باشد. ( گااوبا، از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). غاف. کبیر . قسمی از آن را کهور شاهی گویند که تنه صاف و شاخه های مستقیم و چوبی سست دارد و از ریشه آن که خطوط زرین دارد، چوب سیگار و جز آن کنند و قسمی دیگر را کهور دره نامند که خردتر از کهور شاهی است با تنه کوتاه و ناهموار و دارای برآمدگیهای بسیار و چوب ریشه آن به کار صنعتی نیاید. ( از یادداشتهای مرحوم دهخدا ). درختچه ای است از تیره پروانه واران که دارای برخی گونه های درختی نیز می باشد. گل آذینش سنبله ای است و ساقه هایش خار دارند. در جنوب ایران ( نرماشیر و بندرعباس ) و هندوستان می روید. غاف. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 205 شود.

کهور. [ ک َ ] ( اِ ) نوعی چوب که در کرمان و نواحی از زیرخاک و ریگ روان به دست آرند و خطوط زرین بر آن است.از آن چوب سیگار و وافور و چپق و غیره سازند. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به ماده قبل شود.

کهور. [ ک َ ] (اِ) درختی است که در جنوب ایران در جنگلهای جیرفت و نرماشیر و شهداد و مکران و بندرعباس بسیار است و در خوزستان کمتر یافت می شود. چوب آن صنعتی باشد. (گااوبا، از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). غاف . کبیر . قسمی از آن را کهور شاهی گویند که تنه ٔ صاف و شاخه های مستقیم و چوبی سست دارد و از ریشه ٔ آن که خطوط زرین دارد، چوب سیگار و جز آن کنند و قسمی دیگر را کهور دره نامند که خردتر از کهور شاهی است با تنه ٔ کوتاه و ناهموار و دارای برآمدگیهای بسیار و چوب ریشه ٔ آن به کار صنعتی نیاید. (از یادداشتهای مرحوم دهخدا). درختچه ای است از تیره ٔ پروانه واران که دارای برخی گونه های درختی نیز می باشد. گل آذینش سنبله ای است و ساقه هایش خار دارند. در جنوب ایران (نرماشیر و بندرعباس ) و هندوستان می روید. غاف . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 205 شود.


فرهنگ عمید

از درختان گرمسیری که در سواحل خلیج فارس می روید و چوب آن در ساختن بعضی اشیای چوبی به کار می رود.

دانشنامه عمومی

کهور ایرانیکهور پاکستانیکهورککهور درختچه ای
موضعی در عمان که به سبب زیادی درخت «غاف» یا همان «کهور» در آن، بدین اسم نامیده شده است. «عبیداللّه بن الحر» گفته است:
کَهور کَور (سرده Prosopis) نام چند گونه از درختان صحرایی که تقریباً در سراسر دشت ها و جویبارها، و پایهٔ کوه های مناطق خشک جهان دیده می شود. گاه تعداد محدودی در قلهٔ کوه ها نیز یافت می شود.
درخت کهور در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری ایران، هند، استرالیا، آمریکای لاتین، آفریقای جنوبی و در صحرای سوزان امارات متحده عربی می روید و توانایی تحمل سخت شرایط آب و هوایی را داشته و در شرایط دشوار کم آبی، با درصد شوری زمین در حد آب دریا نیز رشد می یابد و با کمترین توجه، بیشترین سایه را در شرایط اقلیمی گرمسیری فراهم می آورد. شاخه های کج ومعوج و عدم ریزش انبوه برگ آن در زمستان در سرزمین های گرمسیری، آن را درخت انتخابی شهری این اقلیم ها معرفی نموده است.
درختی است کهن سال به ارتفاع قریب به ۱۰ متر و گاه ارتفاعش تا بیست متر نیز رسیده است. در بعضی از مناطق صحرایی، شاید بیش از هزار سال عمر کند.

دانشنامه آزاد فارسی

کَهور
کَهور
درختان یا درختچه هایی از جنس Prosopis متعلق به تیرۀ Mimosaceae. اعضای این جنس، خاردار یا بدون خار، با برگ های دوبار شانه ای، گل آذین های سنبله ای محوری، استوانه ای با کپه ای کروی می باشد. میوۀ آن ها، نیام ضخیم و چرمی است. دو یا سه گونه از این جنس در نقاط خشک و زمین های بایر نواحی مرکزی و یا سایر نقاط ایران می روید. گونۀ P. farcta را جغجغه هم می نامند.

فرهنگستان زبان و ادب

{Prosopis} [زیست شناسی- علوم گیاهی] سرده ای از گیاهان درختی یا درختچه ای گرمسیری یا نیمه گرمسیری

پیشنهاد کاربران

کهور ( کَ ) اسمی برای مردان

به زبان عربی میگن شوک بحر است.

کهورا نامی برای دختران


کلمات دیگر: