مترادف تیپ : یگان نظامی، سه گردان، جنس، صنف، سنخ، نوع، گروه، نمونه، وضع ظاهر، سرووضع، شیوه لباس پوشیدن
برابر پارسی : نمونه
[n.] brigade, closely set, rank
type
یگان نظامی، سه گردان
جنس، صنف، سنخ، نوع
گروه
نمونه
وضع ظاهر، سرووضع، شیوه لباس پوشیدن
۱. یگان نظامی، سه گردان
۲. جنس، صنف، سنخ، نوع
۳. گروه
۴. نمونه
۵. وضع ظاهر، سرووضع، شیوه لباس پوشیدن
یگانی راهکنشی معمولاً کوچکتر از لشگر که گروهها یا گردانها و یگانهای کوچکتر برای رفع نیاز به آن اعزام میشوند
واحدی نظامی، پایینتر از لشکر، و شامل چند هنگ.
۱. دستهای از مردم با خصوصیات مشترک.
۲. شخصیتی که نمونۀ عالی و بارز از یک صنف یا یک دسته از مردم است.
۳. نحوۀ لباس پوشیدن یک شخص: خوشتیپ.
چهرمان
خال – لک
قطره یا کمی بیشتر از قطره