[ویکی الکتاب] معنی
قَصَصَ: داستانها - قصّه ها (کلمه قص به معنای دنباله جای پا را گرفتن و رفتن است و چون در قصه گفتن نیز خبر و واقعه ای را پی گیری می کنند ، استفاده شده است )
معنی
تَذُودَانِ: آن دوزن منع می کردند - آن دوزن حبس می کردند (از ذود به معنای حبس و منع است ، و مراد از آن در آیه شریفه 23 سوره مبارکه قصص این است که : آن دو زن گوسفندان خود را از اینکه به طرف آب بروند ، و یا از اینکه با گوسفندان مردم مخلوط شوند ، جلوگیری میکردند )
معنی
قَصَّ: حکایت کرد - داستان نقل کرد- قصّه گفت(کلمه قص به معنای دنباله جای پا را گرفتن و رفتن است ، و جمله قصصت اثره به معنای رد پای او را دنبال کردم است و این کلمه به معنای خود رد پاهم هست ، مانند آیه فارتد علی آثارهما قصصا و آیه و قالت لاخته قصیه و قصص به مع...
معنی
یَقُصُّ: حکایت می کند - داستان نقل می کند- قصّه می گوید(کلمه قص به معنای دنباله جای پا را گرفتن و رفتن است ، و جمله قصصت اثره به معنای رد پای او را دنبال کردم است و این کلمه به معنای خود رد پاهم هست ، مانند آیه فارتد علی آثارهما قصصا و آیه و قالت لاخته قصیه و...
معنی
یَقُصُّونَ: حکایت می کنند - داستان نقل می کنند- قصّه می گویند(کلمه قص به معنای دنباله جای پا را گرفتن و رفتن است ، و جمله قصصت اثره به معنای رد پای او را دنبال کردم است و این کلمه به معنای خود رد پاهم هست ، مانند آیه فارتد علی آثارهما قصصا و آیه و قالت لاخته قصی...
تکرار در قرآن: ۳۰(بار)
(به فتح ق، ص) سرگذشت و تعقیب و نقل قصه.
مصدر و اسم هر دو آمده است. طبرسی ذیل آیه 62 بقره فرموده: قصص به معنی قصه و سرگذشت است و در ذیل آیه 111 یوسف فرموده: قصص خبری است که بعضی پشت سر بعضی باشد از اخبار گذشتگان علی هذا قصص مفرد است، راغب آن را جمع دانسته و گوید: قصص اخباری است پی جوئی و پیروی شده. اصل قَصّ و قَصَص به معنی پی جویی است «قَصَّ اَثَرَهُ قَصّاً وَ قَصَصاً: تَبَعَّهُ شَیئاً بَعْدَ شَیْءٍ» سرگذشت را از آن قصص و قصّه گویند که گوینده آن را تعقیب میکند و در دنبال آن است. . چون موسی پیش شعیب آمد و سرگذشت خویش را حکایت کرد گفت نترس از قوم ستمکاران نجات یافتی. در مجمع و اقرب و مصباح گفته: «قَصَّ الْخَبَرَ» یعنی سرگذشت را آنطور که بود حکایت کرد. * . مادر موسی به خواهرش گفت: او را بجوی«قصّ» در اینجا به معنی اصلی به کار رفته. * . بعضی قصص را در آیه مصدر گرفته و احسن البیان گفتهاند ولی اسم بهتر است یعنی ما بهترین سرگذشت را برای تو حکایت میکنیم. * . قصصاً در آیه به معنی پی جویی و اتباع اثر است و آن مصدر است در موضع حال، تقدیرش«یَقُصَّانِ الْاَثَرَ قَصَصاً» میباشد یعنی گفت: آن همان است که میجستیم و پی جویانه به نشانه قدمهای خویش بازگشتند.
wikialkb: نام های قرآن را می گویند.
قصص (به فتح قاف) مصدر و به معنای اقتصاص (
داستان سرایی ) و یکی از نام های قرآن است.بعضی از مترجمان، قصص (به فتح قاف و معنای مصدری) را با قصص (به کسر قاف، جمع قصه) که در قرآن به کار نرفته است اشتباه گرفته و «احسن القصص» را که به معنای گزارش حال، ماجرا و سرگذشت واقعی است و با قصه های خیالی و تخیلی تفاوت بسیار دارد، به «بهترین قصه ها» ترجمه کرده اند.
در قرآن
در آیه ۳
سوره یوسف آمده است: (نحن نقص علیک احسن القصص بما اوحینا الیک هذا القرآن)؛ «ما بهترین سرگذشت ها را از طریق این قرآن که به تو
وحی کردیم، برتو بازگو می کنیم».
وجه تسمیه قرآن به قصص
دلیل نامگذاری قرآن به «قصص» این است که قرآن اخبار و سرگذشت امت های پیشین را بازگو می کند.
عناوین مرتبط
...