کلمه جو
صفحه اصلی

جاده


مترادف جاده : اتوبان، راه، شارع، شاهراه، طریق، طریقه

برابر پارسی : راه، بزرگراه، شاهراه

فارسی به انگلیسی

highway, road, route, drag, path, pike

path, road


highway, road, route, way


فارسی به عربی

بوابة , جسر , شارع , طریق , مسار

مترادف و متضاد

way (اسم)
راه، عنوان، سیاق، سمت، خط، سبک، جاده، رسم، مسیر، روش، طرز، طریقه، طریق، سان، طور، مسلک، نحو

road (اسم)
راه، خیابان، خط، جاده، مسیر، طریق، راه اهن

path (اسم)
راه، جاده، مسیر، طریقه، طریق، مسلک، باریک راه، جاده مال رو

route (اسم)
طرف، راه، سمت، جاده، مسیر، خط سیر، جریان معمولی

street (اسم)
کوچه، خیابان، جاده

line (اسم)
سیم، بند، خط، دهنه، لجام، طرح، رشته، سطر، ریسمان، رده، جاده، رسن، مسیر، ردیف، مسیر که با خط کشی مشخص میشود

turnpike (اسم)
شاهراه، جاده، باج راه

track (اسم)
راه، اثر، نشان، خط، باریکه، زنجیر، لبه، جاده، تسلسل، توالی، شیار، مسیر، رد پا، مسابقه دویدن، خط اهن، خط راه آهن

pathway (اسم)
گذرگاه، جاده، خط سیر، جاده پیاده رو

causeway (اسم)
گذرگاه، جاده، جاده ای که از کف زمین بلندتر است

pad (اسم)
پشتی، چنبره، جاده، چنگ، لایی، لایه، تشک، دفترچه یادداشت، دزد پیاده، اسب راهوار، صدای پا، هر چیز نرم، اب خشک کن، مرکب خشک کن

فرهنگ فارسی

راه وسیع وبزرگ، شاهراه، راه وسیع عمومی دربیرون
( اسم ) ۱- شاه راه راه بزرگ . ۲- طریقه شرع . یا جاده خاکی . جاده ای که اسفالت نشده راه خاکی . یاپیاده ( بعنوان مزاح گویند ) . یا جاده خوابیده راه دور و دراز راه خوابیده .
نام قریه ای در هرات

فرهنگ معین

(دِّ ) [ ع . ] (اِ. ) شاهراه ، راه بزرگ . ،~صاف کن کنایه از: آن که وسیلة پیشرفت یا پیروزی دیگران را فراهم می کند.

لغت نامه دهخدا

جاده. [ جادْ دَ ] ( ع اِ ) معظم طریق و وسط آن. ( اقرب الموارد ). راه راست. ج ، جَوادّ. ( مهذب الاسماء ). شاه راه. راه بزرگ. گذر. معبر. جَرَجَه. جَرَج. مَجَبَّه. ( منتهی الارب ). صاحب آنندراج آرد: جادّه بتشدید دال عربی ؛ به معنی راه باریک و راه راست که در صحرا از آمد و رفت مردم پدید می آید و در فارسی اکثر به تخفیف دال مستعمل است :
چو کار از دست بیرون شد چه سوداز دادن پندم
چو پای از جاده بیرون شد چه منع از رفتن راهم.
سعدی.
اندر این راه ار بدانی هر دو بر یک جاده ایم
وندرین کوی ار ببینی هر دو از یک خانه ایم.
سعدی.
در کام زبانم الف اﷲ است
زین جادّه ام به شهر وحدت راه است
انگشت شهادتی است هر مژگانم
یامصرع لااله الااﷲ است.
محمدکاظم زرگر ( از آنندراج ).
رگ تو جادّه خون معتدل گردد
زبان گزیده بیک گوشه نیشتر برود.
صائب ( از آنندراج ).
دارد از بس که به دل داغ عزیزان صحرا
کرده از جادّه ها پاره گریبان صحرا.
محسن تأثیر ( از آنندراج ).
نی در طلب سمور و نی اطلس باش
در دیده اعتبار خار و خس باش
خواهی که سری برون کنی از منزل
چون جادّه پامال کس و ناکس باش.
ملامحسن گیلانی ( از آنندراج ).
و خط، نبض ، تار، زلف ، کمند از تشبیهات اوست و با لفظ افکندن مستعمل است :
جاده ها بر ره ز لعل واژگون افکنده ایم
مطلب ما مبهم است از پیش پاافتادگی.
میرزا طالب ( از آنندراج ).
در بیابانی که وسعت خانه زاد نقش پاست
پاره سازدکوشش شوقم کمند جاده را.
ملاقاسم مشهدی ( از آنندراج ).
پنجه راحتم نشد شانه
زلف پرپیچ جاده را مانم.
ملاقاسم مشهدی ( از آنندراج ).
ره طلب به قدم سعی میکند کوتاه
به تار جاده این دست نقش پاست گره.
میرزا بیدل ( از آنندراج ).
برق جولانی که گرم از صید این وادی گذشت
بر طپیدنهای بغض جاده صحرا تنگ بود.
محمدسعید اعجاز ( از آنندراج ).
ز خط جاده شادم که بهر مشتاقان
کتابتی است که از راه دور می آید.
ملادرکی قمی ( از آنندراج ).
اثر از آه بیحاصل بدل زخم خجالت زد
ز خط جاده باشد تیغدر کف قاتل ما را.
ارادتخان واضح ( از آنندراج ).

جاده . [ دَ ] (اِخ ) نام قریه ای است . صاحب مرآت البلدان آرد: جاده از قرای مشهور بلوک النجان است من بلوکات و مضافات هرات . این بلوک بر جانب شمال رودی که در آن ناحیه جاری است واقع و قرا و مزارع بسیار دارد. (مرآت البلدان ج 4 ص 27).


جاده . [ جادْ دَ ] (ع اِ) معظم طریق و وسط آن . (اقرب الموارد). راه راست . ج ، جَوادّ. (مهذب الاسماء). شاه راه . راه بزرگ . گذر. معبر. جَرَجَه . جَرَج . مَجَبَّه . (منتهی الارب ). صاحب آنندراج آرد: جادّه بتشدید دال عربی ؛ به معنی راه باریک و راه راست که در صحرا از آمد و رفت مردم پدید می آید و در فارسی اکثر به تخفیف دال مستعمل است :
چو کار از دست بیرون شد چه سوداز دادن پندم
چو پای از جاده بیرون شد چه منع از رفتن راهم .

سعدی .


اندر این راه ار بدانی هر دو بر یک جاده ایم
وندرین کوی ار ببینی هر دو از یک خانه ایم .

سعدی .


در کام زبانم الف اﷲ است
زین جادّه ام به شهر وحدت راه است
انگشت شهادتی است هر مژگانم
یامصرع لااله الااﷲ است .

محمدکاظم زرگر (از آنندراج ).


رگ تو جادّه ٔ خون معتدل گردد
زبان گزیده بیک گوشه نیشتر برود.

صائب (از آنندراج ).


دارد از بس که به دل داغ عزیزان صحرا
کرده از جادّه ها پاره گریبان صحرا.

محسن تأثیر (از آنندراج ).


نی در طلب سمور و نی اطلس باش
در دیده ٔ اعتبار خار و خس باش
خواهی که سری برون کنی از منزل
چون جادّه پامال کس و ناکس باش .

ملامحسن گیلانی (از آنندراج ).


و خط، نبض ، تار، زلف ، کمند از تشبیهات اوست و با لفظ افکندن مستعمل است :
جاده ها بر ره ز لعل واژگون افکنده ایم
مطلب ما مبهم است از پیش پاافتادگی .

میرزا طالب (از آنندراج ).


در بیابانی که وسعت خانه زاد نقش پاست
پاره سازدکوشش شوقم کمند جاده را.

ملاقاسم مشهدی (از آنندراج ).


پنجه ٔ راحتم نشد شانه
زلف پرپیچ جاده را مانم .

ملاقاسم مشهدی (از آنندراج ).


ره طلب به قدم سعی میکند کوتاه
به تار جاده ٔ این دست نقش پاست گره .

میرزا بیدل (از آنندراج ).


برق جولانی که گرم از صید این وادی گذشت
بر طپیدنهای بغض جاده صحرا تنگ بود.

محمدسعید اعجاز (از آنندراج ).


ز خط جاده شادم که بهر مشتاقان
کتابتی است که از راه دور می آید.

ملادرکی قمی (از آنندراج ).


اثر از آه بیحاصل بدل زخم خجالت زد
ز خط جاده باشد تیغدر کف قاتل ما را.

ارادتخان واضح (از آنندراج ).


|| طریقه . شرع : کی را حب ّ جاه از جاده ٔ مستقیم به بیراه افکنده . (کلیله و دمنه ).
گر کنی یک چشم آدم زاده ای
نصف قیمت لازم است از جاده ای .

مولوی .


اگر جز بحق میرود جاده ات
در آتش نشانند سجاده ات .

سعدی .


اگر جاده ای بایدت مستقیم
ره پادشاهان امید است و بیم .

سعدی .


سخنان بیرون از جاده بسیار گفتند مولانا در غضب شدند. (بخاری ).
- امثال :
جاده ٔ دزدزده تا چهل روز ایمن است .

فرهنگ عمید

۱. راه وسیع و بزرگ، شاهراه.
۲. راه وسیع عمومی در خارج شهر.

دانشنامه عمومی

جاده راهی است که دو یا چند شهر یا روستا را به هم متصل می کند.
شوسه جاده های خاکی راشوسه می گویند.
آسفالت جاده ای که از مخلوط قیر و سنگریزه(قلوه سنگ) ساخته شده است.
جاده معمولاً بهترین مسیر برای رفتن از یک مکان به مکان دیگر است٬ ولی همیشه مستقیم ترین راه نیست.گاهی مانع های طبیعی نظیر رودخانه ها یا تپه ها باعث مستقیم نبودن جاده می شوند.جاده های جدید غالباً مراکز شهر یا نواحی مسکونی را دور می زنند تا از تراکم رفت و آمد یا ایجاد سر و صدا جلوگیری شود.جاده های روستایی املاک شخصی مردم را دور می زنند.
اولین جاده ها راه هایی بودند که مردم و چهارپایان از آن ها استفاده می کردند.این جاده ها اغلب مسیرهای ناهموار٬ پرپیچ و خم و باریک بودند.نیاز به جاده های مناسب و هموار از زمان اختراع چرخ حس شد.اولین جاده های سنگ فرش در میان رودان ( عراق کنونی ) در حدود ۲۲۰۰ سال قبل از میلاد ساخته شد.دوهزار سال بعد٬ رومی ها جاده های مناسب و مستقیمی در تمام اروپا و آفریقای شمالی ساختند.آن ها به این جاده ها نیاز داشتند تا سربازانشان بتوانند به سرعت در پهنۀ امپراتوری روم جابه جا شوند.جاده های رومی با سنگ فرش شده بودند و به سمت پهلویشان شیب داشتند تا آب باران در جاده باقی نماند.

دانشنامه آزاد فارسی

جاده (road)
(یا: مسیر عبور وسایل نقلیۀ چرخ دار) با اختراع وسایل نقلیۀ چرخ دار در حدود ۳۰۰۰پ م، احداث جاده های مستحکم ضرورت یافت؛ بیشتر تمدن های باستانی نیز نوعی شبکۀ راه داشتند.
تاریخ باستان. نخستین جادۀ مهم جادۀ سلطنتی ایران۱ (ح ۴۵۰پ م) بود، که از خلیج فارس تا دریای اژه۲ پیش می رفت و بیش از ۴۵۰۰ کیلومتر امتداد داشت. چین باستان نیز شبکۀ راه گسترده ای داشت. رومی ها شیوه هایی برای مهندسی راه و جاده ابداع کردند که تا ۱,۴۰۰ سال بعد بی نظیر بود. جاده های رومی معمولاً مستقیم بودند و آن ها را با سنگ های مسطح سنگ فرش می کردند، سپس روی آن ها را با لایه ای شنی می پوشاندند و رویه ای سخت پیدا می کرد. در قرون وسطا کیفیت جاده ها رو به خرابی نهاد. تا اواخر قرن ۱۸ از اغلب جاده های اروپا درست نگهداری نمی شد و سفر در زمستان دشوار بود. در انگلستان قانون تعمیر شاهراه ها (مصوب ۱۵۵۵) همۀ مردم محلی را ملزم می کرد که چهار روز در سال را صرف کار تعمیر جاده ها کنند، اما این کار یا به طرز بدی صورت می گرفت یا اصلاً اجرا نمی شد و مسافران از شیارها، گِل ولای، تصادف ها، و راهزنان شکایت می کردند. به خصوص حمل و نقل کالاهای سنگین از جاده ها دشوار بود و به رغم تصویب قانونی برای تلاش به منظور افزایش عرض چرخ ها، لبه های آهنی چرخ های واگن ها سطح جاده ها را خراب می کرد.
پیشرفت های پس از ۱۷۰۰. ژنرال جورج وِید۳، فرماندهِ ارتش انگلستان در اسکاتلند، در فاصلۀ ۱۷۲۶ تا ۱۷۳۷ کیفیت جاده های منطقۀ کوهستانی اسکاتلند را بهبود بخشید، به گونه ای که نیروهای ارتش سریع تر می توانستند خود را به محل مناقشه برسانند. در قرن ۱۸ در انگلستان، افزایش سرعت تجارت پیشرفتی در همان حد را در جاده ها ضروری کرد. برقراری نظام جاده های دارای پست عوارضی۴ موجب پیشرفت هایی شد. با این حال، جاده های عوارضی با مخالفت هایی روبه رو شد، که نمونۀ آن شورش های ربه کا۵ در جنوب ویلز۶ بود. تامس تلفورد۷ و جان مک آدام۸، مهندسان اسکاتلندی، شیوه های پیشرفته ای برای ساخت جاده در اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ ابداع کردند. حدود ۱۷۵۰ تا ۱۸۳۵ را عصر دلیجان۹، نامیده اند، زیرا ارتقای کیفیت حمل و نقل جاده ای موجب کاهش زمان سفر، دلیجان، تأسیس مسافرخانه ها و شرکت های حمل و نقل، و عرضۀ خدمات پستی ملی شد. به هر حال، پیدایش راه آهن اغلب شرکت های کالسکه رانی را به ورشکستگی کشاند.
جاده های امروزی. جنون دوچرخه سواری اواخر قرن ۱۹ و پیدایش موتورهای درون سوز و اتومبیل به بهتر شدن کیفیت جاده ها پس از ۱۹۰۰ انجامید. سازندگان جاده ها برای ایجاد سطح صاف و بادوام جاده ها از آسفالت استفاده می کردند، که گَرد و غبار ایجاد نمی کرد. نخستین بزرگراه۱۰ را در ۱۹۲۵ در نیویورک ساختند و هیتلر در دهۀ ۱۹۳۰ ساخت شبکه ای از بزرگراه ها را در آلمان آغاز کرد. در ایران، با آن که جاده سازی در حدود ۲۵۰۰ سال سابقه دارد، در اعصار بعدی به معنای واقعی ازبین رفت و راه ها به همان مسیرهای کاروان رو و مال رو محدود می شد. در زمان ناصرالدین شاه قاجار تلاش هایی برای راه سازی و آوردن راه آهن به کشور صورت گرفت، که چندان گسترده نبود. در سلطنت پهلوی اول جاده سازی به مفهوم امروزی آن آغاز و راه آهن سراسری از خلیج فارس به دریای خزر ساخته شد. نخستین بزرگراه کشور در تهران، در زمان شهرداری غلامرضا نیک پی با نام پارک وی (بزرگراه چمران کنونی) و اولین آزادراه، در اوایل دهۀ ۱۳۵۰ بین تهران و کرج و سپس تهران ـ قم ساخته شد. مسئولیت جاده سازی و تعمیر و نگهداری جاده ها، در ابتدا با ادارۀ طرق و شوارع بود، که بعدها به وزارت راه و ترابری تغییر نام داد.
Persian Royal RoadAegean SeaGeorge Wadeturnpike road systemRebecca RiotsSouth WalesThomas TelfordJohn McAdamthe Coaching Agemotorway

نقل قول ها

جاده (به انگلیسی: The Road) نام یک فیلم درام تریلر به کارگردانی جان هیلکات و با بازی ویگو مورتنسن محصول سال ۲۰۰۹ آمریکا است. فیلم اقتباسی است از کتابی پادآرمانشهری با همین نام نوشته کوک مک کارتی (نویسنده تحسین شدهٔ جایی برای پیرمردها نیست). هر چند که داستان فیلم کمی با کتاب فرق دارد.
• مرد: صدات دربیاد مُردی!• پسر: ما هیچ وقت کسی رو نمی خوریم مگه نه؟• پسر: چطوری من بدونم که تو یکی از آدم خوب ها هستی؟

جاده (رمان). جاده (به انگلیسی: The Road) رمانی اثر کورمک مک کارتی است که در سال ۲۰۰۶ چاپ شده است.
• «چیزی که می خواهی به خاطر داشته باشی را فراموش می کنی، و چیزی که می خواهی فراموش کنی را به یاد می آوری.»• «مردم همیشه برای فردا خود را آماده می کردند. من به این کار اعتقادی نداشتم. فردا، خود را برای آنها آماده نمی کرد؛ حتی نمی دانست که آن ها وجود دارند.»• «اگر دردسر زمانی که اصلاً انتظارش را نداری، سر و کله اش پیدا می شود، شاید کار درست این باشد که همیشه انتظار آمدنش را داشته باشی.»

جاده (فیلم ۱۹۵۴). جاده (به ایتالیایی: La Strada) که با نام ایتالیاییش لا استرادا نیز شناخته می شود، فیلمی نئو-رئالیستی و درام محصول سال ۱۹۵۴ ایتالیا و به کارگردانی فدریکو فلینی است. فیلمنامه جاده توسط خود فلینی و تولیو پینلی و انیو فلاینیو نوشته شده است.

گویش اصفهانی

تکیه ای: ǰa:da
طاری: rah
طامه ای: reh
طرقی: ǰâdda / rah
کشه ای: rah
نطنزی: ǰadda


واژه نامه بختیاریکا

رَه به رَه

جدول کلمات

راه

پیشنهاد کاربران

جاده : یک کلمه فارسی می باشد که از دو بخش تشکیل شده است بخش نخست جا است که به معنای فضای اشغال شده و مکان بوده و بخش دوم ده است که به معنای دادن می باشد و منظور از جاده فضائی است که یک معبر برای عبور در اختیار وسیله نقلیه قرارمی دهد. به عبارتی" جا دهنده "

اتوبان، راه، شارع، شاهراه، طریق، طریقه

این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
اَزوان ( اوستایی: اَذوَن )
پَساگ ( اوستایی: پَثاو )
دِشین ( سنسکریت )
پَسیا ( سنسکریت )
راه ( پارسی دری )

برونراه

جاده : [ اصطلاح راهنمایی و رانندگی]
راه خارج از شهر برای عبور و مرور .



کلمات دیگر: