کلمه جو
صفحه اصلی

خبوشان

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان فاروج بخش حومه شهرستان قوچان . واقع در ۳۶ هزار گزی شمال باختری قوچان و هشتهزار گزی شمال شوسه قوچان بشیروان .

لغت نامه دهخدا

خبوشان . [ خ َ ] (اِخ ) بنا بر نقل صاحب انجمن آرای ناصری شهری است بخراسان در حدود نیشابور و بقوچان مشهور شده . صاحب آنندراج نیز خبوشان را چون انجمن آرای ناصری معرفی میکند دمشقی آنرا در ناحیه ٔ نیشابور می آوردو یاقوت در معجم البلدان می گوید این شهر شهر کوچکی است که در ناحیه ٔ نیشابور واقع و قصبه ٔ کوره ٔ اَستُوا است . مستوفی می گوید: خبوشان شهری وسط است از اقلیم چهارم و توابع بسیار دارد و در دفاتر دیوان آن ولایت را استو نویسند و در عهد مغول هولاکوخان تجدید عمارت آن کرد و نبیره اش ارغون خان بر آن عمارت افزود و آب و هوای خوب دارد حاصلش غله و پنبه و انگور و میوه فراوان باشد. (از نزهة القلوب چ لیدن ج 3 ص 150). زین العابدین شیروانی مختصات جغرافیایی خبوشان را بقرن دوازدهم هجری چنین می آورد: «شهری است از خراسان اکنون مشهور به قوچان است آبش معتدل و هوایش بسردی مایل ، گویند در زمین هموار اتفاق افتاده و جوانب آن گشاده است قریب به هزار باب خانوار به آنست و نواحی معموره مضافات اوست . مردمش کرد و تاجیک و عموماً شیعی مذهب و نیک مشربند، شجاع و دلیر و در بعضی اوصاف دلپذیرند. حاکم آن دیار در کمال استقلال و اقتدار است و اسباب و آلات صلح و جنگ او باستقرار، مکرر تعریف حاکم آنجا راشنیده ، و چون ندیدم بشرح احوال وی نپرداختم . مرد خردمند آنست که از دیده گوید نه از شنیده و از عیان سنجد نه از گمان . آنچه گوید راست گوید و طریق کذب نپوید. اصحاب فضل و هنر از آنجا ظهور نموده اند من جمله مخدوم الاعظم الشیخ حاجی محمد مرید شیخ شاه علی اسفراینی و از خلفاء شیخ رشیدالدین محمد و او از خلفای امیرشهاب الدین عبداﷲ برزش آبادی مشهدی که مدعی خلافت خواجه اسحاق ختلانی بوده ». (بستان السیاحه چ 1 ص 230) در مطلع الشمس ج 1 و سفرنامه ٔ ناصرالدین شاه بخراسان بسال 1300 هَ . ق . اعتمادالسلطنه خبوشان را قوچان معرفی می کند. و ظاهراً محل فعلی قوچان با خبوشان قدیم کمی فرق دارد. شهر قوچان فعلی که نام دیگر آن ناصری است پس از زلزله 1311 و 1312 ساخته شده و نزدیک خبوشان قدیم است و امروزه خبوشان نام دهی است در این حدود.


خبوشان. [ خ َ ] ( اِخ ) بنا بر نقل صاحب انجمن آرای ناصری شهری است بخراسان در حدود نیشابور و بقوچان مشهور شده. صاحب آنندراج نیز خبوشان را چون انجمن آرای ناصری معرفی میکند دمشقی آنرا در ناحیه نیشابور می آوردو یاقوت در معجم البلدان می گوید این شهر شهر کوچکی است که در ناحیه نیشابور واقع و قصبه کوره اَستُوا است. مستوفی می گوید: خبوشان شهری وسط است از اقلیم چهارم و توابع بسیار دارد و در دفاتر دیوان آن ولایت را استو نویسند و در عهد مغول هولاکوخان تجدید عمارت آن کرد و نبیره اش ارغون خان بر آن عمارت افزود و آب و هوای خوب دارد حاصلش غله و پنبه و انگور و میوه فراوان باشد. ( از نزهة القلوب چ لیدن ج 3 ص 150 ). زین العابدین شیروانی مختصات جغرافیایی خبوشان را بقرن دوازدهم هجری چنین می آورد: «شهری است از خراسان اکنون مشهور به قوچان است آبش معتدل و هوایش بسردی مایل ، گویند در زمین هموار اتفاق افتاده و جوانب آن گشاده است قریب به هزار باب خانوار به آنست و نواحی معموره مضافات اوست. مردمش کرد و تاجیک و عموماً شیعی مذهب و نیک مشربند، شجاع و دلیر و در بعضی اوصاف دلپذیرند. حاکم آن دیار در کمال استقلال و اقتدار است و اسباب و آلات صلح و جنگ او باستقرار، مکرر تعریف حاکم آنجا راشنیده ، و چون ندیدم بشرح احوال وی نپرداختم. مرد خردمند آنست که از دیده گوید نه از شنیده و از عیان سنجد نه از گمان. آنچه گوید راست گوید و طریق کذب نپوید. اصحاب فضل و هنر از آنجا ظهور نموده اند من جمله مخدوم الاعظم الشیخ حاجی محمد مرید شیخ شاه علی اسفراینی و از خلفاء شیخ رشیدالدین محمد و او از خلفای امیرشهاب الدین عبداﷲ برزش آبادی مشهدی که مدعی خلافت خواجه اسحاق ختلانی بوده ». ( بستان السیاحه چ 1 ص 230 ) در مطلع الشمس ج 1 و سفرنامه ناصرالدین شاه بخراسان بسال 1300 هَ. ق. اعتمادالسلطنه خبوشان را قوچان معرفی می کند. و ظاهراً محل فعلی قوچان با خبوشان قدیم کمی فرق دارد. شهر قوچان فعلی که نام دیگر آن ناصری است پس از زلزله 1311 و 1312 ساخته شده و نزدیک خبوشان قدیم است و امروزه خبوشان نام دهی است در این حدود.

خبوشان. [خ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان فاروج بخش حومه شهرستان قوچان واقع در 36 هزارگزی شمال باختری قوچان و هشتهزار گزی شمال شوسه قوچان بشیروان. این ناحیه در جلگه واقع و هوای آن معتدل و دارای 529 تن سکنه است.مردم آنجا ترک و کرد و فارسی زبانند. آبش از قنات و چشمه ، و محصولاتش غلات و انگور است. اهالی به کشاورزی و مالداری و کرباس بافی گذران میکنند و آنجا نیز راه فرعی بشوسه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

خبوشان . [خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فاروج بخش حومه ٔ شهرستان قوچان واقع در 36 هزارگزی شمال باختری قوچان و هشتهزار گزی شمال شوسه ٔ قوچان بشیروان . این ناحیه در جلگه واقع و هوای آن معتدل و دارای 529 تن سکنه است .مردم آنجا ترک و کرد و فارسی زبانند. آبش از قنات و چشمه ، و محصولاتش غلات و انگور است . اهالی به کشاورزی و مالداری و کرباس بافی گذران میکنند و آنجا نیز راه فرعی بشوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


دانشنامه عمومی

خبوشان ممکن است در یکی از موارد زیر به کار رود:
ولایت خبوشان، یکی از ولایت های دوازده گانه ربع نیشابور در خراسان بزرگ
بخش خبوشان، از توابع شهرستان فاروج در استان خراسان شمالی ایران
در کتاب سفرنامه خراسان، نویسنده: ناصرالدین شاه قاجار و خوشنویس میرزا محمدرضا کلهر چنین بیان شده است: در روز یکشنبه غرّه شوّال المکرّم از ده نجف آباد که دهِ بسیار معتبریست کدشتیم دست چپ نزدیک دامنۀ کوه شهر قدیم خبوشانست که خرابه و آثاری از آن باقیست دهِ بزرکی هم در قرب آنست که آنجا حالا موسوم بخبوشانست ضمیع الّدوله روی اسب روزنامه ارُوپ میخواند قدری دیکر که رفتیم بین راه قلعه کهنه محکمی با خندق عمیق و برج و بارو دیده شد از شجاع الّدوله سؤال کردیم عرض کرد علی آباد است که رضا قلیخان پدرش در عهد خاقان مغفور فتحعلی شاه ساخته و خانوار از آخال آورده نشانده بود و در آنوقت آب و آبادی داشته و وقف بر نجف اشرف بوده است فرمودیم آبش را در آورده باز آباد نماید خلاصه رسیدیم بدهِ غرقاب یعنی اوّل از دهِ یام کذشتیم که دهِ بسیار معظم معتبریست.(نگاری 1398)

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:قوچان، شهر

پیشنهاد کاربران

خبوشان : شهرستان قوچان
( شهرستان قوچان ) یکی از شهر های استان ( خراسان رضوی ) است .
که این شهرستان در قدیم به ( خبوشان ) معروف بوده است .


کلمات دیگر: