کلمه جو
صفحه اصلی

محراب


مترادف محراب : قبله، جایگاه امام در مسجد، عبادتگاه، جایگاه کشیش، مقصوره، شاه نشین، صدر اطاق، پیشگاه مجلس

برابر پارسی : مهراب، مهرابه، نیایشگاه

فارسی به انگلیسی

alter, adytum, altar

altar, adytum


فارسی به عربی

مذبح

فرهنگ اسم ها

اسم: محراب (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: mehrāb) (فارسی: محراب) (انگلیسی: mehrab)
معنی: ( به مجاز ) قبله، عبادت گاه، پیشگاه مجلس، جایی از مسجد ( معمولاً با معماری خاص ) در سمت قبله که امام جماعت هنگام نماز خواندن در آنجا می ایستد، بخشی از یک عبادت گاه که هنگام عبادت در آنجا می ایستند یا رو به آن قرار می گیرند، ( در عرفان ) هر مطلوب و مقصودی که دل متوجه بدان باشد آن را محراب گویند، بخشی از یک از عبادتگاه که پیش روی نمازگزاران و عبادت کنندگان است و پیش نماز یا کشیش در آنجا می ایستند

(تلفظ: mehrāb) (عربی) جایی از مسجد (معمولاً با معماری خاص) در سمت قبله که امام جماعت هنگام نماز خواندن در آنجا می‌ایستد ؛ بخشی از یک عبادت‌گاه که هنگام عبادت در آنجا می‌ایستند یا رو به آن قرار می‌گیرند ؛ (در قدیم) (به مجاز) عبادت‌گاه ، قبله ؛ (در عرفان) هر مطلوب و مقصودی که دل متوجه بدان باشد آن را محراب گویند .


مترادف و متضاد

adytum (اسم)
محراب، حریم، حرم، خلوتگاه

altar (اسم)
محراب، مذبح، قربانگاه

sanctuary (اسم)
محراب، حرم، بستگاه، پناه گاه، مخفی گاه، جایگاه مقدس، تحصین، حق بست نشینی

قبله، جایگاه امام‌در مسجد


عبادتگاه، جایگاه کشیش


مقصوره، شاه‌نشین


صدر اطاق، پیشگاه‌مجلس


۱. قبله، جایگاه امامدر مسجد
۲. عبادتگاه، جایگاه کشیش
۳. مقصوره، شاهنشین
۴. صدر اطاق، پیشگاهمجلس


فرهنگ فارسی

دهی از دهستان ژاوه رود بخش رزاب شهرستان سنندج . سردسیر دارای ۵۵٠ تن سکنه .
بالای خانه، صدرمجلس ، جایگاه شیر ، محراب مسجد: جای ایستادن پیشنماز، قبله، طاق مسجدکه درسمت قبله است
( اسم ) ۱ - پیشگاه مجلس صدراطاق . ۲ - مقصوره شاه نشین . ۳ - جایی در مسجد که امام نماز در آنجا گزارد : و آنجا جا های نماز و محرابهای نیکو ساخته و خلقی از متصوفه همیشه آنجا مجاور باشند . جمع : محاریب . ۴ - قبله : که آتش بدان گاه محراب بود پرستنده را دیده پر آب بود . محراب ابرو . ابروی معشوق . یا محراب جمشید . ۱ - آفتاب . ۲ - آتش . ۳ - جام جهان نما . یا محراب شکر بوزه . سنبوس. قندی .
مردی بسیار دلیر

فرهنگ معین

(مِ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - بالای خانه و صدر مجلس . ۲ - جای ایستادن پیشنماز در مسجد. ۳ - بخشی از یک عبادتگاه که در هنگام عبادت رو به آن می ایستند. ج . محاریب .

لغت نامه دهخدا

محراب. [ م ِ ] ( ع اِ ) برواره. ( منتهی الارب ). بالاخانه و حجره بالای حجره. غرفه. ( اقرب الموارد ). خانه. ( غیاث ). || صدر مجلس. ( ناظم الاطباء ). پیشگاه. مقابل پایگاه. پیشگاه خانه. ( از اقرب الموارد ). صدر اطاق.پیشگاه مجلس و شریفترین موضع آن و فی الحدیث انه کان یکره المحاریب ؛ ای انه لم یحب ان یجلس فی صدرالمجلس و یرفع علی الناس. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). || جای نشستن پادشاهان که از مردمان دورو ممتاز باشند. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ).مقصوره. شاه نشین. شریفترین جای نشیمن. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). شریف ترین جایگاه ملوک. ( از اقرب الموارد ). ج ، محاریب. || استادنگاه امام در مسجد. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). جای امام در مسجد. ( ترجمان علامه جرجانی ). جای امام در مزکت. ( مهذب الاسماء ). شریفترین جای در مسجد. ( دهار ). طاق درون مسجد که به طرف قبله باشد چون طاق مذکور آلت حرب شیطان است لهذا محراب نام کردند. ( غیاث ). قبله. جایگاه امام در مسجد. ( از اقرب الموارد ). ج ، محاریب :
چو از زلف شب باز شد تابها
فرومرد قندیل محرابها.
منوچهری.
و آنجا جاهای نماز و محرابها نیکو ساخته و خلقی از متصوفه همیشه آنجا مجاور باشند. ( سفرنامه ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 33 ).
اینچنین بی هوش بر محراب و منبر کی شدی
گر ز چشم دل نه عامه جمله نابیناستی.
ناصرخسرو ( دیوان ص 441 ).
اگر سگ به محراب اندر شود
مر آن را بزرگی سگ نشمریم.
ناصرخسرو.
سپس یار بد نماز مکن
که بخفته ست مار در محراب.
ناصرخسرو.
ابوالمظفر سلطان عالم ابراهیم
که خسروان را درگاه او بود محراب.
مسعودسعد.
امید خلق به درگاه او روا گردد
که خسروی را قبله است و ملک رامحراب.
مسعودسعد.
ز بس که از تو فغان میکنم به هر محراب
ز سوز سینه چو آتشکده ست محرابم.
خاقانی.
دیده قبله چراغی چکند
تاش محراب ز بدرالظلم است.
خاقانی.
در آن محراب کو رکن عراق است
کمربند ستون انحراق است.
نظامی.
جنبش این مهد که محراب تست
طفل صفت از پی خوشخواب تست.
نظامی.
فلک جز عشق محرابی ندارد
جهان بی خاک عشق آبی ندارد.

محراب . [ م ِ ] (ع اِ) برواره . (منتهی الارب ). بالاخانه و حجره ٔ بالای حجره . غرفه . (اقرب الموارد). خانه . (غیاث ). || صدر مجلس . (ناظم الاطباء). پیشگاه . مقابل پایگاه . پیشگاه خانه . (از اقرب الموارد). صدر اطاق .پیشگاه مجلس و شریفترین موضع آن و فی الحدیث انه کان یکره المحاریب ؛ ای انه لم یحب ان یجلس فی صدرالمجلس و یرفع علی الناس . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). || جای نشستن پادشاهان که از مردمان دورو ممتاز باشند. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ).مقصوره . شاه نشین . شریفترین جای نشیمن . (آنندراج ) (منتهی الارب ). شریف ترین جایگاه ملوک . (از اقرب الموارد). ج ، محاریب . || استادنگاه امام در مسجد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). جای امام در مسجد. (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). جای امام در مزکت . (مهذب الاسماء). شریفترین جای در مسجد. (دهار). طاق درون مسجد که به طرف قبله باشد چون طاق مذکور آلت حرب شیطان است لهذا محراب نام کردند. (غیاث ). قبله . جایگاه امام در مسجد. (از اقرب الموارد). ج ، محاریب :
چو از زلف شب باز شد تابها
فرومرد قندیل محرابها.

منوچهری .


و آنجا جاهای نماز و محرابها نیکو ساخته و خلقی از متصوفه همیشه آنجا مجاور باشند. (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 33).
اینچنین بی هوش بر محراب و منبر کی شدی
گر ز چشم دل نه عامه جمله نابیناستی .

ناصرخسرو (دیوان ص 441).


اگر سگ به محراب اندر شود
مر آن را بزرگی سگ نشمریم .

ناصرخسرو.


سپس یار بد نماز مکن
که بخفته ست مار در محراب .

ناصرخسرو.


ابوالمظفر سلطان عالم ابراهیم
که خسروان را درگاه او بود محراب .

مسعودسعد.


امید خلق به درگاه او روا گردد
که خسروی را قبله است و ملک رامحراب .

مسعودسعد.


ز بس که از تو فغان میکنم به هر محراب
ز سوز سینه چو آتشکده ست محرابم .

خاقانی .


دیده ٔ قبله چراغی چکند
تاش محراب ز بدرالظلم است .

خاقانی .


در آن محراب کو رکن عراق است
کمربند ستون انحراق است .

نظامی .


جنبش این مهد که محراب تست
طفل صفت از پی خوشخواب تست .

نظامی .


فلک جز عشق محرابی ندارد
جهان بی خاک عشق آبی ندارد.

نظامی .


گهی سجاده و محراب جستیم
گهی رندی و قلاشی گزیدیم .

عطار.


کی دعای تو مستجاب شود
که به یک روی در دو محرابی .

سعدی .


مرا روی تو محراب است در شهر مسلمانان
وگر جنگ مغول باشد نگردانی ز محرابم .

سعدی .


نگه کرد قندیل و محراب دید
بسوز از جگر ناله ای برکشید.

سعدی .


و پولاد انواع است ... بهترین آن بلارک شاهی باشد که جوهرش بزرگتر باشد و روی آن بیشتر شکل محرابها بود. (عرایس الجواهر ص 236).
- محراب ابرو ؛ خمیدگی ابرو. (یادداشت مرحوم دهخدا).
- || ابروی معشوق .
- محراب اقصی ؛قبله ٔ مسجد اقصی :
بگردانم ز بیت اﷲ قبله
به بیت المقدس و محراب اقصی .

خاقانی .


خبث ما را بارگاه قدس دور افکنداز آنک
خوک را محراب اقصی برنتابد بیش از این .

خاقانی .


رجوع به اقصی شود.
- محراب شکربوزه (بوره ) ؛ کنایه از سنبوسه ٔ قندی است . (آنندراج ).
|| قبله . جهت عبادت . آنجا که روی بدان عبادت کنند :
به یک هفته بر پیش یزدان بدند
مپندار کآتش پرستان بدند
که آتش بدان گاه محراب بود
پرستنده را دیده پر آب بود.

فردوسی .


|| این لفظ بر محل مقدس و هیکل دلالت مینمود که خدای تعالی مشیت خود را در آنجا برای بنی اسرائیل ظاهر میفرمود وگاهی از اوقات محراب قصد از تمام هیکل می باشد. (قاموس کتاب مقدس ). || آتشدان . (بیرونی ). المجمرة. (یادداشت مرحوم دهخدا). || محل اجتماع و نشستن مردم . (از اقرب الموارد). || مذبح . (منتهی الارب ). || کاخ ، عن ابی عمروبن العلاء قال : دخلت محراباً من محاریب حمیر، که مقصود شاعر کاخ و یا چیزی شبیه آن است . (از اقرب الموارد). بیشه . (منتهی الارب ). بیشه ٔ شیر. (اقرب الموارد). ج ، محاریب . || گردن ستور. (از منتهی الارب ). ج ،محاریب . || شیخک . صوفی . امام (در سبحه ). (یادداشت مرحوم دهخدا).

محراب . [ م ِ ] (ع ص ) محرب . (منتهی الارب ). مردی محراب ؛ مردی بسیار جنگ آور و دلیر. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).


محراب . [ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ژاوه رود بخش دزاب شهرستان سنندج ، واقع در 43هزارگزی جنوب خاوری دزاب و 2هزارگزی تنگی سربا. دارای 500 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


فرهنگ عمید

۱. جای ایستادن پیش نماز، طاق مسجد که در سمت قبله است، قبله.
۲. [قدیمی] بالای خانه.
۳. [قدیمی] صدر مجلس.
۴. [قدیمی] جایگاه شیر.

دانشنامه عمومی

ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد.
محراب مسجد
محراب کلیسا یا تابوک

دانشنامه آزاد فارسی

محراب (معماری اسلامی). مِحراب (معماری اسلامی)
مِحراب
فرورفتگی دیوار سمت قبله در مسجد، که جهت قبله را مشخص می کند. حداقل یک فرورفتگی اندک، و حداکثر فضایی نسبتاً کوچک،از نخستین عناصر ظهوریافته در تاریخ ساخت مسجد است. برخی گفته اند از آن جا که محل حرب (به معنای جنگ) با شیطان است، محراب نام دارد. نخستین مسجدها، محراب هایی ساده داشته اند. به تدریج با ساخت گنبدی کوچک، یا ایجاد تغییراتی در سقفِ روی محراب بر اهمیت آن افزوده شد؛ ازجمله کاربندی های ابتداییِ بالای محرابِ مسجد جامع نایین. بعدها، به ویژه در ایران، با بهر ه گیری از هنرهای وابسته به معماری، ویژگی های شکلی و ساختاری محراب چنان غنا و تکامل یافت که گاه به ارزشمندترین و نفیس ترین عنصر کالبدی مساجد بدل شد. زیباترین محراب ها در مساجد ایران تجلّی یافته اند. معمولاً کف محراب های بزرگ، گودتر از سایر قسمت های کف شبستان است، تا علاوه بر ایجاد حریم مناسب برای پیش نماز، شائبۀ بلندتربودن مکان پیش نماز از مأمومین را ـ که مبطل نماز است ـ رفع کند. سطح دیوارۀ محراب، با عمقی متفاوت، با نقوشِ مختلفِ منطبق با سنّت تزیینی اسلامی ـ اغلب آیات شریفۀ قرآن کریم در دورتادور آن ـ مزین می شود. این نقوش در قرن های اولیه، بیشتر نقوش گیاهان بوده اند، و به تدریج، به ویژه در مساجد ایرانی از قرن ۵ق، هندسی و انتزاعی شده اند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی از قسمت های معنوی مساجد، محراب نام دارد که از تقدس خاصی برخوردار است. محراب که به معنای محل جنگ، صدر مجلس و محل ایستادن امام جماعت در مسجد است، به معنای غرفه و اطاقک هم می باشد و محراب به این معنی، در زمان پیامبر نبوده و در عهد خلفای بعد از زمان عمر بن عبدالعزیز به بعد ساخته شده است. و اگر در برخی روایات هم تعبیر "محراب النبی" بیان شده، منظور محل نماز و مصلای ایشان است.
در مورد معنای لغت "محراب" میان علما و مفسرین اختلاف نظر وجود دارد. راغب می گوید: "محراب مسجد را از آن روی محراب گفته اند که محل جنگ با شیطان و هوای نفس است. و برخی گفته اند: محراب را از این جهت محراب می نامند که انسان باید در آن، حریب – عاری - از اشتغالات دنیوی و پریشانی خاطر باشد. و عده ای معتقدند اصل کلمه محراب به معنای صدر مجلس در خانه است. سپس صدر مسجد را نیز محراب نامیده اند. و عده ای برعکس گفته اند: اصل محراب در مورد مسجد است و این اسم مخصوص به صدر مسجد بوده سپس صدر اتاق را هم به محراب مسجد تشبیه نموده اند و گویا این قول صحیح تر به نظر می رسد.
لفظ محراب در قرآن
از برخی آیات قرآن مجید استفاده می شود که در شرایع قبل نیز مکانی به عنوان محراب و محل عبادت وجود داشته است، هر چند کیفیت این مکان ها که از چه شکل و خصوصیاتی برخوردار بوده اند، برای ما روشن نیست. قرآن کریم درباره حضرت سلیمان (علیه السّلام) می فرماید: "یَعْمَلُونَ لَهُ مَا یَشاءُ مِن محَرِیب وَ تَمَثِیلَ وَ جِفَانٍ کالجَْوَابِ وَ قُدُورٍ رَّاسِیَتٍ اعْمَلُوا ءَالَ دَاوُدَ شکْراً وَ قَلِیلٌ مِّنْ عِبَادِی الشکُورُ. " آن متخصصان برای او هر چه می خواست: از محراب ها و مجسمه ها و ظروف بزرگ مانند حوضچه ها و دیگ های چسبیده به زمین می ساختند. ای خاندان داود، شکرگزار باشید. که از بندگان من اندکی سپاسگزارند. محراب به معنای اطاقکی در بسته نیست، بلکه جای امام جماعت مسجد می باشد. محراب از جنگیدن (حرب) گرفته شده است، زیرا نمازگزار، با یافتن حضور قلب، در عبادت، با شیطان و با نفس خود می جنگد. و در شان حضرت زکریا (علیه السّلام) می فرماید: "فنادته الملائکة و هو قائم یصلی فی المحرابان الله یبشرک بیحیی مصدقا بکلمة من الله و سیدا و حصورا و نبیاً من الصالحین. " پس در حالی که وی ایستاده (و) در محراب (خود) دعا می کرد، فرشتگان، او را ندا در دادند که: خداوند تو را به (ولادت) یحیی- که تصدیق کننده (حقانیت) کلمة الله (حضرت عیسی) است، و بزرگوار و خویشتن دار و پیامبری از شایستگان است- مژده می دهد. و نیز در مورد حضرت مریم (علیهاالسلام) می فرماید: "فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسنٍ وَ اَنبَتَهَا نَبَاتاً حَسناً وَ کَفَّلَهَا زَکَرِیَّا کلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا الْمِحْرَاب وَجَدَ عِندَهَا رِزْقاً قَالَ یَا مَرْیَمُ اَنی لَکِ هَذَا قَالَت هُوَ مِنْ عِندِاللهِ اِنَّ اللهَ یَرْزُقُ مَن یَشاءُ بِغَیرِ حِسابٍ. " پس پروردگارش وی (مریم) را با حسن قبول پذیرا شد و او را نیکو بار آورد، و زکریا را سرپرست وی قرار داد. زکریا هر بار که در محراب بر او وارد می شد، نزد او - نوعی - خوراکی می یافت. می گفت: "ای مریم، این از کجا برای تو آمده است؟ او در پاسخ می گفت: این از جانب خداست، که خدا به هر کس بخواهد، بی شمار روزی می دهد. ""محراب" محل ویژه ای است که در معبد برای امام آن معبد یا افراد خاصی در نظر گرفته می شود و برای نام گذاری آن به این اسم، جهاتی ذکر کرده اند که از همه بهتر، سه جهت زیر است: ۱. نخست این که از ماده "حرب" به معنی جنگ گرفته شده است چون مومنان، در این محل به مبارزه با شیطان و هوس های سرکش برمی خیزند. ۲. دیگر این که "محراب" اصولاً به معنی بالای مجلس است و چون محل محراب را در بالای معبد قرار می دهند به این نام نامیده شده است. در ضمن باید توجه داشت که وضع محراب در میان بنی اسرائیل چنانکه گفته اند با وضع محراب های ما تفاوت داشت، آنها محراب را از سطح زمین بالاتر می ساختند به طوری که چند پله می خورد و اطراف آن مانند دیوارهای اطاق، آن را محفوظ می کرد به طوری که افرادی که در داخل محراب بودند، از بیرون کمتر دیده می شدند. ۳. محراب به معنی تمام معبد است که جایگاه مبارزه با هوای نفس و شیطان بوده است.
نخستین محراب و مقصوره
"مقصوره" اطاقکی بود که یک دریچه داشت و مردم، از آنجا به پیش نماز نگاه می کردند و عثمان، اولین کسی بود که در مسجد، مقصوره ساخت. و این به دنبال کشته شدن عمر بود که مقصوره ای کوچک ساخت که داخل آن جای می گرفت و نماز می خواند. در این رابطه به عنوان مثال، عمل مروان بن حکم، خلیفه اموی، قابل ذکر است. وی به دنبال حادثه سوء قصدی که به او شد و کسی با چاقو به او حمله کرد و قصد ترورش را داشت و بالاخره دستگیر و زندانی و پس از مدتی، اعدام شد، به فکر ساختن مقصوره ای محکم افتاد و مروان، اولین کسی بود که در مسجد، مقصوره را با سنگ های نقش و نگاردار ساخت و برایش دریچه قرار داد. معاویه هم بعد از ماجرای سوء قصدی که به او شد، در مسجد، مقصوره درست کرد. محراب و محاریب و مقاصیری در شرع، نهی شده که بنای جبارین از ترس بوده و مامومین، آنها را درک نمی کردند. نخستین محراب را عثمان به منظور جلوگیری از خطر از خشت ساخت. گفته اند: مروان بعد از این که با کارد، مضروب شد، مقصوره ای مشبک در مسجد ساخت. همچنین معاویه در شام، پس از مضروب شدن از یک فرد خارجی، برای حفظ خود مقصوره ساخت. این نکته که محراب، رزمگاه است نکته بسیار عمیق و آموزنده ای است و مسلمان را حتی در حال نماز و عبادت هم، در حال جنگ با عوامل بازدارنده انسان از رشد معنوی و تکامل روحی می شمارد. آن کس که در جهاد اکبر و مبارزه با نفس بتواند قوای نفسانی خود را کنترل کرده و با زمام تقوا نفس سرکش را مهار زده و بر آن تسلط یابد، می تواند در کوران حوادث و بحران های اجتماعی و شدائد و حوادث هم بر سر ایمان و عقیده و مکتب و پاکی و فضائل اخلاقی، استوار و ثابت قدم بماند و انسان با خدا، می تواند در جهاد و مبارزه هم گامی بردارد و امت آشنا با مسجد و محراب و منبر، آن آگاهی و صلابت را دارند که با شناخت دوست و دشمن، آینده و تاریخ و نظام متقن اجتماعی را بر اساس مکتب بنا نهند. البته قابل ذکر است که اینگونه محاریب و مقاصیر و اطاقک های در بسته که خلفا می ساختند، حتی موجب بطلان نماز می شدند. در این باره امام باقر (علیه السّلام) می فرماید: نماز اقتدا کنندگان به چنین کسانی در اینگونه موارد صحیح نیست. و اما محراب به معنای اطاقکی در بسته نیست، بلکه جای امام جماعت مسجد می باشد. محراب از جنگیدن (حرب) گرفته شده است، زیرا نمازگزار، با یافتن حضور قلب، در عبادت، با شیطان و با نفس خود می جنگد. این نکته که محراب، رزمگاه است نکته بسیار عمیق و آموزنده ای است و مسلمان را حتی در حال نماز و عبادت هم، در حال جنگ با عوامل بازدارنده انسان از رشد معنوی و تکامل روحی می شمارد. آن کس که در جهاد اکبر و مبارزه با نفس بتواند قوای نفسانی خود را کنترل کرده و با زمام تقوا نفس سرکش را مهار زده و بر آن تسلط یابد، می تواند در کوران حوادث و بحران های اجتماعی و شدائد و حوادث هم بر سر ایمان و عقیده و مکتب و پاکی و فضائل اخلاقی، استوار و ثابت قدم بماند و انسان با خدا، می تواند در جهاد و مبارزه هم گامی بردارد و امت آشنا با مسجد و محراب و منبر، آن آگاهی و صلابت را دارند که با شناخت دوست و دشمن، آینده و تاریخ و نظام متقن اجتماعی را بر اساس مکتب بنا نهند.
محراب نمایی از هنر
...

پیشنهاد کاربران

محل جنگ ( از ریشه حرب به معنای جنگ )
محل جنگ با شیطان
مکانی در مساجد که رو به قبله می سازند و تزیین های کاشی کاری ؛ گچبری و کتیبه دارد.

محراب= حربگاه میدان جنگ و نبرد و لذا چون نماز جنگ با نفس اماره است محل اقامه نماز امام جماعت

محراب عبادت محل اقامه نماز امام جماعت است

مهراب جایی برای نیایش است, همانگونه که واژه نامه آبادیس در این باره نوشته. در نسکها آنرا به شکل تازی محراب می نویسند که پارسی آن مهراب است و از مهرکده همان نیایشگاه آئین میترا گرفته شده. در مهرکده هایی که در اروپا بر جا مانده یا مهرکده های ویرانی که آنرا باز سازی کرده اند, مانند مهرکده دویچ - آلتن بورگ در اتریش به شکل مهراب بر می خوریم و آرشیتکت آن به شکل یک کمان است که بالای آن مانند ۸ پارسی است که ما می نویسیم. آنجا جایگاهی است که بالاترین سرپرست آئین میترا ( رده پیر ) می ایستاده و امروز در کلیساها کشیش ها می ایستند که آرشیتکت آن بر گرفته از مهرکده هاست چون پیش از آئین ترسایی اروپایی ها ( امپراتوری روم ) دین میترایی داشتند و در زمان کسرای روم Constantine که آئین میترایی داشت و چون مادرش به دین ترسایی باورمند شده بود او هم به آن دین گروید اروپا هم کم کم ترسایی شدند. می دانیم که در آئین میترا هفت رده یا جایگاه هست که به ترتیب به لاتین چنین است: ۱ - Corax =کلاغ// 2 - Nymphus =همسر//3 - Miles=سرباز// 4 - Leo =شیر//
5 - Perses =پارسی//6 - Hliodromus = پیک خورشید//7 - Pater =پیر یا همان پدر در مهراب پدر مانند امروز در کلیسا پدر روحانی می ایستاده است. اگر خوب نگرش کنیم مهراب به دین های دیگر هم آمد. چنانکه در نسکهای اروپایی آمده پس از یورش تازی ها و اسلامی شدن ایران آتشکده ها به مزکت دگرگون شدند. آنچه ما امروز در ساخت و آرشیتکت این نیایشگاه می بینیم بر گرفته از نیایشگاههای زرتشتی است. اینها را دانشمندان اروپایی نوشته اند. به شکل گنبد ها نگاه کنید که آنرا گل دسته می نامند. این همان سنبل آتش و روشنایی است. آتش هنگامیکه می سوزد از بخش پائین زیاد تا به سوی بالا که می رود نازک می شود. این شکل گنبد همان آتش است که در کلیساهای ارتدکس روسیه هم هست و بر گرفته از آرشیتکت ایرانی ( ساختن آتشکده ) و نماد نور و روشنایی است که در پاره ایی از کلیساها گنبد هایی به شکل ۸ [۱]ساخته شده که آنهم از آئین میترایی می آید نمونه آن Hagia Sophia در استانبول امروزی است که کلیسای رومی بود و هر دو شکل گنبد و آرشیتکت میترایی در آن هست. تاج محل را آرشیتکت های ایرانی درست کرده اند ( آرشیتکت بنیادی آن پارسی بود ) در آن سنبل گنبد آتش و مهراب میترایی هست همچنانکه در هر مزکتی آنرا می بینیم. در مورد آنچه نوشته ام با استادان باستان شناس و آرشیتکت در آلمان گفتگو در اینباره و پرسش از آنها داشته ام دیگر اینکه در نسکهای اروپایی هم خوانده ام. در شهر بروگرد ( بروجرد ) ایران مزکت جامع آن هزار سال پیش از زایش مسیح ساخته شده اینرا من در کتاب تاریخ بروجرد نوشته مولانای بروجردی و تسکره حزین خوانده ام. در گذشته آتشکده بوده ولی امروز به مزکت دگر گون شده این یک نمونه بود که نوشتم!


[۱] - پا برگی درخت کاج سنبل در آئین میترایی است که بلندی و بزرگی را با آن آشکار می کنند. در هر دین یا مذهبی سنبلی برای شناساندن آن هست. در دین میترا درخت کاج است. در دین زرتشت آتش است که سنبل پاکی و پاک کنندگی و روشنایی است. در دین ترسایی چلیپ و در مذهب اسلام شکل داس گونه ایی از ستاره گردان ( ماه ) است. در هنگام کریسمس که د ر گذشته همان زایش میترا بوده و اروپایی ها هر ساله آنرا به نام زایش مسیح جشن می گیرند. روی شیشه پنجره ها شکل ۸ را با لامپهای کوچک LED می گذارند و همه جا با نور آرایش می شود.

محراب چیزی به معنی سجاده است یا محل عبادت . .


کلمات دیگر: