یام
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
۱- ایستگاه پیک ها سرویس پستی ( ایلخانان تادور. آق قویونلو ). ۲- اسب چاپار : برادران آنچه برایشان حکم کننداز قوبجور و عوارضات و ترتیب یام و اولاغ و علوفات .
در عبارت زیر از تاریخ قم آمده است و معنی آن روشن نیست و شاید باشد
فرهنگ معین
(حر رب . ) نک . یا.
(اِ.)1 - اسب قاصد، پیک . 2 - جایی که اسب پیک را با اسب تازه نفس عوض می کردند.
(حر رب .) نک . یا.
لغت نامه دهخدا
من که چون عیسی نیارم بی خری رفتن به راه
هر زمانم دیگری گیرد چو اسب یام الاغ.
رساندن به کمخا پیام و سلام.
یام . (اِخ ) دهی است از دهستان قاروچ بخش حومه ٔ شهرستان قوچان واقع در 30000 گزی شمال باختری قوچان . دارای 1068 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
یام . () در عبارت زیر ازتاریخ قم (ص 111) آمده است و معنی آن روشن نیست و شاید «یا» باشد: ریع و زرع همدان از آفتی خالی نیست گاهی در کشت گاهی در زرع گاهی در درخت گاهی در میوه وبه زبان عجم ذکر کرده بودند که کشت همدان یام به کشت یام به ورز است یام به درو چه از آفت خالی نیست .
یام . (اِخ ) ابن احبی ، قبیله ای است به یمن از همدان . نسبت بدان یامی ّ است و گاه در اول آن همزه ٔمکسوره افزایند و گویند اِیامی ّ. (از تاج العروس ).
یام . (اِخ ) ابن اصفی بن رفع مالک از بنی حاشد ازهمدان ، از قحطانیه . جدی جاهلی است . (از اعلام زرکلی ). بطنی از همدان . (عیون الاخبار ج 2 ص 179 حاشیه ٔ 2).
یام . (اِخ ) ابن عنس بن مالک بن ادد، از قحطان ، جدی جاهلی است . عماربن یاسر از نسل اوست . (از اعلام زرکلی ).
یام . (اِخ ) ایستگاه میان سگبان و کندلج خط تبریز به جلفا در پنجاه و چهار کیلومتری تبریز.
یام . (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان مرند و 925 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
یام . (اِخ ) نام پسر نوح که در طوفان غرق شد و او را کنعان نیز گفته اند. صاحب مجمل التواریخ والقصص گوید : پس طوفان برآمدن گرفت از بالا و زیر، پسر نوح کنعان و دیگر روایتی نام او یام ... (ص 185). خواندمیر آرد: به صحت پیوسته که نوح علیه السلام را پسری بود مشرک یام نام و وی را کنعان نیزگویند و آن با مادر خود که مسماة بواعله بود در دخول کشتی با نوح اتفاق نکرد و آنجناب هرچند ولد خود رااز آب تحذیر فرمود بسمع قبول نشنود و گفت : «ساوی الی جبل یعصمنی من الماء» لاجرم آن پسر با مادر در نظر نوح (ع ) غریق بحر فنا گشتند. (حبیب السیر ج 1 ص 13).
یام . (اِخ ) دهی است از دهستان سرولایت بخش سرولایت شهرستان نیشابور واقع در 24000 گزی باختر جکنه ٔ بالا. دارای 813 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
یام (خوشاب)
یام (نرم افزار)
یام (ورامین)
این روستا در دهستان بهنام سوخته جنوبی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۴۶ نفر (۹۲خانوار) بوده است.
دانشنامه آزاد فارسی
گروهی از گیاهان بالارونده، از جنس Dioscorea، خانوادۀ تمیس (Dioscoreaceae). این گیاه در نواحی گرمسیری کشت می شود و ساقه های نشاسته ای زیر زمینی آن ها به مصرف غذا می رسد. یام مکزیکی(D. composita) حاوی ماده ای شیمیایی است که در قرص های ضد آبستنی به کار می رود. یام پافیلینوعی وحشی است که ساقه های زیرزمینی بزرگی به وزن ۳۰۰ کیلوگرم تولید می کند. گیاه شناسان انگلیسی بعد از ۴۰ سال سرانجام در ۲۰۰۱ مشخص کردند که این نوع منقرض نشده است و هنوز در کیپ پلاتو واقع در افریقای جنوبی، می روید.