کلمه جو
صفحه اصلی

ادم و حوا


برابر پارسی : ( آدم وحوا ) مشی و مشیانه

دانشنامه عمومی

آدم و حوا. آدم و حوا (به انگلیسی: Adam and Eve)، بر حسب اسطوره آفرینش ادیان ابراهیمی، نخستین مرد و زن بودند؛ که طبق بخش نخست کتاب مقدس و آیاتی از کتاب قرآن، توسط خدا آفریده شدند. داستان آدم و حوا در مرکزیت این اعتقاد است که خداوند انسان را در بهشتی بر روی زمین زندگی کنند، اگر چه آن ها را از آن مقام سقوط کردند و جهان حاضر پر از درد و رنج و بی عدالتی شکل گرفت. این پایه و اساس این باور است که بشریت در اصل یک خانواده است، و همه از یک جفت از اجداد اصلی ریشه گرفته اند. همچنین این اسطوره عمده اساس باورهای مهم در کتاب مقدس مسیحیت برای آموزه های سقوط انسان و گناه اولیه را فراهم می کند، اگر چه به طور کلی یهودیت و اسلام در این مورد با مسیحیت اتفاق نظر ندارند.The Woman, the Man, and the Serpent اثر Byam Shaw   Adam and Eve اثر تیسین   Depiction of the Fall، در موزه Kunsthalle Hamburg, اثر Master Bertram   آدم و حوا اثر آلبرشت دورر   Eve giving Adam the forbidden fruit, اثر لوکاس کراناخ پدر   آدم و حوا از رونوشتی از 'فالنامه منتسب به جعفر الصادق، حدود 1550 میلادی, صفویان، ایران   ریزه کاری یک پنجره شیشه ای رنگ زده شده (قرن 12 میلادی) در کلیسای جامع Saint-Julien، در لومان، فرانسه   Adam & Eve، از نسخه خطی تذهیب شده، حدود 950 میلادی، با نام Escorial Beatus   Adam and Eve اثر Maarten van Heemskerck   تصویرسازی اولیه (کهن) مسیحی از آدم و حوا در گوردخمه مارسلینوس و پیتر   Adam and Eve Driven From Paradise اثر جیمز تیسو   آدم و حوا به تصویر کشیده شده در یک نقاشی دیواری در کلیسای Abreha wa Atsbeha در اتیوپی
این داستان در روایات ابراهیمی بعدی زیر بسط و جزئیات مفصلی رفت، و به طور جامعی توسط پژوهشگران امروزی کتاب مقدس تجزیه و تحلیل شده است. تفسیرها و اعتقادات در ارتباط با آدم و حوا و داستانی که بر محور آنان می چرخد، در میان فِرَق و ادیان مختلف متنوع است؛ برای مثال، نسخه اسلامی داستان، این را در نظر دارد که آدم و حوا متساویا مسئول گناهان بادسری یا تکبرشان بودند، به جای این که حوا اولین کسی باشد که بی ایمانی کرده باشد. داستان آدم و حوا اغلب در هنر به تصویر کشیده می شود، و تأثیری مهم در ادبیات و شعر داشته است. داستان هبوط آدم اغلب، به عنوان این که یک تمثیل است درک می شود.
هیچ مدرک فیزیکی ای مبنی بر این که آدم و حوا هیچ وقت واقعاً وجود داشته اند موجود نیست، و وحود واقعیشان با ژنتیک فرگشتی انسان است. با این حال، در برخی کشورها مغایرت بزرگی بین اتفاق نظر علمی و نظر عامه وجود دارد؛ نظرسنجی ای در 2014 میلادی گزارش می کند که 56% آمریکایی ها اعتقاد دارند که "آدم و حوا اشخاص واقعی بوده اند"، و 44% چنین چیزی را با قاطعیت قوی یا مطلق باور دارند.
با آن که برداشتی سنتی این بوده است که سفر پیدایش را موسی تألیف کرده و واقعی (نه ساختگی و تخیلی) و استعاری به حساب رفته است، پژوهشگرانِ مدرن، روایت آفرینش سفرِ پیدایش را به عنوان یکی از اسطوره های مختلف باستانی از نوع اسطوره ریشه در نظر می گیرند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آدم و حوا. آدم، یا آدم ابوالبشر، نخستین انسان و پدر همه مردمان و حَوّا ، نخستین زن ، همسر حضرت آدم و مادر نسل بشر است.
در دنیا جایگاهی بسیار خوب و پردرخت و شاداب وجود داشت که به آن بهشت دنیا می گفتند. خداوند آدم علیه السلام را در همانجا آفرید و روح انسانی را در او دمید، و به فرشتگان فرمان داد تا او را سجده کنند.در روایت امام صادق علیه السلام آمده:«منظور از بهشت، بهشت دنیا بوده»
عروسی حویزی، علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۶۲.
از آن جا که خداوند اراده کرده بود تا فرزندانی به حضرت آدم عطا کند، و نسل او را به وجود آورد، مشیت او چنین قرار گرفت که حضرت آدم همسری داشته باشد تا با او ازدواج نموده و از او دارای فرزند گردد.خداوند حوّا را از زیادی گِل آدم علیه السلام آفرید، بنابراین حوّا بعد از آفرینش آدم علیه السلام آفریده شده است.چنان که این مطلب به طور سربسته، از آیه اول سوره نساء
نساء/ سوره۴، آیه۱.
آدم علیه السلام به این ترتیب از تنهایی بیرون آمد، و با حوّا اُنس گرفت؛ چنان که امام صادق علیه السلام فرمود:«ازاین رو زنان را «نساء» می گویند، چون این واژه در اصل اُنس است، و برای آدم علیه السلام جز حوّا کسی نبود تا با او اُنس بگیرد.»
عروسی حویزی، علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۴۳۰.
...

پیشنهاد کاربران

دو محقق هلندی از مطالعه لوح های گلی یافته شده در راس شام را ( یعنی بالای سرزمین شام ) شمال غربی کشور سوریه به یک اسطوره دست یافته اند که قدمت آن حدود 1300 سال قبل از میلاد مسیح می باشد و به فرهنگ و تمدن قوم اوگاریت تعلق دارد و به خط میخی و الفبای اوگا ریتی نگاشته شده است. در آن داستان el با تلفظ اِل خدای خوبی ها با همسرش به نام asherh با تلفظ آشیره ( شیر اولیه ) در باغ بهشت بسر می برند و از حیات جاودانه بر خوردار اند و از میوه های گوناگون درخت زندگی تغذیه می کرده اند. تا اینکه یک موجود اهریمنی به نام horon با تلفظ هو رون ( به احتمال زیاد به معنای رانده شده توسط هو ) که قبلا در کوه خدایان به سر می برده است و مورد خشم خدایان قرار می گیرد و از باغ کوهستانی خدایان طرد و تبعید میگردد. پس از رانده شدن به شکل یک مار بزرگ در می آید و وارد باغ بهشت می شود و درخت زندگی را مسموم و آنرا به درخت مرگ تبدیل می کند. خدایان از او میخواهند که درخت مسموم شده را از ریشه بکند و آنرا بر اندازد. از امر خدایان سرپیچی میکند و فرمان به el ابلاغ میگردد که هم درخت را براندازد و هم هو رون را سر به نیست کند. در حین مبارزه مار اورا نیش می زند و استعداد جاودانگی اورا مختل می کند و پس از آن اِل و آشیره مشمول حال میرایی می شوند. پژوهشگران معتقدند که این اسطوره حدود 800 سال قبل از داستان آدم و حوا در کتاب آفرینش موسا نگاشته شده است و احتمالا به در بار فراعنه مصر هم راه یافته و موسا به عنوان فرزند خوانده فرعون در دوران کودکی توسط پیشوایان دینی دربار از محتوای آن اسطوره آگاهی یافته است. بهر حال کلمه آدم به نظر من یک کلمه فارسی است و معنای آن دَم آغازین یا اولیه می باشد. در در کتاب اول تورات بعد از اینکه خداوند آدم را از گل می آفریند در کالبد او " دَم زندگی " می دمد و در قرآن از دمیدن روح صحبت به میان آمده است. بهر حال این حقیر به یک باور نو رسیده ام و آن اینکه خداوند متعال در حالت اولیه کمال ایده آل بهشتی هستی و وجود خویش، کلیه افراد انسانی را بطور همزمان و هم سن و سال و در یک سن معتدل ( به احتمال قریب به یقین در سن چهل سالگی ) و از هستی و وجود خود ( و نه از عدم و نیستی ) در سطح کمال خوبی و زیبایی آفریده است و به آنها حیات جاودانه اهداء نموده است. از همه مهمتر اینکه هر فردی را از یک خانواده خودی ده عضویی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن یا پنج آدم و پنج حوای خودی آفریده است که در قالب پنج زوج بنیادی خودی از زوجیت با خود و تجربه عشق خویشتن برخوردار بوده اند. سوال : آن حیات در سطح کمال ایده آل بهشتی تا قبل از آغاز سَفَر آفرینش چند سال طول کشیده است ؟ در پاسخ گویی به این سوال، استفاده از اعداد ملیون ؛ میلیارد ؛ بیلیارد و تریلیارد تا حدودی غیر منطقی و غیر معقول و گمراه کننده خواهد بود. بجای آن و برای سهولت می توان از عبارت ؛
" یک جاودانگی " استفاده نمود و آنهم محدود و متنهای ، زیرا جاودانگی نامحدود و نامتناهی و بینهایت و بدون آغاز و پایان خاص و ویژه حیات و هستی و وجود بیکران خود خداوند می باشد که در برگیرنده کلیه جاودانگی های محدود و متناهی و بیشمار است. افزایش جمعیت از راه تولید مثل و از طریق آمیزش جنسی زن و مرد و یا والدین و نسل به نسل تنها در طول سفر صورت می پذیرد. بهشت یک باغ نیست بلکه حالت کلی هستی و وجود می باشد که بین دو سر حد بالا و پایین ( به قول حکیمان و عارفان دینی : اعلی و اسفل ) محصور و محدود است. این دو سر حد از همدیگر جدا نیستند بلکه روی هم قرار دارند و بین این دو مرز ؛ یکی نهایت نقصان و دیگری کمال ایده آل ، هستی و یا وجود دارای حالات کلی بیشماری است که پشت سر هم با یک ترتیب و نظم خارقالعاده و شگفت انگیز در چهارچوب طرح مطلق آفرینش و براساس مفاد ثابت و تغییر ناپذیر آن از طریق وقوع قیامت ها یا مه بانگ های هفتگانه و بیشمار بر اثر نوسانات متوالی انقباض و انبساط هستی های محدود و متناهی کیهانی در چهار چوب مکان های مجرد و مطلق سه بعدی با محیط های ثابت و پایدار و مسدود و نفوذناپذیر ، به ظهور می رسند و محو میگردند. در پایان سفر همان حالت اولیه کمال ایده آل بهشتی دوباره برقرار خواهد گردید و اعضای ده نفره خانواده های افراد انسانی دوباره بطور همزمان به ظهور میرسند و با همان سن معتدل اولیه از همان حیات نیمه جاودانه برخوردار خواهند گردید و آن حیات تا زمانی ادامه خواهد یافت که خداوند تصمیم به سفری دیگر بگیرد. خلاصه اینکه ما انسان ها از خداوند و بهشت جدا نشده ایم ( به قول مفسران : هبوت نکرده ایم ) و هم اکنون و در این جهان و در کلیه جهان های موازی و همسان و بیشمار پیش خداوند هستیم و در بهشت به سر می بریم ، البته همانطور که در بالا اشاره شد، دریکی از حالت های کلی و بیشمار بهشت مشغول زندگی هستیم. تعداد منازل ؛ وادی ها ؛ شهر های عشق و ایستگاه های حرکات نزولی و صعودی هستی و وجود هرکدام 7 تا می باشند و منازل صعودی تکرار مطلق یا صدرصد منازل نزولی می باشد. طول عمر هر منزل گاه کلی کیهانی ( دهر کیهانی ) احتمالا برابر است با 90 میلیارد سال. از آنجایی که هر کدام از حیات های هفتگانه بهمراه نظم و سامان های هفتگانه طبیعت و کیهان و بهمراه آسمان و زمین های هفتگانه در قدم های هشتم دوباره در سطوح برتر و کمال یافته تر از قبل تکرار می گردند، خواب مرگ 90 میلیارد سال طول نمیکشد بلکه 7 ضزبدر 90 میلیارد یعنی 630 میلیارد سال. و از آنجاییکه هر فرد انسانی در طول خواب ژرف مرگ از حیات روئیایی در سطح کمال ایده آل بهشتی در عالم روئیا ( در ذهن خداوند ) برخوردار خواهد گردید و آن حیات تا بیداری مجدد در منزل دنیوی و شهودی خاص و ویژه خود طول خواهد کشید، لذا حیات های روئیای افراد انسانی بعد از مرگ که در بین کلیه گذشتگان و آیندگان و اعضای خانواده انفرادی خویش جریان می یابد، همیشه حدود 630 میلیارد سال طول می کشند. البته این اعداد را نباید بیش از حد جدی بگیریم. زیرا طول عمر کلی کیهان هنوز توسط منجمین و کیهان شناسان قابل محاسبه و تعیین نمی باشد. اگر اندازه و مقدار آن در آینده محاسبه شد و برابر با x سال بود، آنگاه میتوان از حاصلضرب x و 7 استفاده نمود. از اعضای خانواده های ده نفره افراد انسانی در عالم روئیا در طول سفر همیشه یک یا دو عضو به مدت طول عمرشان در منازل واقعی و شهودی سفر در بین جمع خانوادگی غائب خواهند بود.
واژه rasshmra که به " راس شمرء " ترجمه گردیده است به احتمال قوی یک واژه ترکیبی است که سه کلمه فارسی راس و شام و را تشکیل شده است. حرف را در بعضی عبارات اوستایی نقش علامت کسره را بازی می کند. لذا ترجمه صحیح این واژه " راسِ شام " می باشد.

آدم دراصل خداوند وقتی که از وجود ( روح ) خود قسمتی راجدا کرد او را ( یا دم ) نامید یعنی ای دمیده و از وجود خودم - که در قرآن هم در بعضی آیات
یا دم گفته شده - و گروه جبرییل و گروه محمد از روح آدم و حوا بوجود آمده اند

تلفظ صحیح نام های دو فرزند آدم و اِوا آبیل و گابیل می باشند و نه هابیل و قابیل. آبیل به زبان فارسی اقوام سومر و ایلام به معنای بیل آبیاری و گابیل به معنای بیل شخم زنی قبل از اختراع گاوآهن می باشند. Eve با تلفظ اِوهَ و یا اوا اشاره به ضمیر سوم شخص دارد و به معنای " او " می باشد و Adam با تلفظ اروپایی آدام و تلفظ شرقی آدم به معنای دَم آغازین حیات در پهنه بیکرانی و بی نهایت می باشد و طنین آن در بینهایت دور دست ها هرگز به سردی و خاموشی منجر نخواهد گردید.

اعتراض ابلیس به اجرای امر سجده بر آدم تحت این بهانه که او از آتش است و آدم از خاک و آتش برتر از خاک، یک اعتراض معقول و منطقی و شهودی بوده است و در عالم دنیوی - شهودی فعلی هم مورد تائید علم می باشد. زیرا محتوای کل جهان قبل از پیدایش و به کثرت رسیدن، در مرکز آن متراکم و دمای محض بوده است. همچنین نظام فکری و جهان بینی فلاسفه یونان باستان که بر اساس آنها یکی از عناصر اربعه یا چهارگانه آتش؛ خاک؛ آب و هوا منشاء پیدایش موجودات زنده و غیر زنده بوده باشند، حقیقت ندارد و مورد تائید علم هم نمی باشد. بر طبق اصل هم ارزی دما و انرژی بولتزمن که در قالب یک فرمول ریاضی در علم فیزیک بیان گشته است، دما و انرژی یکی نیستند بلکه قابل تبدیل بهمدیگر. یعنی در روند پیدایش جهان دما مقدم بر انرژی بوده است. علت اصلی و ریشه ای در داستان آدم و حوای دینی که شیطان از کلمه دما استفاده ننموده بلکه واژه آتش را بر زبان فرشته ای خویش جاری نموده است، این حقیقت می باشد که متفکرین و اندیشمندان عصر پیامبر اسلام و حتا خود آن بزرگوار توانایی تمیز قائل شدن بین دما و آتش را نداشته اند و در عصر جدید هم اکثریت قاطع افراد انسانی نمیداند که دما و انرژی یکی نیستند. از طرفی دیگر طبق سوره قرآنی اعراف خداوند متعال آدم را بهمراه زشتی های آشکار و پنهان آفریده است و نه در سطح کمال ایده آل. لذا از دیدگاه انسان بیدار و آگاه و فهیم و عاقل عصر جدید سجده نکردن به یک موجود ناکامل یک عمل و رفتار معقول و منطقی می باشد. این حقیر هم اگر بجای ابلیس بودم با آن موجود ناکامل حتا سلام علیک نمی کردم چه رسد به سجده کردن در پیشگاه عریان او . آیا آلات تناسلی آدم و حوا که در جهت تولید مثل آفریده شده و در این پدیده اجتناب ناپذیر اند از دیدگاه مبارک رسول خدا، زشتی های آشکار و تمایلات جنسی آن دو بهمدیگر ، زشتی های پنهان محسوب شده اند ؟

پرتو یا شعاع نور اجدادی هرفرد انسانی را میتوان در قالب کلمات به شکل زیر فرمول بندی کرد :
من ؛ پدر و مادر ؛ پدر بزرگان و مادر بزرگان ؛ پدران و مادران پدر بزرگان و مادر بزرگان ؛ . . . . . . . . y
این فرمول بندی کلامی یا کلمه ای را در قالب اعداد میتوان از چپ به راست بصورت زیر نوشت :
. . . . . . . . . . . 64 ؛ 32 ؛ 16 ؛ 8 ؛ 4 ؛ 2 ؛ 1
این سری اعداد را میتوان به شکل توانی بر مبنای عدد2 به شکل زیر نوشت :
. . . . . . 6^2 ؛ 5^2 ؛ 4^2 ؛ 3^2 ؛ 2^2 ؛ 1^2 ؛ 0^2
^ علامت توان است و ترم یا عضو آخر یعنی y را میتوان به شکل 2 بتوان x نوشت . y و x کروموزوم ها نیستند بلکه دو عدد مجهول اند و تعیین آنها در حال حاضر و تا آینده های دور دستی از عهده توان معرفت دینی و شناخت علمی خارج اند. اما بینهایت نیستند و بسیار کوچکتر از بینهایت اند. این سری با زبان گویای ریاضی دلالت بر این حقیقت دارد که تعداد افراد انسانی به سمت گذشته افزایش می یابد و نه کاهش. لذا افراد انسانی نمیتوانند حاصل آمیزش جنسی یک زوج باشند بلکه زوج های بسیاری. همچنین عدد مجهول y و یا 2 بتوان x برابر با جمع کلیه ذرات نور و ذرات زیر اتمی موجود در کل کیهان نیستند بلکه برابر با مجموع ذرات بنیادی تر، یعنی ذرات چهار بعدی زمانمکان و ذرات چهار بعدی بیزمانی بیمکانی در سطح ابعاد پلانک که روی هم نوسانگر های بنیادی هشت بعدی را تشکیل می دهند و هرکدام نیمی مساوی از واقعیت عینی اند. اندیشمندان دینی مفاهیم بیزمانی و بیمکانی را از صفات خداوند می دانند و معمولا این مفاهیم را مترادف و معادل و هم معنای عدم وجود زمان و مکان می پندارند، اما هنوز به این حقیقت دست نیافته اند که صفات خداوند به ظهور رسیده اند و بیزمانی و بیمکانی هم به ظهور رسیده و نیمی از واقعیت عینی را تشکیل می دهند. لذا جّد بزرگوار و اولیه کلیه موجودات زنده و غیر زنده منجمله انسان
زمانمکان و بیزمانی بیمکانی اند.
از این به بعد میتوان زمانمکان را آدم و بیزمانی بیمکانی را حوا و یا بر عکس دانست و آنهم نه تنها والدین اولیه و آغازین انسان بلکه کلیه موجودات زنده و غیر زنده. ذرات نور و ذرات اتمی و زیر اتمی عناصر بنیادی نیستند بلکه قالب های پایداری اند که عناصر بنیادی تری مثل ذرات زمانمکان و بیزمانی بیمکانی در ابعاد پلانک در آنها ریخته شده و بسته بندی گردیده اند و آنهم در اولین لحظات وقوع مهبانگ و انبساط محتوای کیهان. این ایده که در این سایت ارزشمند خدمت خوانندگان گرامی بیان میگردد، هنوز به استحضار عالِمان و اندیشمندان دینی ؛ فلسفی و عرفانی و علمی نرسیده است و با اطمینان و یقین و خاطر جمع می توان آنر بکر ترین ایده دینی و علمی نامید که در طول تاریخ بشریت تاکنون برای اولین بار در اندیشه و افکار این حقیر ناچیز القاء و الهام و منعکس گردیده است.


کلمات دیگر: