هفت تن استادان قرائت قر آن در صدر اسلام که عبارتند از : ابوعماره حمزه بن حبیب کوفی ( ف. ۱۵۴ یا ۱۵۸ ه ق . ) عاصم بن ابی الجنود معروف ابن ابی النجود کوفی ( ف. ۱۲۹ ه ق . ) ابوالحسن علی بن حمزه کسائی کوفی ( ف. ۱۸۹ ه ق . ) نافع بن عبدالرحمن بن ابی نعیم ( یا ابی رویم ) مدنی ( ف. ۱۶۹ ه ق . ) عبدالله بن کثیر مکی ( ف. ۱۲٠ ه ق . ) ابو عمرو ابن علائ مازنی بصری ( ف. ۱۵۴ ه ق . ) عبدالله بن عامر بن زیدبن تمیم شامی ( ف. ۱۱۸ هق . ) هر یک ازین قاریان دو راوی داشته و بنابراین چهارده راوی و چهارده روایت وجود دارد . اسامی آنانرا چنین بنظم در آوردهاند [ استاد قرائت بشمر پنج و دو پیر بو عمر و وعلا و نافع و ابن کثیر] [ پس حمزه و ابن عمر و عاصم را از جنس کسائی بشمر هفت بگیر. ] [ نافع مدنی ابن کثیر از مکه بو عمروز بصره ابن عامر از شام .] [ پس عاصم و حمزه و کسائی کوفی این نسبت جمله شان بود و الاکرام .] ( شرح نصاب ۱۷۶ )
قاریان هفت گانه
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
قاریان هفتگانه یا قراء سبعه، هفت تن از روخوانان سرشناس قرآن، کتاب مقدس اسلام بودند که در نیمه سدهٔ دوم هجری قمری می زیستند.قرآن در زمان پیامبر اسلام و زمانی پس از مرگ او بدون اعراب بوده است متخصصین علم لغت و ادب آنها را با قواعدی که در دست داشتند می خواندند و در میان آنها اختلاف وجود داشته است.
ابن کثیر مالکی: که راویانش قنبل و بزّی می باشند.
نافع مدنی: راویانش قالون و ورش می باشند.
عاصم کوفی: راویانش ابوبکر شعبة بن عیاش و حفص می باشند؛ و قرآنی که الآن در بین مردم دائر است مطابق قرائت عاصم است به روایت حفص.
حمزه کوفی: راویانش خلف و خلاد هستند.
کسایی کوفی: راویانش دوری و ابوالحارث هستند.
ابوعمرو بن علاء بصری: روایانش دوری و السّوسی می باشند.
ابن عامر: روایانش هشام و ابن ذکوان هستند.
بعد از رحلت پیامبر اسلام، بعضی از صحابه مانند: ابن مسعود، ابی بن کعب، ابوموسی و … هر یک بر طبق ذوق خود مصحفی ترتیب دادند که از نظر ترتیب سوره ها و شیوه قرائت با هم اختلاف داشتند. مردم نیز گروه گروه شدند و هر گروهی از یک صحابه تقلید کرده و بر طبق مصحف او قرائت می کردند.
این امر موجب شد، اختلافات بین مردم بالا بگیرد. به گونه ای که عده ای، قرائت عده ای دیگر را غلط بدانند. پس از یکی کردن مصاحف، اختلاف قرائت بیش تر به رسم الخط مصحف بازمی گردد. بعضی از حروف به گونه ای نوشته می شد که مشابه حروف دیگر بود و آموزش آن تنها به وسیله قاری ممکن بود. اجتهادهای شخصی قرّاء و لهجه های آنها نیز در کنار دیگر عوامل تأثیر می گذاشتند.
قاریان هفتگانه از طبقه سوم قاریان قرآن در سده دوم هجری بودند که میان مردم شهرت پیدا کردند و این شهرت باعث شد که دیگران را تحت الشعاع قرار بدهند. این هفت تن با این که روات بسیار داشتند ولی دو راوی از آن ها معروف شدند که عبارت اند از:
ابن کثیر مالکی: که راویانش قنبل و بزّی می باشند.
نافع مدنی: راویانش قالون و ورش می باشند.
عاصم کوفی: راویانش ابوبکر شعبة بن عیاش و حفص می باشند؛ و قرآنی که الآن در بین مردم دائر است مطابق قرائت عاصم است به روایت حفص.
حمزه کوفی: راویانش خلف و خلاد هستند.
کسایی کوفی: راویانش دوری و ابوالحارث هستند.
ابوعمرو بن علاء بصری: روایانش دوری و السّوسی می باشند.
ابن عامر: روایانش هشام و ابن ذکوان هستند.
بعد از رحلت پیامبر اسلام، بعضی از صحابه مانند: ابن مسعود، ابی بن کعب، ابوموسی و … هر یک بر طبق ذوق خود مصحفی ترتیب دادند که از نظر ترتیب سوره ها و شیوه قرائت با هم اختلاف داشتند. مردم نیز گروه گروه شدند و هر گروهی از یک صحابه تقلید کرده و بر طبق مصحف او قرائت می کردند.
این امر موجب شد، اختلافات بین مردم بالا بگیرد. به گونه ای که عده ای، قرائت عده ای دیگر را غلط بدانند. پس از یکی کردن مصاحف، اختلاف قرائت بیش تر به رسم الخط مصحف بازمی گردد. بعضی از حروف به گونه ای نوشته می شد که مشابه حروف دیگر بود و آموزش آن تنها به وسیله قاری ممکن بود. اجتهادهای شخصی قرّاء و لهجه های آنها نیز در کنار دیگر عوامل تأثیر می گذاشتند.
قاریان هفتگانه از طبقه سوم قاریان قرآن در سده دوم هجری بودند که میان مردم شهرت پیدا کردند و این شهرت باعث شد که دیگران را تحت الشعاع قرار بدهند. این هفت تن با این که روات بسیار داشتند ولی دو راوی از آن ها معروف شدند که عبارت اند از:
wiki: قاریان هفت گانه
دانشنامه آزاد فارسی
(یا: قُرّاء سبعه) پیشوایان مشهور قرائت، که در تنظیم، نقطه گذاری قرآن و تجوید قرائت از جهت اِعراب، ادغام، وصل و فصل به روش آنان تمسک می شود. مشهورترین قرائت ها همین قرائات هفت گانه است که هریک از آنان به یکی از قاریان هفت گانه منسوب است. قاریان هفت گانه و راویان چهارده گانۀ آنان عبارت اند از ۱. نافع بن عبدالرحمان مدنی (۷۰ـ۱۶۹ق)، راویان او الف. وَرْش، عثمان بن سعید مصری (۱۱۰ـ۱۹۷ق)؛ ب. قالون، عیسی بن مینا (۱۲۰ـ ح ۲۲۰ق)؛ ۲. عبدالله بن عامر دمشقی ( ـ۱۱۸ق) راویان او: الف. هشام بن عمار (۱۵۲ـ۲۴۵ق)؛ ب. ابن ذکوان، عبدالله بن احمد (۱۷۳ـ۲۴۲ق)؛ ۳. عبدالله بن کثیر مکی (۴۵ـ۱۲۰ق) راویان او, الف. بزی احمد بن محمد (۱۷۰ـ ح ۲۴۳ق)، ب. ابوعمرو بن محمد ملقب به قُنبُل (۱۹۵ـ۲۹۱ق)؛ ۴. عاصم بن ابی النُجود (۷۶ـ۱۲۸ق) راویان او: الف. حفص بن سلیمان (۹۰ـ ح ۱۸۰ق)؛ ب. ابوبکر بن عیّاش (۹۵ـ۱۹۴ق)؛ ۵. ابوعمر بن علاء (زّبان بن علاء)، ابوعمرو بصری (ح ۶۸ـ۱۵۴ق) راویان او: الف. حفص بن عمر دوری ( ـ۲۴۶ق)؛ ب. ابوشعیب سوسی، صالح بن زیاد (۱۹۰ـ۲۶۱ق)؛ ۶. حمزة بن حبیب زیات کوفی (۸۰ـ۱۵۶ق)؛ راویان او: الف. خلّاد بن خالد کوفی، ابوعیسی شیبانی (۱۴۲ـ۲۲۰ق)، ب. خلف بن هشام (۱۵۰ـ۲۲۹ق)؛ ۷. علی بن حمزه کسایی (۱۴۲ـ۲۲۰ق) راویان او: الف. لیث بن خالد ( ـ۲۴۰ق)، ب. حفص بن عمر دوری، که راوی ابوعمرو بن علاء هم بوده است.
wikijoo: قاریان_هفت_گانه
دانشنامه اسلامی
[ویکی شیعه] قاریان هفت گانه یا قرّاء سبعه، ۷ نفر از قرائت کنندگان قرآن کریم در سدۀ دوم هجری قمری بودند که در نحوه خواندن برخی از کلمات قرآن با یکدیگر اختلاف داشتند. این افراد نحوه خواندن خود را از برخی تابعین آموخته بودند که تابعین نیز به نوبه خود نزد صحابه آموزش دیده بودند.
پژوهشگران، منشأ اختلاف قرائت در متون کهن را امری طبیعی و ناگزیر دانسته اند.
پدید آمدن لهجه و گویشها در درون هر زبان امری طبیعی و ناگزیر است و اختلاف قرائت در هر متنی، به ویژه در متون کهن پیش می آید. در قرآن مجید هم با وجود نهایت احتیاط و امانتداری در مشورت و دقت، اختلاف قرائات در راه یافت، و نمی شد راه نیابد. و در واقع از آن زاده شد. در حیات و حضور خود پیامبر(ص) نیز گاهی تفاوت دو تلفظ نزد ایشان مطرح می شد و حضرت یکی یا گاه هر دو را تصویب می کردند و حدیث سبعة اَحرُف (اینکه قرآن ۷ وجه مقبول دارد) ناظر به همین معناست. یعنی پیامبر (ص) برای رفع عسر و حرج، و تا زمانی که قرآن همه گیر شود و هیچ صاحب لهجه ای خود را از آن یا آن را از خود بیگانه نیابد در این باب چندان سخت نمی گرفت، و اختلاف تلفظ ها را، تا حدی که مخل معنی نبود، خطیر یا خطرناک نمی یافت. علل عمده اختلاف قرائات چند امر بود؛ از جمله: اختلاف لهجه ها، نبودن اعراب و نقطه در خط عربی صدر اسلام، اجتهادات فردی صحابه و قاریان، دور بودن از عهد اول و مهد اول اسلام- مکه و مدینه، نبودن علائم سجاوندی و وقف و ابتدا و هرگونه فصل و وصلی که بعدها علم قرائت و تجوید عهده دار تدارک آن شد.
پژوهشگران، منشأ اختلاف قرائت در متون کهن را امری طبیعی و ناگزیر دانسته اند.
پدید آمدن لهجه و گویشها در درون هر زبان امری طبیعی و ناگزیر است و اختلاف قرائت در هر متنی، به ویژه در متون کهن پیش می آید. در قرآن مجید هم با وجود نهایت احتیاط و امانتداری در مشورت و دقت، اختلاف قرائات در راه یافت، و نمی شد راه نیابد. و در واقع از آن زاده شد. در حیات و حضور خود پیامبر(ص) نیز گاهی تفاوت دو تلفظ نزد ایشان مطرح می شد و حضرت یکی یا گاه هر دو را تصویب می کردند و حدیث سبعة اَحرُف (اینکه قرآن ۷ وجه مقبول دارد) ناظر به همین معناست. یعنی پیامبر (ص) برای رفع عسر و حرج، و تا زمانی که قرآن همه گیر شود و هیچ صاحب لهجه ای خود را از آن یا آن را از خود بیگانه نیابد در این باب چندان سخت نمی گرفت، و اختلاف تلفظ ها را، تا حدی که مخل معنی نبود، خطیر یا خطرناک نمی یافت. علل عمده اختلاف قرائات چند امر بود؛ از جمله: اختلاف لهجه ها، نبودن اعراب و نقطه در خط عربی صدر اسلام، اجتهادات فردی صحابه و قاریان، دور بودن از عهد اول و مهد اول اسلام- مکه و مدینه، نبودن علائم سجاوندی و وقف و ابتدا و هرگونه فصل و وصلی که بعدها علم قرائت و تجوید عهده دار تدارک آن شد.
wikishia: قاریان_هفت گانه
کلمات دیگر: