کلمه جو
صفحه اصلی

اصطکاک


مترادف اصطکاک : سایش، مالش، برخورد، تلاقی

برابر پارسی : سایش، مالش

فارسی به انگلیسی

friction, collision, conflict, scrape

friction, scrape


friction, scrape, conflict, clash


فارسی به عربی

احتکاک , استنزاف ، اِحْتکاکٌ

مترادف و متضاد

friction (اسم)
سایش، حساسیت، اصطکاک، مالش، اختلاف

attrition (اسم)
سایش، خراش، اصطکاک، مالش

۱. سایش، مالش
۲. برخورد، تلاقی


سایش، مالش


برخورد، تلاقی


فرهنگ فارسی

بهم واکوفتن دوچیز، بهم خوردن دوچیز، بهم ساییدن ، مالش دوچیزبهم
۱ - ( مصدر ) بهم خوردن بهم رسیدن بهم ساییدن . ۲ - ( اسم ) مالش حرکت دو جسم روی یکدیگر . جمع اصطکاکات .

نیروی مخالف با حرکت نسبی دو سطح مادی در تماس با یکدیگر


فرهنگ معین

(اِ طِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) به هم مالیدن ، به هم ساییدن . ۲ - (اِمص . ) مالش .

لغت نامه دهخدا

اصطکاک. [ اِ طِ ] ( ع مص ) زانو بر زانو زدن از سستی و ناتوانی در رفتن.( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اصطکاک دو زانو و دو عُرْقوب کسی ؛ مضطرب شدن آنها و خوردن یکی از آنها بر دیگری هنگام راه رفتن. ( از اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). || همدیگر مقاتله کردن ، یقال : اصطکّوا بالسیوف ؛ ای تضاربوا بها. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اصطکاک قوم به شمشیرها؛ به یکدیگر زدن آنان شمشیرها را. ( از اقرب الموارد ). || بهم واکوفته شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). بهم واکوفتن. ( زوزنی ) ( منتخب ) ( آنندراج ) ( غیاث ).بهم زدن و کوفتن دو چیز. بهم خوردن. بهم ساییدن. || آواز بر یکدیگر کوفتن دو چیز سخت. ( از کنز ) ( از لطایف ) ( آنندراج ) ( غیاث ). آوازی که از کوفتن دو چیز سخت بهم پیدا شود. ( فرهنگ نظام ) :
مرا از طبع سنگین آنچه زاید
صدای اصطکاک آن سفالست.
انوری.
و از اصطکاک اجرام ثقیل دست آس در فضای خانه صورت رعدظاهر میگشت. ( سندبادنامه ص 96 ). مسامع هوا از اصطکاک مقارعات پرمشغله گردانیدند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 65 ).
تا کف دریا نیاید سوی خاک
کاصل او آمد بود از اصطکاک.
مولوی ( مثنوی ).
|| گیراندن. ( لغت خطی ). || مالش . ( لغات فرهنگستان ).

فرهنگ عمید

۱. به هم خوردن دو چیز.
۲. مالش دو چیز به هم، به هم ساییدن.

دانشنامه عمومی

اصطکاک نیروی مقاومتی است که در برابر حرکت اجسام به وجود می آید. این نیرو هم در خلاف جهت حرکت هم در جهت حرکت (مثل راه رفتن) ایجاد شده و با حرکت اجسام مخالفت می کند. برای ایجاد حرکت در اجسام باید نیرویی بزرگ تر از نیروی اصطکاک در جهت حرکت اعمال کرد. اصطکاک به عواملی چون نیروی عمودی، شرایط سطح های تماس از نظر زبری و جنس سطح های تماس بستگی دارد و در صورتی که تغییرات دما به گونه ای باشد که موجب تغییر زبری سطح تماس شود، در افزایش یا کاهش اصطکاک مؤثر است.N نیروی عمودی تکیه گاه و μ ضریب اصطکاک است.ضریب اصطکاک می تواند بیشتر از ۱ هم باشد ولی اغلب μ <۱ می باشد.
در اکثر اوقات نیروی اصطکاک ایستایی بزرگ تر از نیروی اصطکاک جنبشی است. طبق قانون اول نیوتن که قانون اینرسی هم نامیده می شود، جسم در حال سکون تمایل دارد در حالت سکون باقی بماند و چنان چه حرکت یک نواخت دارد به حرکت خود ادامه دهد. زمانی که به جسمی ساکن نیرو وارد می شود تا شروع به حرکت کند باید بر نیروی اینرسی و نیروی اصطکاک غلبه کرد. اما زمانی که جسم در حال حرکت یک نواخت و بدون شتاب است تنها غلبه بر نیروی اصطکاک وجود دارد، پس به نیروی کمتری نیاز خواهد بود.
هرگاه به جسمی که بر یک سطح افقی در حالت سکون است نیروی افقی وارد شود و جسم حرکت نکند و در حال سکون باقی بماند، نشانگر آن است که برآیند نیروهای وارده بر آن صفر است. پس نیرویی به اندازه نیروی وارده، بر جسم وارد می شود که نیروی F را خنثی می کند. این نیرو، نیروی اصطکاک ایستایی نامیده می شود و از برهم کنش بین دو سطحی که نسبت به هم ساکن هستند و با هم در تماس اند به وجود می آید.
اگر نیروی F را بزرگ تر کنیم به طوری که جسم در آستانه حرکت قرار گیرد، در این حالت نیروی اصطکاک در آستانه حرکت نامیده می شود.
نیروی در آستانه حرکت در یک نقطه اتفاق می افتد که مشخصه ای برای محاسبه ضریب اصطکاک ایستایی می باشد، چنانچه نیروی اعمالی به جسم بیشتر از حد آستانه حرکت شود ضریب اصطکاک جنبشی درگیر خواهد شد که مقدار آن از مقدار ایستایی کمتر است همچنین شتاب جسم در آستانهٔ حرکت صفر می باشد.

دانشنامه آزاد فارسی

اِصطِکاک (friction)
در فیزیک، نیرویی در مخالفت با حرکت نسبی بین دو جسم در حال تماس. ضریب اصطکاک را به صورت نسبت نیروی لازم برای برقراری این حرکت نسبی به نیروی عمود بر سطحتماستعریف می کنند که دو جسم را به یکدیگر می فشارد. با روان سازهایی مانند روغن، گریس، و گرافیت اصطکاک را تا حد زیادی کاهش می دهند. امروزه برای به حداقل رساندن اصطکاک در ماشین هایی با سرعت دورانی بالا از یاتاقان های هوا استفاده می کنند. گاه نیز اصطکاک را با ناهموارسازی سطوح به عمد افزایش می دهند؛ از آن جمله است در لنت های ترمز، تسمه های نقاله، تخت کفش ها، و لاستیک چرخ ها.

فرهنگستان زبان و ادب

{friction} [فیزیک] نیروی مخالف با حرکت نسبی دو سطح مادی در تماس با یکدیگر

واژه نامه بختیاریکا

ور سائش

جدول کلمات

مالش

پیشنهاد کاربران

سایش

اصطکاک یا Friction ( اصطلاح بازاریابی و فروش ) :هر موردی است که مانع از اجرای درست فعالیت بازاریابی و فروش می شود. به عنوان مثال، اصطکاک در وب سایت شما می تواند �کمبود فضای سفید� باشد؛ زیرا خواندن مطالب را برای کاربران سخت تر می کند.

سایش، مالش، برخورد، تلاقی

نیروی مقاومتی است که در برابر حرکت اجسام از سطح به وجود می آید. این نیرو فقط در خلاف جهت لغزش است و با لغزش اجسام مخالفت می کند. برای ایجاد لغزش در اجسام باید نیرویی بزرگ تر از نیروی اصطکاک در جهت حرکت اعمال کرد. ( نیروی اصطکاک همواره بر حرکت مخالفت نمی کند. ) اگر نیروی اصطکاک نباشد: ( ماشین نمیتواند ترمز کند - راه رفتن روی زمین - حرکت دوچرخه و. . . )
انواع اصطکاک:
جنبشی:حرکت جسم جامد به روی جسم جامد دیگر
ایستایی:وقتی به یک جسم در سطح افقی در حال سکون است نیروی افقی وارد شود و جسم حرکت نکند.
تر:وقتی بین دو سطح ماده ای سوم ماننده آب، روغن و. . وجود داشته باشد.
خشک:وقتی بین دو سطح ماده ای سوم وجود نداشته باشد مثل روغن و آب و. . .

سابِش.


کلمات دیگر: