کلمه جو
صفحه اصلی

زیری

فارسی به انگلیسی

lower, inferior


فرهنگ فارسی

دهی از دهستان ملا یعقوب است که در بخش مرکزی شهرستان سراب و هیجده هزار گزی خاور این شهرستان واقع است و ۳۷۹ تن سکنه دارد .

لغت نامه دهخدا

زیری . (حامص ) پایین بودن . خلاف برتری : شمس دلالت کند بر زیری آتش . (التفهیم ).
گر آیی بر این در، دلیری مکن
تمنای بالا و زیری مکن .

نظامی .


مبرا حکمش از زودی و دیری
منزه دانش از بالا و زیری .

نظامی .



زیری. ( حامص ) پایین بودن. خلاف برتری : شمس دلالت کند بر زیری آتش. ( التفهیم ).
گر آیی بر این در، دلیری مکن
تمنای بالا و زیری مکن.
نظامی.
مبرا حکمش از زودی و دیری
منزه دانش از بالا و زیری .
نظامی.

زیری. ( اِخ ) دهی از دهستان ملایعقوب است که در بخش مرکزی شهرستان سراب و هیجده هزارگزی خاور این شهرستان واقع است و 379 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).


دانشنامه عمومی

زیری ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
زیری (سراب)
زیری (کهنوج)

پیشنهاد کاربران

یک روستای تاریخی که سه باردراثرحوادث طبیعی روستا ازبین رفته وازنوساخته شده است

مکان درارای چشمه های زیاد


کلمات دیگر: