کلمه جو
صفحه اصلی

رابعه عدویه

لغت نامه دهخدا

رابعه عدویه. [ب ِ ع َ ی ِ ع َ وی ی َ ] ( اِخ ) دختر اسماعیل عدوی قیسی است که در 135 هَ. ق. درگذشت. وی مکنی به ام الخیر ومولای آل عتیک و اهل بصره بود. زرکلی گوید: در نیکوکاری مشهور بوده و در زهد و عبادت اخبار بسیار از او رسیده است ، در بصره متولد شد و به بیت المقدس کوچ کردو در آنجا مرد. از گفتار اوست : همچنانکه گناهانتان را پنهان میکنید نیکویی ها را نیز پنهان کنید. ( الاعلام ج 1 ص 314 ). عبداﷲبن عیسی گفت بر رابعه عدویه در خانه اش داخل شدم دیدم صورت او نورانی است. بسیار گریه میکرد مردی آیه ای از قرآن را که ذکر آتش در آن شده بود خواند پس فریاد زد و فروافتاد. ( صفةالصفوة ج 4 ص 16 ). مستوفی گوید: وی معاصر حسن بصری بود از سخنان اوست : من بر دنیا افسون میدارم. نان این جهان میخورم و کار آن جهان میکنم. الهی در نماز دلی حاضر بده یا نماز بی دلان قبول کن. ( تاریخ گزیده ص 763 ). رجوع به شدالازار ج 1 ص 36 شود. صاحب غیاث اللغات وجه تسمیه این زن را به رابعه آرد که دختر چهارم پدر خویش بوده است.

دانشنامه عمومی

رابعه عَدَویّه لقب گرفته به تاجُ الرجال با کنیهٔ امُ الخیر (۷۱۳ میلادی برابر ۹۵–۹۴ قمری- ۸۰۱ میلادی برابر ۱۸۵–۱۸۴ قمری) بانوی زاهد، صوفی و شاعر عربی در سدهٔ دوم هجری بود. آن گونه که وی از خدادوستی سروده است برمی آید که از شوق به خدا و آگاهی بر دریافتن زیبایی ازلی اوست نه از ترس عذاب یا طمع در ثواب او.
او دختر «اسماعیل عدوی قیسی» بود. نام او را از این جهت رابعه گذاشتند که فرزند چهارم خانواده بود. رابعه یکی از کسانی است که فریدالدین عطار در کتاب تذکره الاولیایش از او یاد کرده است. رابعه صوفی ای بود ربودهٔ جذبات الهیه و در طریقت جذبه اش بر سلوک غلبه داشت. او طبع شاعری هم داشته و اشعاری در عشق به خدا سروده است.
وی با صوفیانی چون حسن بصری، ابراهیم ادهم، سفیان ثوری و مالک دینار هم دوره دانسته اند.
هم دوره بودن و شاید دیدار رابعهٔ عدویه با حسن بصری قابل تردید است، زیرا حسن بصری در سال ۱۱۰ هجری فوت نموده است. احتمالاً با حسن بصری دیگری هم دوره بوده است.

دانشنامه آزاد فارسی

رابِعِة عَدَویّه ( ـ قدس ۱۳۵ق)
ملقّب به ام الخیر، از زنان صوفی و عارف و زاهد. پدرش اسماعیل نام داشت و او را بدان جهت که چهارمین دختر خانواده بود، رابعه نامیدند. کنیز آل عتیک بود و از همین رو، افسانه های بسیاری دربارۀ دورۀ خردسالی و چگونگی آزادی اش، حکایت کرده اند. گویا یک بار ازدواج کرد و پس از فوت همسرش به خواستگارانی همچون حسن بصری جواب رد داد و تا آخر عمر انزوا گزید. بی تردید رابعه در تاریخ تصوف شخصیتی تأثیرگذار است. او اندوه و غم را به عناصر اصلی تصوّف در مکتب خراسان و بغداد تبدیل کرد و تجرّد و تفرید، را حتی در صورت ظاهریِ اجتماعی آن، اشاعه داد. شماری از اساسی ترین مفاهیم مرتبۀ ملامتیه نیز، در سخنان او جلوه ای ویژه دارد. اگرچه رابعه، در طول تاریخ شخصیتی افسانه ای یافت، و حتی بسیاری از این افسانه های غریب را در تک نگاری بزرگی که در روزگار ما دربارۀ او نوشته اند به سان حقایق تاریخی ثبت کرده اند، با این همه، بی تردید، نقش او در تکوین اصول تصوف، با نقش کسانی همچون فُضَیل عیاض و حسنِ بَصْری ـ که دیدگاه هایی مشابه او دارند ـ نه تنها قابل مقایسه که از جهاتی ژرف تر و مؤثرتر است.


کلمات دیگر: