کلمه جو
صفحه اصلی

دل اباد

فرهنگ فارسی


لغت نامه دهخدا

( دل آباد ) دل آباد. [ دِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان انقورات بخش حومه شهرستان بیرجند. آب آن از قنات و چشمه و محصول آن غلات و زعفران است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی

دل آباد (بیرجند). روستای دل آباد، روستایی است در دهستان القورات از توابع بخش مرکزی شهرستان بیرجند، واقع در استان خراسان جنوبی ایران.
بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ مرکز آمار ایران، جمعیت آن بالغ بر ۲۸۳ نفر بوده است.

پیشنهاد کاربران

دلاباد:درقدیم آدمهای روشن ضمیر اشته بزرگانی که باسواد بودندو مکتب داشتندوقران و سوادیادمیدادند

محلی آباد با مردمانی دانا


کلمات دیگر: