برابر پارسی : باغ جانوران، جانورگاه
باغ وحش
برابر پارسی : باغ جانوران، جانورگاه
فارسی به انگلیسی
zoo (logical garden)
zoo
مترادف و متضاد
باغ وحش
باغ وحش
فرهنگ فارسی
جائی خاص نگهداری دام و پرندگان
لغت نامه دهخدا
باغ وحش. [ غ ِ وَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) باغ وحوش جائی خاص نگهداری دام و دد و پرندگان و خزندگان بحری و بری و ماهیان. جایی که جانوران وحشی را برای تماشا یا مطالعه در احوال و اعمال آنان نگهداری کنند و چون معمولا آن جایگاه صورت باغ دارد لذا به باغ وحش شهرت گرفته است. محوطه ٔوسیع که صورت باغ دارد و در آن باغ ، وحش و طیر زنده که از قاره های مختلف عالم آرند نگاهداری شود. پارک یا محوطه ای محدود که در آن حیوانات برای نمایش نگاهداری می شوند و معمولاً برای هر یک به فراخور وضع طبیعی زندگیشان تا حدود امکان زیستگاهی مناسب تعبیه شده است. باغهای وحش در شهرهای بزرگ دنیا به منزله مراکزی تحقیقی و علمی بشمار می آید. معمولا قفسهای حیوانات درنده از میله های آهن محکم ساخته میشود و گاه نیز دراطراف محوطه زندگی این حیوانات استخرها و دریاچه های عمیق میسازند که تماشاگران از حملات احتمالی مصون باشند. ساختن باغ وحش و نگهداری وحوش بصورتهای گوناگون از قدیم الایام در بسیاری از ممالک معمول بوده است.معمولا بدستور دربارهای سلاطین قدیم یونانی و رومی انواعی از حیوانات وحشی گردآوری و نگاهداری میشد که برای استفاده دانشمندان یا مشغول ساختن مردم مورد استفاده قرار میگرفت. اسکندر بزرگ هنگامی که در بابل بود، نمونه هایی متعدد از حیوانات آسیایی گرد آورد و به یونان انتقال داد و همین مجموعه بود که ارسطو را درتنظیم «تاریخ طبیعی » یاری فراوان کرد. در رم معمولا اغنیاء هر کدام به تناسب وضع مادی خود از این انواع تعدادی داشتند و از همین جا بود که نمایشهای میان حیوانات وحشی و گلادیاتورها ( اسرا و بردگان ) به مرحله ظهور میرسید و منشاء نمایشهای سیرکی نیز از همین جاست. در فرانسه نیز، پس از قرون وسطی در دستگاه امراء و پادشاهان چنین مجموعه هایی میتوان یافت که نمونه آن متعلق به فرانسوای اول بود و در سنت پل قرار داشت.چندی بعد در ورسای بوسیله لویی 14 تشکیل باغ وحش سلطنتی صورت گرفت که تا زمان انقلاب بر جای بود. به پیشنهاد برناردن دوسن پیر در 1792 م.، باغ عمومی نباتات بصورت موزه درآمد و چندی بعد علاوه بر حیوانات باغ ورسای ، حیوانات باغهای خصوصی و مجموعه های اشخاص نیز باین باغ عمومی سپرده شد. امروز در همه پایتخت های اروپا باغهای وحش بزرگ وجود دارد. در کشورهای اسلامی نیز استفاده از چنین مجموعه هایی سابقه دارد. جرجی زیدان آرد: از سرگرمیهای خلفاء گردآوری و نگاهداری حیواناتی امثال شیر و ببر و فیل بود که از وسایل شکوه دربار بشمار میرفت. نخستین کسی که در خاندان عباسیان بدین امر ( نگاهداری حیوانات ) اهتمام کرد، منصور بود که فیل فراوان نگاهداشت و هارون الرشید شیر و ببر و انواع سگها و میمونها گردآوری کرد، چنانکه گویند ام جعفر همسر هارون الرشید میمونی داشت که سی تن خدمتگزار خدمت او را بعهده داشتند و همچون مردم عادی بر او لباس میپوشاندند و شمشیر بر کمرش میبستند و چون بر اسب سوار میشد در رکابش راه میرفتند و حتی وقتی نزد او می آمدند ابتدا دست او را میبوسیدند! وقتی یزیدبن مرثد نزد ام جعفر رفت تا او را سلام گوید، ام جعفر باوگفت که دست میمون را ببوسد و این کار بر او گران آمد و شمشیر بر کشید و میمون را بدونیم کرد. قصه به هارون الرشید برداشتند و او از یزید بازخواست کرد. یزیددر پاسخ گفت «ای خلیفه. من مأمور خدمت امیرالمؤمنین هستم نه خدمتگزار میمونها» و هرون الرشید از او درگذشت. وقتیکه مهتدی بخلافت رسید بنابر زهد وورع جبلی خود دستور داد همه حیوانات و درندگان را که در دستگاه خلافت بودند بکشند و سگها را برانند، اما این منع نیز چندان نپایید و پس از او کار بجایی رسید که بعض حیوانات را در دیوانخانه خلافت نیز راه دادند. عضدالدوله هنگامیکه بر تخت می نشست شیران و فیلها را در زنجیر بحضور او می آوردند و این کار را بمنظور شکوه و ایجاد رعب در دل مردم انجام میداد. شهید امیراحمدبن اسماعیل دومین از امرای سامانی نیز همه وقت شیری بنگهبانی بر در خیمه و سرای بسته داشت. در سایر ممالک اسلامی نیز چنین بود، خمارویةبن احمدبن طولون ، باغ مخصوصی جهت درندگان داشت و در هر گوشه آن قفس و خانه خاصی جهت هر حیوان ساخته بودند و خدمتگر هر حیوان از سقف قفس آب و غذایش میداد و جایش را تنظیف میکرد. ازجمله این حیوانات شیری درنده بود که زریق نام داشت و به خمارویة انس گرفته بود و حتی هنگام ناهار با او غذا میخورد و پشت سر هم جوجه ها و بره ها را بدهان فرو میبرد. و چون خمارویه بخواب میرفت این حیوان ازو پاسبانی میکرد. بپاس این خدمات طوقی از طلا بگردن زریق آویخته بودند و هیچکس نمیتوانست هنگام خواب به خمارویه نزدیک شود. از جمله وزرای دربار مصر، جعفربن خنزابه به حشرات و حیواناتی امثال افعی و عقرب و انواع مارها و هزارپایان علاقه داشت و در خانه خود، اطاقهایی خاص نگاهداری این حشرات ساخته بود، و هر کس در مصر چنین حیواناتی بدرگاه او می آورد پاداش فراوان می یافت. عزیز خلیفه فاطمی مصر مجموعه ای از این حیوانات داشت. که نظیر آن کمتر دیده شده بود، از آنجمله حیوانی بود که از صعید برای او آورده بودند و آنرا عنقامیخواند، این حیوان غبغب و ریش داشت و برنگهای گوناگون بود. خلیفه ناصر اموی در شهر «زهراء» باغهای خاصی جهت حیوانات وحشی و مرغان ترتیب داده بود. علاوه براین صید ماهی و کبوتربازی نیز از جمله مشغولیات دیگر خلفا بوده است. در ایران نخستین باغ وحش بسبک جدید در زمان ناصرالدین شاه قاجار ترتیب داده شد و جایگاه آن باغ لاله زار بوده است ، باغی که در محل خیابان لاله زار فعلی تهران قرار داشته است. بعدها این باغ به فرح آباد منتقل و مرکز باغ وحش سلطنتی محسوب گردید.
دانشنامه عمومی
باغ وَحش محلی برای نگهداری حیوانات (اهلی و وحشی) است.در باغ وحش برای هر حیوانی قفسی را آماده کرده اند و اکثراً حیوانات را با جفتشان نگه داری می کنند؛ و برای برخی حیوانات هم زیستگاه مصنوعی ایجاد کرده اند. و امکان تماشای جانوران برای عموم مردم وجود دارد.
بخش جانوران آبزی
بخش پرندگان
بخش جانوران دوزیست
یک باغ وحش می تواند از بخش های زیر تشکیل شود:
و... که تمام اینها بستگی به وسعت مکان باغ وحش دارد.
باغ های وحش در شهرهای بزرگ دنیا به عنوان مراکز پژوهشی جانورشناسی نیز کاربرد دارند.معمولاً قفس های حیوانات درنده از میله های آهن محکم ساخته می شود و گاه نیز در اطراف محوطه زندگی این حیوانات استخرها و دریاچه های عمیق می سازند.
بخش جانوران آبزی
بخش پرندگان
بخش جانوران دوزیست
یک باغ وحش می تواند از بخش های زیر تشکیل شود:
و... که تمام اینها بستگی به وسعت مکان باغ وحش دارد.
باغ های وحش در شهرهای بزرگ دنیا به عنوان مراکز پژوهشی جانورشناسی نیز کاربرد دارند.معمولاً قفس های حیوانات درنده از میله های آهن محکم ساخته می شود و گاه نیز در اطراف محوطه زندگی این حیوانات استخرها و دریاچه های عمیق می سازند.
wiki: شهرستان میان دورود در استان مازندران
باغ وحش همچنین ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
باغ وحش همچنین ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
wiki: استان مازندران ایران.
این روستا در دهستان میان دورود بزرگ قرار داشته و براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران که در سال ۱۳۸۵ صورت گرفته، جمعیت آن ۱۴نفر (۴خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان میان دورود بزرگ قرار داشته و براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران که در سال ۱۳۸۵ صورت گرفته، جمعیت آن ۱۴نفر (۴خانوار) بوده است.
wiki: باغ وحش (میان دورود)
دانشنامه آزاد فارسی
باغ ِوَحش (zoo)
باغ ِوَحش
محلّی برای نگهداری جانوران در اسارت. در ابتدا، این گونه محل ها برای مقاصد سرگرمی و آموزشی احداث، امّا به مراکز عمدۀ تکثیر گونه های جانوران در خطر انقراض تبدیل شدند. در ۱۹۸۴، ۲هزار گونه از مهره داران محتاج چنین توجّهی بودند. باغ وحش های مهمی در نیویورک، سان دیه گو، تورنتو، شیکاگو، لندن، پاریس، برلین، مسکو، و پکندایر است. بسیاری از گروه ها مخالف باغ وحش اند، زیرا در آن جا از جانوران در شرایط غیرطبیعی و بیگانه با محیط زیست طبیعی شان نگهداری می کنند. هنری اولبناکنندۀ باغ وحش پادشاهی جانوران در وودستاک، واقع در آکسفوردشر، بود که بعد ها به برج لندنمنتقل شد. در ۱۸۲۶، استمفورد رافلزانجمن جانورشناسی لندنرا در پارک ریجنتلندن بنا نهاد و در ۱۸۲۷، درهای باغ به روی اعضا گشوده شد. در ۱۸۳۱، ویلیام چهارمباغ وحش پادشاهی را به انجمن جانورشناسی اهدا کرد و از ۱۸۴۸، عموم مردم اجازۀ بازدید از آن را یافتند.
باغ ِوَحش
محلّی برای نگهداری جانوران در اسارت. در ابتدا، این گونه محل ها برای مقاصد سرگرمی و آموزشی احداث، امّا به مراکز عمدۀ تکثیر گونه های جانوران در خطر انقراض تبدیل شدند. در ۱۹۸۴، ۲هزار گونه از مهره داران محتاج چنین توجّهی بودند. باغ وحش های مهمی در نیویورک، سان دیه گو، تورنتو، شیکاگو، لندن، پاریس، برلین، مسکو، و پکندایر است. بسیاری از گروه ها مخالف باغ وحش اند، زیرا در آن جا از جانوران در شرایط غیرطبیعی و بیگانه با محیط زیست طبیعی شان نگهداری می کنند. هنری اولبناکنندۀ باغ وحش پادشاهی جانوران در وودستاک، واقع در آکسفوردشر، بود که بعد ها به برج لندنمنتقل شد. در ۱۸۲۶، استمفورد رافلزانجمن جانورشناسی لندنرا در پارک ریجنتلندن بنا نهاد و در ۱۸۲۷، درهای باغ به روی اعضا گشوده شد. در ۱۸۳۱، ویلیام چهارمباغ وحش پادشاهی را به انجمن جانورشناسی اهدا کرد و از ۱۸۴۸، عموم مردم اجازۀ بازدید از آن را یافتند.
wikijoo: باغ_وحش
پیشنهاد کاربران
باغ واژه ای پارسی و وحش اربی است؛ و جایگزین پارسی این است:
ناگستان nâgastân ( سغدی )
ناگستان nâgastân ( سغدی )
در پارسی " کنام " جایگزین واژه آمیخته ( ترکیبی ) پارسی - تازی " باغ وحش " و " zoo " می باشد که در سروده فردوسی بزرگ دیده می شود :
دریغ است که ایران ویران شود " کنام " پلنگان و شیران شود .
" ددآشیان " و " ددگان " هر دو نیز به معنای آشیانه و زیستگاه جانوران درنده و نا رام پیشنهاد می گردد.
دریغ است که ایران ویران شود " کنام " پلنگان و شیران شود .
" ددآشیان " و " ددگان " هر دو نیز به معنای آشیانه و زیستگاه جانوران درنده و نا رام پیشنهاد می گردد.
کلمات دیگر: