کلمه جو
صفحه اصلی

مروانیان

فرهنگ فارسی

آل مروان

لغت نامه دهخدا

مروانیان. [ م َرْ ] ( اِخ ) آل مروان. بنی مروان. سلسله ای که از 380 تا 489 ( 478 ) هَ. ق. بر دیاربکر ( آمد ) و ارزن و میافارقین و کیفا و جزیره حکومت داشته است. نسبت آنان به دوستک کردی حمیدی میرسد. مؤسس سلسله را «باد» رهبر کردان حکمران حصن کیفا نوشته اندکه به مرزهای ارمنیه حمله برد و قلعه ارجیش را اشغال کرد و پس از درگذشت عضدالدوله بویهی تسلط خود رابر آمد ( دیار بکر ) و میافارقین و نصیبین گسترش داد و در 380 هَ. ق. در جنگ با حمدانیان کشته شد. پس ازوی خواهرزاده کردنژادش ابوعلی حصن بن مروان جای او را گرفت و سلسله به نام او به بنی مروان یا آل مروان یا مروانیان مشهور شد و پس از ابوعلی ممهدالدوله ابومنصور سعیدبن مروان ( 387 تا 402 ) و از بعد وی نصرالدوله ابونصر احمدبن مروان ( از 402 تا 453 ) بر نواحی مذکور حکومت کرد و خود در میافارقین مستقر بود و قصری در چهار فرسنگی میافارقین ساخته بود و فرزندش سعد برآمد ( دیار بکر ) حکم می راند. ناصرخسرو به هنگام عبوراز میافارقین و آمد از این نصرالدوله یاد می کند و می نویسد : مردی صدساله است و هست. نظام الدین ( نظام الدوله ) ابوالقاسم نصربن احمد ( حاکم میافارقین ) و سعید برادر ابوالقاسم فرزند نصرالدوله ( حاکم آمد ) و سپس ابوالمظفر منصوربن نصر ( از472 تا 489 یا 478 ) هجری حکومت داشته اند. بقایای این سلسله را حسام الدین تمرتاش بن ایلغاری صاحب ماردین در 532 بر انداخته است.

دانشنامه عمومی

مروانیان (۹۹۰-۱۰۸۵م) نام دودمانی کردتبار بود که در شمال میان رودان در حدود یک سده فرمانروایی داشتند.
باذِکُرد، مؤسس این سلسله یکی از رؤسای طوایف کرد بود که در مرزهای ارمنستان و کردستان دژهایی بدست آورده بود. او از کاهش قدرت آل بویه در این منطقه، که پس از مرگ عضدالدوله پیش آمد، سود جست و دیاربکر را متصرف شد و موصل را برای زمانی به چنگ آورد و حتی بغداد را در سال ۳۷۲ق(۹۸۳م) مورد تهدید قرار داد. نقل است که حکام اردلان ازنسل مروانیان می باشند.
ویکی انگلیسی
مقاله باذِکُرد از دانشنامه جهان اسلام


کلمات دیگر: