کلمه جو
صفحه اصلی

کوئنتین اسکینر

دانشنامه عمومی

کوئنتین رابرت داثی اسکینر (متولد ۲۶ نوامبر ۱۹۴۰ اولدهام، لانکاشر) یک مورّخ اندیشه است. او یکی از بنیانگذاران مکتب کمبریج در حوزهٔ تاریخ اندیشه سیاسی است و در میانهٔ سال های ۱۹۹۶ و ۲۰۰۸ او استاد رجیوس (استاد دارای کرسی سلطنتی) تاریخ در دانشگاه کمبریج بوده است. او در حال حاضر صاحب کرسی باربر بیمونت در علوم انسانی و مدیرعامل مرکز مطالعه تاریخ اندیشه سیاسی در دانشگاه کوئین مری لندن است.
بنیادهای اندیشۀ سیاسی مدرن (۱۹۷۸)، ترجمه کاظم فیروزمند، تهران: آگاه، ‏‫۱۳۹۳.
ماکیاولی (۱۹۸۱)، ترجمه عزت الله فولادوند، تهران: طرح نو، ۱۳۷۲.
فلسفه در تاریخ (۱۹۸۴)، نویسنده و سرویراستار: کوئنتین اسکینر، ترجمه و سرویراستار فارسی: صالح نجفی، تهران: انتشارات فرهنگ جاوید، (منتشر خواهد شد).
بازگشت نظریه کلان در علوم انسانی (۱۹۹۰)، نویسنده و ویراستار: ک‍وئ‍نت‍ی‍ن اس‍ک‍ی‍ن‍ر، ترجمه مریم عالم زاده، تهران: انتشارات فرهنگ جاوید، (منتشر خواهد شد).
آزادی مقدم بر لیبرالیسم (۱۹۹۸)، ترجمه فریدون مجلسی، تهران: انتشارات فرهنگ جاوید، ‏‫‏۱۳۸۹.
بینش های علم سیاست (جلد اول: در باب روش) (۲۰۰۲)، ‏‫ترجمه فریبرز مجیدی، تهران: انتشارات فرهنگ جاوید، ۱۳۹۳.
هابز و آزادی جمهوری خواهانه (۲۰۰۸)، ترجمه هرمز همایون پور، تهران: انتشارات فرهنگ جاوید، ۱۳۹۷.
کوئنتین اسکینر دومین پسر الکساندر اسکینر سی.بی.ای. (درگذشتهٔ ۱۹۷۹) و وینفرد رُز مارگارت اسکینر - با نام خانوادگی اصلی «داثی» - (درگذشتهٔ ۱۹۸۲) بود. او دانش آموختهٔ مدرسه بدفورد بود و مانند برادر بزرگتر خود برنده یک بورس تحصیلی ورود بهlکالج گانویل و کایوس، کمبریج شد، جایی که او در سال ۱۹۶۲ مدرک لیسانس دو-ستاره در تاریخ را از آن اخذ کرد. در اسکینر بر مبنای نتایج آزمونش برندهٔ کمک هزینه تحصیلی از کالج خود شد، اما در سال ۱۹۶۲ آن را به بورس تحصیلی استادی در کالج مسیح دانشگاه کمبریج تغییر داد، جایی که او تا زمان انتقال به دانشگاه لندن در سال ۲۰۰۸ در آن باقی ماند. او در حال حاضر عضو افتخاری هیئت علمی هر دو کالج مسیح و کالج گانویل و کایوس می باشد.اسکینر در سال ۱۹۶۵ به مقام مدرّسی در دانشکده تاریخ دانشگاه کمبریج منصوب شد. او در سال ۱۹۷۴–۱۹۷۵ یک سال را به عنوان فرصت مطالعاتی در موسسه مطالعات پیشرفته در پرینستون سپری کرد، جایی که از او دعوت به ماندن شد و او تا سال ۱۹۷۹ در آن باقی ماند و سپس به عنوان استاد علوم سیاسی به کمبریج بازگشت. او در سال ۱۹۹۶ به مقام استاد رگیوس تاریخ نائل شده و در سال ۱۹۹۹ به مقام معاونت رئیس دانشگاه منصوب شد.او در سال ۱۹۷۹ با سوزان جیمز ازدواج کرد. سوزان بعدها استاد فلسفه کالج برکبک لندن شد. آن ها یک دختر و یک پسر و دو نوه دارند که هر دو در سال ۲۰۱۵ متولد شده اند. او قبلاً با پاتریشیا لو اسکینر ازدواج کرده بود، کسی که بعدها همسر برنارد ویلیامز شد.
اسکینر به عنوان یکی از بنیانگذاران 'مکتب کمبریج' در حوزهٔ تاریخ اندیشه سیاسی محسوب می شود. عمدهٔ شهرت این مکتب، چنان که جِیْ. جی. اِیْ پاکوک توصیف کرده است، ناشی از توجه آن به 'زبان ها'یی است که فلسفهٔ اخلاق و فلسفهٔ سیاسی در قالب آن ها نوشته شده اند. تلاش های اسکینر معطوف به صورت بندی یک نظریه تفسیر است که در آن با متون اصلی تاریخ نظریه سیاسی به عنوان مداخلاتی در مباحث سیاسی جاری رفتار می شود و در آن تمرکز اصلی بر روی این است که فرد نویسنده چه در سر داشته و در واکنش به چه زمینهٔ تاریخی و کنش سیاسی چنین گفته است. یکی از نتایج این دیدگاه تأکید بر ضرورت مطالعه نویسندگان سیاسی کمتر شناخته شده به عنوان وسیله ای برای تاباندن نور بر نویسندگان کلاسیک است – اگر چه آگاهانه این پرسش را نیز مطرح می کند که تا چه حد ممکن است اصطلاح متون 'کلاسیک' را محدود و مضیّق کنیم.اسکینر در مقام استادی فوق العاده اثرگذار بوده است و تعداد زیادی از دانشجویان دکتری سابق او به دانشگاهیان برجسته ای تبدیل شده اند، از جمله دیوید آرمیتاژ، ریچارد بلامی، آنابل برت، مارتین زلزاینیس، اندرو فیتزماریس، مارک گلدی، کارن کاپرمن، اریک ام. نلسن، یورگن اورهاف، مارکو پلتانن، ریچارد تاک و جیمز تالی. در ایران نیز سید جواد طباطبایی تحت تأثیر اوست.آثار تاریخی اسکینر عمدتاً بر تفکر سیاسی در اوایل دورهٔ مدرن اروپا متمرکز است. او یک کتاب دربارهٔ نیکولو ماکیاوللی و سه کتاب دربارهٔ توماس هابز نوشته است و کتاب مبانی اندیشه سیاسی مدرن او سرتاسر دورهٔ تاریخی مذکور را پوشش می دهد. او به طور خاص بر ظهور نظریه های جدید در مورد ماهیت دولت و بحث های پیرامون ماهیت آزادی سیاسی متمرکز است.دیگر موضوع محوری پژوهش های اسکینر، که شاید ناشی از تأثیر فلسفی آشکار ویتگنشتاین و آستین بر او باشد، بحث «تاریخ خطابه» است. جلد اول کتاب «بنیادها» ی او به ظهور مجدد خطابهٔ کلاسیک در عصر رنسانس می پردازد. کتاب عقل وخطابه در فلسفه هابز (۱۹۹۶) به بررسی تلاش های انجام شده برای بی اعتبار ساختن روش های خطابی استدلال در انقلاب علمی می پردازد. آخرین رسالهٔ او، «شکسپیر جدلی» (۲۰۱۴) نشان می دهد که چگونه شکسپیر در یک مجموعه از نمایشنامه های 'جدلی' خود که مهمترین آن ها عبارتند از جولیوس سزار، هملت و اتللو، از نظریهٔ خطابی کلاسیک 'اختراع' در ساختار کلام ها و صحنه ها بهره برده است.
اسکینر در مصاحبه با پروفسور آلن مک فارلین اعتراف کرد که او عضو جامعهٔ سرّی رسولان کمبریج بوده است. او همچنین اشاره کرد که آمارتیا سن نیز در همان زمان عضو این جامعهٔ مخفی بوده است.


کلمات دیگر: