قطری
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
قطری
عربی به فارسی
قطري , شديد
مترادف و متضاد
مورب، اریب، قطری
شدید، قطری
شدید، قطری
لغت نامه دهخدا
قطری. [ ق َ ] ( ص نسبی ) نسبت است به قَطْر. ( معجم البلدان ). رجوع به قَطْر شود.
قطری. [ ق َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعه نو از شهرستان شاهرود واقع در 12000 گزی شمال قلعه نو. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنه آن 20 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
قطری. [ ق َ طَ ] ( اِخ ) ابن فجائه مازنی. شاعری است. ( منتهی الارب ).
قطری. [ ] ( اِخ ) ابن فجائه. سرکرده گروهی از ارارقه است که بر حجاج بن یوسف خروج کردند. وی به دست اسحاق بن محمدبن اشعث کشته شد. ( تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 281 ).
قطری. [ ] ( اِخ ) محمدبن حسن مرزوقی. از دانشمندان است. او راست : الداهیة الکبری علی الرائیة الصغری. ( معجم المطبوعات ج 2 ستون 1517 ).
قطری. [ ق َ ] ( اِخ ) محمدبن حکم قطری. از محدثان است. وی از آدم بن ابی ایاس و ابن ابی مریم روایت کند و عثمان بن محمد سمرقندی از او روایت دارد. ( معجم البلدان ). مؤلف اللباب او را محمدبن عبدالحکم ضبط کرده است. ( اللباب ).
قطری. [ ق َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعه نو از شهرستان شاهرود واقع در 12000 گزی شمال قلعه نو. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنه آن 20 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
قطری. [ ق َ طَ ] ( اِخ ) ابن فجائه مازنی. شاعری است. ( منتهی الارب ).
قطری. [ ] ( اِخ ) ابن فجائه. سرکرده گروهی از ارارقه است که بر حجاج بن یوسف خروج کردند. وی به دست اسحاق بن محمدبن اشعث کشته شد. ( تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 281 ).
قطری. [ ] ( اِخ ) محمدبن حسن مرزوقی. از دانشمندان است. او راست : الداهیة الکبری علی الرائیة الصغری. ( معجم المطبوعات ج 2 ستون 1517 ).
قطری. [ ق َ ] ( اِخ ) محمدبن حکم قطری. از محدثان است. وی از آدم بن ابی ایاس و ابن ابی مریم روایت کند و عثمان بن محمد سمرقندی از او روایت دارد. ( معجم البلدان ). مؤلف اللباب او را محمدبن عبدالحکم ضبط کرده است. ( اللباب ).
قطری . [ ] (اِخ ) ابن فجائه . سرکرده ٔ گروهی از ارارقه است که بر حجاج بن یوسف خروج کردند. وی به دست اسحاق بن محمدبن اشعث کشته شد. (تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 281).
قطری . [ ] (اِخ ) محمدبن حسن مرزوقی . از دانشمندان است . او راست : الداهیة الکبری علی الرائیة الصغری . (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1517).
قطری . [ ق َ ] (اِخ ) محمدبن حکم قطری . از محدثان است . وی از آدم بن ابی ایاس و ابن ابی مریم روایت کند و عثمان بن محمد سمرقندی از او روایت دارد. (معجم البلدان ). مؤلف اللباب او را محمدبن عبدالحکم ضبط کرده است . (اللباب ).
قطری . [ ق َ ] (ص نسبی ) نسبت است به قَطْر. (معجم البلدان ). رجوع به قَطْر شود.
قطری . [ ق َ طَ ] (اِخ ) ابن فجائه ٔ مازنی . شاعری است . (منتهی الارب ).
دانشنامه عمومی
قطری یا کتری روستایی در دهستان تمین بخش لادیز شهرستان میرجاوه استان سیستان و بلوچستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۱۲۶ نفر (۴۰خانوار) بوده است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۱۲۶ نفر (۴۰خانوار) بوده است.
wiki: بخش میرجاوه شهرستان زاهدان در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
wiki: قطری (کتری)
کلمات دیگر: