کلمه جو
صفحه اصلی

نامه های ایرانی

دانشنامه عمومی

نامه های ایرانی (به فرانسوی Lettres persanes) یکی از آثار ادبی شارل دو مونتسکیو است و مضمون آن نامه هایی فرضی هستند که در اواخر سلطنت لوئی چهاردهم بین سالهای (۱۷۱۱ - ۱۷۲۰ میلادی)، نگارش یافته اند. مونتسکیو این نامه ها را از زبان دو ایرانی ثروتمند به نام های «ازبک» و «ریکا» که در مدت مسافرت خود به اروپا، برای مدتی طولانی در فرانسه اقامت گزیده اند، نوشته است. این کتاب پایه فکری اثر بعدی مونتسکیو یعنی روح القوانین است.
http://en.wikipedia.org/wiki/Persian_Letters
Bibliographisches Institut & F. A. Brockhaus AG, ۲۰۰۵
این رمان که در سال (۱۷۲۱ میلادی) در آمستردام با نام مستعار منتشر شد، دربرگیرندهٔ استنباط این دو ایرانی از اروپا و به خصوص فرانسه است. نامه های ارسالی از ایران، عمومأ از طرف خواجه و زنان حرمسرای ازبک است که حوادث روز مملکت و اتفاقات بدیمن مانند خودکشی سوگلی حرمسرای او،«روشنک» را به اطلاع ارباب می رسانند. سبک دلنشین نگارش نامه های ایرانی که خواننده را مجذوب می نماید، مستور در نحوهٔ طنزآمیز گزارش از آداب و رسوم رایج در پاریس و اروپا است. نامه های «ریکا» که از دیدگاه یک شرقی نگارش یافته است، لوئی چهاردهم را جادوگری می پندارد که پول های خزانهٔ شاهی را با یک حرکت دست دوبرابر می کند یا پاپ به مردم چنین القا کرده است که «سه» برابر با «یک» است (کنایه از اعتقاد به تثلیث) یا این که، نان، نان نیست و شراب، شراب نیست (کنایه از گوشت و خون عیسی مسیح). در احوال آرایش پاریسی ها می گوید: آنها موهای خود را به حدی به طرف بالا جمع می کنند که صورتشان درست در وسط بدنشان قرار می گیرد. لیکن در پشت این طنز هنرمندانه، مونتسکیو آموزگار جدی اخلاق پنهان شده است تا دستگاهی را نقد کند که هیئت حاکمهٔ آن با قدرت نامحدود و تجاوزکارانه اش حق حیات را از ملت سلب نموده است. مونتسکیو با نوشتن نامه های ایرانی گامی بلند در راستای جنبش روشنگری اروپا و برای پی ریزی طرحی نو براساس آزادی، حقیقت و تفاهم، به میدان گذاشت. به طنز کشیدن فرانسه و داستان غم انگیز حرمسرای ایرانی دو روی سکه ای است که آزادی های فردی و قابلیت های عمومی را در غیاب نظم و قاعده و قانون به تصویر کشیده است. بخشی از این نامه ها به تشریح مذاهب و تشابه آنها به یکدیگر یا تضاد موجود در ادیان از دیدگاه ازبک، پرداخته است.
مونتسکیو در قسمتی از این کتاب چنین می گوید: ایرانی نامبرده از سوی یکی از دوستان فرانسویش به یک نفر فرانسوی دیگر معرفی شد. هنگامی که آن شخص گفت: «این آقا ایرانی است» طرف با نهایت شگفتی اظهار داشت: «آقا ایرانی است، شگفتا! چطور می توان ایرانی بود؟» فکر کوچک آن مرد نمی توانست بپذیرد که غیر از فرانسویان کسان دیگری هم در گیتی هستند.
مونتسکیو «نامه های ایرانی» (Lettres Persanes) را در سال ۱۷۲۱ در ۳۲ سالگی نوشت و هفت سال بعد در سال ۱۷۲۸ میلادی به خاطر این کتاب به عضویت فرهنگستان فرانسه درآمد. این کتاب در ابتدا شصت و چند نامه بوده که پسین تر نویسندگانی دیگر نامه هایی به سبک مونتسکیو بدان افزوده اند. «یوهان ولفگانگ گوته» دربارهٔ این کتاب می گوید: «مونتسکیو در «نامه های ایرانی» با ترغیب شایسته ترین احساسات، ملّت فرانسه را به مبرم ترین و خطرناک ترین وظایف خود آگاه ساخت.»

دانشنامه آزاد فارسی

نامه های ایرانی (Lettres Persanes)
نخستین اثر مونتسکیو، منتشرشده به فرانسوی در ۱۷۲۱ هم زمان در آمستردام و کولونی، بدون نام نویسنده. این اثر به طور کلی داوری سختگیرانه و گاه بدبینانۀ مونتسکیو و سرشار از نکته سنجی وی دربارۀ عصر خود و تمدن غرب و خُلقیاتِ مردم پاریس در زیر نقاب تخیل است. مونتسکیو بیان مقصود خود را در قالب نامه (تقریباً ۱۴۰ نامه) ریخته است؛ نامه های دو شخصیت فرضی ایرانی با نام های ریکا و اوزبک که به اروپا سفر کرده اند و با یکدیگر و دوستان ایرانی خود نامه نگاری می کنند، و سرانجام پس از بازگشت به اصفهان به سفر خود پایان می دهند. اگرچه مونتسکیو در تألیف نامه های ایرانی نوعی نگارش را می آزماید که جنبۀ علمی آن اندک و به ظاهر سبک مایه است، این اثر نمایانگر روش بینی، حس مشاهدۀ قوی و دانش بالای اوست. ازجمله موضوعاتی که در این نامه ها بدان ها پرداخته شده است: عشوه آمدن زنان، رقابت زنان در سن و سال های مختلف، تئاتر، بیکاران پاریسی، کافه های مجمع ادبا، قمار، زندگی درباریان، و تفنن ها و هوس بازی های مُد. مونتسکیو در ادامۀ نامه ها به تدریج از بُعد اخلاقی فاصله می گیرد و با لحنی جدی و خالی از ریشخند و به صورتی تحقیقی همچون مردی سیاسی جلوه می کند، که به جامعه بیشتر از فرد علاقه دارد و بیشتر فرد را مسئول فساد اجتماعی می داند، او در این دسته از نامه ها با موضوعاتی چون اَشکال مختلف حکومت و دستگاه قضایی به شرح نهادهای استبدادی در فرانسه پرداخته است. دستۀ دیگری از نامه ها در انتقاد از نهادهای دینی و جوهر مسیحیت، و جدال های کلامی است. از حدود نامۀ صدم به بعد، مونتسکیو وارد بحثی جدلی در مسائل تاریخی و جامعه شناسی می شود که می توان آن را مقدمه ای بر روح القوانین او دانست. موضوعاتی از قبیل جمعیت شناسی، تغییرات میزان زادوولد و ارتباط آن ها با عوامل اجتماعی، امور اقتصادی و قوانین. در نامه های ایرانی، مونتسکیو در مقام حکیمی اخلاقی چندان توفیقی نیافته است، اما انتقادهای او از نهادها، بررسی تطبیقیِ رژیم های سیاسی و آراء جامعه شناسانه بسیار پُرمایه است. این اثر که جدا از روح شرقی و تأثیرگذارش، آینه ای تمام نما از خُلقیات اجتماعی و سیاسی آن روزگار است، پس از انتشار به سرعت پرآوازه شد و در طی قرن ۱۸ بارها و بارها به چاپ رسید. نامه های ایرانی در ۱۳۲۰ش نیز به فارسی در تهران چاپ شده است.

نقل قول ها

نامه های ایرانی یکی از آثار ادبی شارل دو مونتسکیو است و مضمون آن نامه هایی فرضی هستند که در اواخر سلطنت لوئی چهاردهم نگارش یافته اند.
• «ضمنأ این پادشاه جادوگر بزرگی است. او حتی بر تاریک ترین زوایای درون ملت خود ناظر و حاکم است. او فکر آن ها را آن طور که خودش می خواهد تغییر می دهد. اگر در خزانه پادشاهی فقط یک میلیون «گولدن» موجود باشد و او به دو میلیون «گولدن» نیاز داشته باشد، کافی است که به ملت بگوید: از امروز یک گولدن دوبرابر ارزش خود را داراست و آن ها هم قبول می کنند. هرگاه جنگ بزرگ و پرخرجی در پیش داشته و ذره ای پول در خزانه نداشته باشد، کافی است که به آن ها بقبولاند که چند برگ کاغذ، مثل پول است. مردم هم آن را می پذیرند.» -> نامهٔ بیست و چهارم ریکا به ابن، در ازمیر - پاریس چهارم ربیع الثانی ۱۷۱۲
• «جادوگر بزرگتر از شاه نیز وجود دارد که نفوذ او کمتر از پادشاه نیست. این جادوگر خود را «پاپ» می نامد. او به شاه تلقین کرده است که «سه» برابر با «یک» است، نانی را که می خورند «نان» نیست و شرابی را که می نوشند شراب نیست، و هزار مزخرف دیگر شبیه به این.» -> نامه بیست و چهارم، ریکا به ابن، در ازمیر - پاریس، چهارم ربیع الثانی ۱۷۱۲
• «بعضی وقت ها خنده ام می گرفت از آدم هایی که هنوز پا از در خانه بیرون نگذاشته اند، به یکدیگر می گفتند: واقعأ که مثل ایرانی هاست. به همین دلیل تصمیم گرفتم دیگر لباس های ایرانی را کنار بگذارم و جامه اروپائی بپوشم و ببینم بازهم چیز قابل توجهی در قد و قواره من وجود دارد که باعث تحیر و تعجب دیگران شود یا نه. این کار باعث شد که به قدر و قیمت واقعی خود پی ببرم. گاهی اوقات ساعت ها از حضور من در یک مجلس مهمانی می گذشت ولی کسی به من توجهی نداشت و حتی فرصت دهن بازکردن هم پیدا نمی کردم. اما اگر برحسب تصادف، یکی از حاضرین در مجلس به ایرانی بودن من اشاره می کرد بلافاصله پچ و پچ شروع می شد؛ یکی می گفت: عجب! این آقا ایرانی است؟ فوق العاده است. دیگری می گفت: چطور ممکن است ایرانی باشد؟» -> نامه سی ام، ریکا به ابن در ازمیر - پاریس، ششم شوال ۱۷۱۲
• «اگر دربارهٔ مذهب ِ آن ها با دقت بیشتری تأمل و تعمق کنی، نشانه هایی از دینِ ما نیز در آن دیده می شود من از کتاب های یکی از محدثین که عنوانش «برتری تعدد زوجات» بود، چنین دریافتم که وی با اثبات ادله، انتخاب چندین همسر را حتی وظیفه شرعی مسیحیان می داند.» -> نامه سی و پنجم، ازبک به پسرخاله اش جمشید، مرشد خانقاه بزرگ تبریز - پاریس، بیستم ذیحجه ۱۷۱۳
• «من بارها این مسیحیان را مورد تحقیق و تفحص قرار داده و از روی کنجکاوی از آن ها سؤال کردم که آیا در مورد زندگانی حضرت علی این سرور آدمیان، چیزی می دانند یا نه؟ سرانجام به این نتیجه رسیدم که اصلأ او را نمی شناسند.» -> نامه سی و پنجم ازبک به پسرخاله اش جمشید، مرشد خانقاه بزرگ تبریز - پاریس، بیستم ذیحجه ۱۷۱۳
• «سؤال می کنی که در فرانسه یهودی هم هست؟ باید بدانی که هرکجا پول است یهودی هم هست. سؤال می کنی آن ها چه کار می کنند؟ همان کاری که در ایران می کنند. شباهت هیچ چیزی در دنیا به اندازه شباهت بین یک جهود فرانسوی و یک جهود آسیائی نیست. آن ها همان قدر که تعصب یهودی گری خود را با کله شقی هرچه تمام تر در پیش مسیحیان به نمایش می گذارند، در حضور ما هم نشان می دهند، آدم از دستشان دیوانه می شود.» -> نامه شصتم، ازبک به ابن، در ازمیر - پاریس، هیجدهم صفر ۱۷۱۴
• «فلاسفه بزرگی که در وصف خصائل مرضیه خداوند به تفکر و تأمل پرداخته اند، معتقدند که باریتعالی در همه جوانب وجود، کامل ترین است. اما این عقیده ای است کاملأ انحرافی و اغراق آمیز، چون آن ها صفت «کامل ترین» را که در حیطه تصورات و تعلقات بشری قرار دارد، به درگاه الهی نسبت داده، بدون این که به این واقعیت بیندیشند که این اوصاف غالبأ در تضاد با یکدیگر واقع شده و در کنار یکدیگر و درون یک وجود نمی توانند به مسالمت قرار گیرند.» -> نامه شصت و نهم، ازبک به رضی در ونیز - پاریس، آخر شعبان ۱۷۱۴
• «رضی عزیز، اگر خدائی وجود دارد، الزامأ باید عادل باشد، در غیر این صورت وجودی ناقص و مضر خواهد بود.» ۱۷۱۵ -> نامه هشتاد و سوم، ازبک به رضی در ونیز - پاریس، اول جمادی الاول
• «ما در میان مردمی زندگی می کنیم که از ما قوی ترند. آن ها می توانند به هزار رقم ما را اذیت کنند بدون این که به چنگال قانون و مجازات گرفتار شوند. چه قدر برای ما آرامش بخش است که این مردم مبادی آداب و پای بند به اصولی هستند که از درون آن ها سرچشمه گرفته و به سود ما اقدام و در مقابل ضربات احتمالیشان از ما حفاظت می کنند. بدون این آرامش خاطر، می بایستی در یک ترس دائمی به سر بریم؛ گوئی از میان گله ای از شیران درنده می گذری و هرلحظه، جان و مال و حیثیت مان دستخوش تجاوز قرار خواهد گرفت.» -> نامه هشتاد و سوم، ازبک به رضی در ونیز - پاریس، اول جمادی الاول ۱۷۱۵
• «گاهی اوقات موی خانم ها بی اختیار به بالا می رود و با تغییر اوضاع، ناگهان پایین می افتد. زمانی بود که موی خانم ها به طرز وحشتناکی در ارتفاع زیادی از سر جمع می شد که صورت آن بانو در وسط بدن قرار می گرفت. در دوره ای دیگر، پاها جانشین موها می شدند: پاشنه هایی به بلندی نردبان تمام بالاتنه را در هوا نگه می داشت. معماران گاهی بالاجبار چارچوب درها را بالاتر یا پایین تر یا پهن تر می کردند تا با آرایش موی خانم ها هم آهنگی داشته باشد، در مجموع خلاقیت هنری معماران تابع چنین هوس بازی ها قرار می گرفت.» -> نامه نود و نهم، ریکا به رضی، در ونیز - پاریس، هشتم صفر ۱۷۱۷
• «منتسکیو در «نامه های ایرانی» با ترغیب شایسته ترین احساسات، ملت فرانسه را به مبرم ترین و خطرناک ترین وظایف خود آگاه ساخت.» -> یوهان ولفگانگ گوته


کلمات دیگر: