کلمه جو
صفحه اصلی

صحافی


برابر پارسی : شیرازه بندی

فارسی به انگلیسی

binding, bookbinding

bookbinding


فرهنگ فارسی

۱ - عمل و شغل صحاف ته بندی و جلد کردن کتاب . ۲ - ( اسم ) دکان صحاف .

فرهنگ معین

( ~ . ) [ ع - فا. ] ۱ - (حامص . ) ته بندی و جلد کردن کتاب . ۲ - (اِمر. ) دکان صحافی .

لغت نامه دهخدا

صحافی. [ ص َح ْ حا ] ( حامص ) عمل صحاف. صحافی کردن. رجوع به صحاف و صحافی کردن شود.

فرهنگ عمید

۱. شغل و عمل صحاف، ته بندی و جلد کردن کتاب.
۲. (اسم ) مکانی که این کار در آن انجام می شود.

دانشنامه عمومی

صحافی، یا جلد کردن کتاب، به عمل تا کردن، ترتیب (قرار دادن فرم های تا شده در کنار هم)، ته دوزی، جلدگذاری و در نهایت برش کتاب گفته می شود.
صحافی نرم
صحافی سخت
فرم های چاپ شده متن کتاب، به وسیلهٔ ماشین یا دستگاه تاکن بر اساس قطع کتاب؛ تا می شود و سپس فرم ها به وسیلهٔ ماشین صحافی ترتیب (مرتب شدن و در کنار هم قرار دادن) می شوند (مثلاً یک کتاب ۱۶۰ صفحه ای رقعی، دارای ۱۰ فرم چاپی ۱۶ صفحه ای است که باید مرتب شوند: فرم یک، فرم دو، …، فرم ده) و سپس بستگی به نوع صحافی با ماشین صحافی که می تواند چسب، مفتول زن، دوخت و جلدسازی باشد به جلد متصل می شوند. در نهایت براساس قطع استاندارد برش خورده و در اینجا مرحله صحافی به پایان می رسد.در رنگ، اندازه و جنس به صورت جداگانه چاپ می شوند و در مرحلهٔ صحافی لابه لای فرم ها قرار می گیرند.
صحافی فن تنظیم و به هم بستن صفحات کتاب یا امثال آن و قرار دادن آن ها بین دو پوشش (جلد) به منظور یکجا نگاهداشتن صفحات و جلوگیری از فرسوده یا پاره شدن و تسهیل استفاده از آن ها را صحافی گویند. جلد کتاب ممکن است نازک یا ضخیم باشد. جلدهای ضخیم را از مقوا می سازند و روی آن را پارچه، چرم، پلاستیک چرم نما ( گالینگور )، یا ترکیبی از این مواد می کشند.
در گذشته به این حرفه ورّاقی نیز اطلاق می شده که البته جز صحافی و جلد کردن کتاب، مواردی همچون نسخه نویسی و تهیهٔ رونوشت و تکثیر کتاب را نیز در بر می گرفته است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] فن تنظیم و به هم بستن صفحات کتاب یا امثال آن و قرار دادن آنها بین دو پوشش (جلد) به منظور یکجا نگاهداشتن صفحات و جلوگیری از فرسوده یا پاره شدن و تسهیل استفاده از آنها را صحافی گویند. جلد کتاب ممکن است نازک یا ضخیم باشد. جلدهای ضخیم را از مقوا می سازند و روی آن را پارچه، چرم، پلاستیک چرم نما، یا ترکیبی از این مواد می کشند.
تاریخ جلدسازی را متفاوت بیان کرده اند و بعضی آن را مقارن با شکل گیری کتاب دانسته اند. بعضی نیز گفته اند فن صحافی به وسیله به هم بستن کناره صفحات به یکدیگر پس از رواج استفاده از پارشمن معمول شد.
سومری ها برای نگهداری و بایگانی الواح گلی، آنها را روی طاقچه هایی به پهنای 45 سانتی متر می گذاشتند و گاهی نیز این الواح را در کوزه ها و خم های کوچک نگهداری می کردند. چینی ها برای محفوظ ماندن نوشته های خود، کاغذهای راه راه طویل بکار می گرفتند و آنها را جناقی تا می زدند. در هند درخت های بلندی وجود داشت به نام "تاری" که بر روی برگ های آن می نوشتند. سپس به وسیله عبور نخ از سوراخی که در میان برگ ها ایجاد می شد، این اوراق را به یکدیگر می چسباندند. در شهرهای مرکزی و شمال هند از پوست درخت "توز" که "بهوج" نامیده می شد، برای نوشتن استفاده می کردند؛ اوراق نوشته شده را با اعداد متوالی شماره گذاری می کردند، بعد از این که کتاب تمام می شد اوراق را در یک قطعه پارچه می پیچیدند و در میان دو لوح که به اندازه همان کتاب انتخاب شده بود، می گذاشتند. این نوع کتاب را که برای نامه نگاری بکار می رفت "پوتی" می خواندند. برای نگهداری طومارهای مصری که از پاپیروس بود و گاه طولشان به پنج متر می رسید، آنها را دور یک چوب استوانه ای شکل می پیچیدند.
در نخستین کتاب های صحافی شده، صفحات کتاب را میان دو تخته ضخیم قرار می دادند و تخته ها را با چفت یا نوار یا بندهای چرمی می بستند. ماده ای که معمولاً برای پوشش بکار می رفت چرم بود، ولی عاج، نقره، طلا، ابریشم و مخمل نیز بکار می رفت.
تا قرن دوم بعد از میلاد، کتاب به شکل امروزی وجود نداشت. در مصر، رفته رفته طومارهای پاپیروس جای خود را به ورق های پاپیروس و یا پوست دادند. کتاب های مقدس مربوط به این دوره شکل مستطیل داشتند و اوراق آنها از ته به یکدیگر دوخته شده بود. این کتاب ها را برای حفاظت بیشتر با جلدهای محکمی که از باقی مانده های پاپیروس و یا ورقه های چوب درست شده بود، می پوشاندند. با گذشت زمان و پیشرفت دباغی پوست و به وجود آمدن پارشمن، چرم نازکی روی این جلد می کشیدند و حتی آن را با طرح هایی طلایی تزیین می کردند.
تاریخچه صحافی کتاب در غرب تا آنجا که معلوم شده با لوح های دو ـ لَت رومی آغاز می شود. این روکش ها مخصوص لوح های مومی بودند که از ته با حلقه هایی به هم متصل می شدند. نقاشی های دو ـ لَت را از آبنوس، شمشاد، عاج یا بعضی مواد سخت می ساختند و گاه پوشش رویی را استادانه کنده کاری می کردند و متن واقعی با سوزن روی سطح مومی حک می شد.
پیدایش کتاب هایی به شکل کدکس با طلوع مسیحیت همزمان است. به ویژه صحافی های قبطی بازمانده از جوامع مسیحی اولیه مصر اغلب خصیصه های اصلی صحافی کدکس ها را نشان می دهد. از صحافی های اولیه کلیسای قبطی مصر فقط تکه پاره هایی باقی مانده است.
مسلمانان، هنر چرمکاری قبطی و طلاکوبی را به سیسیل و اسپانیا بردند. مسیحیان غربی سنتی داشتند که به اواخر دوران روم باستان بازمی گشت. در اروپا و افریقا پیدایش کدکس یک پیشرفت محسوب می شد ولی شیوه کار و تزیینات متفاوت بود. در اوایل قرون وسطی صحافی با چرم و مقوا انجام می گرفت ولی از دوران قبل از قرن یازدهم نمونه های معدودی در دست است. نمونه ای از صحافی جواهرنشان از قرن هفتم باقی است. صحافی جواهرنشان که در فاصله قرن های نهم تا دوازدهم به سفارش امپراتوران و اشراف زادگان انجام می گرفت، بیشتر به منظور نمایش مهارت های هنری بود. نمونه هایی از این صحافی ها متعلق به قرن نهم در کتابخانه ملی ایالت بایر آلمان موجود است.

پیشنهاد کاربران

این واژه عربی است و پارسی آن هَندات می باشد که از اوستایی: هَنداتَ گرفته شده است

مجلد

صحافی : ( اصطلاح خیاطی ) یک نوار باریک از مواد است که در اطراف لبه یک پوشاک ، یک کیف یا حتی لحاف دوخته شده است.

جلد کردن


کلمات دیگر: