کلمه جو
صفحه اصلی

استعاره عنادیه

دانشنامه آزاد فارسی

اِستعارۀ عِنادیه
استعاره ای که در آن جمع مستعارٌمنه و مستعارٌله ناممکن باشد، مانند این که بگوییم «سقراط همیشه زنده است»، درحالی که می دانیم در جهان واقع، سقراط مرده است و جمع «مرده» و «زنده» در یک تن ناممکن است. استعارۀ عنادیه از شگرد های طنز است، مانند: ناصحم گفت: به جز غم چه هنر دارد عشق؟/گفتم: ای خواجۀ عاقل، هنری بهتر از این (حافظ)؛ که صفت «عاقل» معنای ریشخند دارد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] استعاره عنادیه، استعاره با عدم امکان اجتماع مستعارله و مستعارمنه را می گویند.
استعاره به اعتبار امکان اجتماع مستعارله و مستعارمنه و عدم آن، بر دو قسم است: ۱. استعاره عنادیه؛ ۲. استعاره وفاقیه .
تعریف استعاره عنادیه
«استعاره عنادیه» آن است که اجتماع مستعارله و مستعارمنه ممکن نباشد، و آن نیز بر دو قسم است: استعاره تهکمیه ؛ استعاره تملیحیه .این دو در جایی است که ضدین یا نقیضین به جای هم آورده شوند تا افاده « تهکم » و « استهزا » کنند.
مثال
مانند:۱. (... فبشرهم بعذاب الیم). در این جا « بشارت » که به معنای خوش خبری است، برای ضدش ( انذار ) استعاره آورده شده است تا افاده تهکم و استهزا کند.۲. (... انک لانت الحلیم الرشید) که قوم شعیب در مقام استهزا و تملیح ، به وی گفته اند.۳. (ذق انک انت العزیز الکریم) که برای استهزا به جهنمیان گفته می شود.
عناوین مرتبط
...


کلمات دیگر: