جزین
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جزین . [ ج َ ] (اِخ ) از توابع فردوس (تون ) است .
جزین . [ ج َ ] (اِخ ) مرکز دهستان میان تکاب از بخش سجستان شهرستان گناباد محسوب میشود. آب آنجا از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات و ارزن و زیره و شغل اهالی زراعت و مالداری است و مزارع چاه قندی ، چاه قند خشک ، لیئوم ، میمنگ ، بلندر، سیار و امیرآباد از توابع این ده است و در حوالی این آبادی سرب و فیروزه کشف شده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
جزین . [ ج ِ ] (اِخ ) قریه ٔ بزرگی است نزدیک اصفهان . این قریه باطراوت است و درختان و آب فراوان و جامع و منبر دارد. و مقبره ٔ مظفربن زاهد در آنجا است . (از معجم البلدان ).
جزین . [ ج ِزْ زی ] (اِخ ) قریه ای از قرای جبل عامل است و ابوعبداﷲ محمدبن الشیخ جمال الدین مکی بن الشیخ شمس الدین محمدبن حامدبن احمد النبطی از آنجا است . و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
جزین . [ ج ُ زَ ] (اِخ ) بنا به گفته ٔ حافظ ابوعبداﷲبن النجار از قرای نیشابور است . (از معجم البلدان ).
جزین. [ ج ُ زَ ] ( اِخ ) بنا به گفته حافظ ابوعبداﷲبن النجار از قرای نیشابور است. ( از معجم البلدان ).
جزین. [ ج َ ] ( اِخ ) مرکز دهستان میان تکاب از بخش سجستان شهرستان گناباد محسوب میشود. آب آنجا از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات و ارزن و زیره و شغل اهالی زراعت و مالداری است و مزارع چاه قندی ، چاه قند خشک ، لیئوم ، میمنگ ، بلندر، سیار و امیرآباد از توابع این ده است و در حوالی این آبادی سرب و فیروزه کشف شده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
جزین. [ ج َ ] ( اِخ ) از توابع فردوس ( تون ) است.
جزین. [ ج ِزْ زی ] ( اِخ ) قریه ای از قرای جبل عامل است و ابوعبداﷲ محمدبن الشیخ جمال الدین مکی بن الشیخ شمس الدین محمدبن حامدبن احمد النبطی از آنجا است. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
دانشنامه عمومی
جزین شهری است دراستان خراسان رضوی ازتوابع شهرستان بجستان محصولات اصلی ان انار،زعفران،زیره،غلات ودارای امام زاده ابوعلی خداشاهی جزین می باشد.ودارای معادن بسیارمهم سرب ،روی،کائولن،وارای انواع سنگ ساختمانی،
جزین (بم)
جزین (بجستان)
جزین (نی ریز)
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان آباده طشک قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۳۹ نفر (۱۷۵خانوار) بوده است.