( بر آهوئی ) طائفه از طوایف نواحی سر حدی بلوچستان و مرکب از سی خانوار است که در دجن سکونت دارند .
براهویی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( برآهوئی ) برآهوئی. [ ب َ ] ( اِخ ) طائفه ای ازطوایف نواحی سرحدی بلوچستان و مرکب از سی خانوار است که در دجن سکونت دارند. ( جغرافیای سیاسی کیهان ).
دانشنامه عمومی
براهویی نام قومی است از اقوام بلوچ که در جهان بالغ بر حدود ۲٫۲ میلیون نفر جمعیت دارند، و عمدتاً در بلوچستانِ پاکستان و ایران زندگی می کنند. زبان براهویی متعلق به خانوادهٔ زبان های دراویدی است و دین آن ها عمدتاً اسلام و مذهب شان سنی است. براهویی ها اکثراً چادرنشین اند و در سیاه چادر بسر می برند.
زبان براهویی
اصل و ریشهٔ این نام نامعلوم است و وجوهی که آورده اند، مانند برگرفته شدن آن از ابراهیم، مورد یقین نیست. در سِند، براهویی را عموماً به مردم کوهستان های کلات اطلاق می کنند و احتمال می دهند که از براهو مشتق شده است و صورت سیرائیکی (جطکی) ابراهیم است که بر مسلمان بودن آنها در برابر همسایگان جط هندو اشاره دارد. زبان براهویی منشأ دراویدی دارد که ممکن است زبان اقوام بومی ارتفاعات کلات، قبل از ورود ایلات و طوایف براهویی و بلوچ به این سرزمین بوده باشد. براهویی ها مسلمان و سنی مذهب اند و برخی از آن ها نیز به فرقهٔ ذکری منتسب هستند.
براهویی ها را بازماندهٔ اقوام اولیهٔ ساکن ایران ، قبل از هجوم آریایی ها دانسته اند که در هندوستان به شهرت یافتند. تقریباً همهٔ محققان، بنابر ویژگی های ظاهری و اندامی براهویی ها، آن ها را غیر بلوچ می دانند. براهویی ها قامتی کوتاه و صورتی گرد و فربه دارند، در صورتی که بلوچ ها بلند و لاغر اندام و باریک صورتند. مو و ریش عده ای از براهویی ها خرمایی، و برخی دیگر سیاه و مجعد است.
زبان براهویی متعلق به خانوادهٔ زبان های دراویدی است. این حقیقت که اقوام دیگری که زبان های دراویدی تکلم می کنند اکثراً در جنوب هند ساکن اند باعث تردید در مورد خاستگاه قوم براهویی شده است. سه نظریه در مورد خاستگاه قوم براهویی در دنیای آکادمیک وجود دارد. یک نظریه این است که براهویی ها یک قوم متعلق به اقوام دراویدی هستند و در زمانی که دیگر اقوام دراویدی پراکنده شده بودند، توسط اقوام هندوایرانی زبان محاصره شدند. نظریهٔ دیگر این است که آنان در قرون ۱۳و ۱۴ از داخل هند به بلوچستان مهاجرت کرده اند، و نظریهٔ سوم این است که براهویی ها در سال ۱۰۰۰ پ. م از داخل هند به بلوچستان مهاجرت کردند. عدم وجود هرگونه نفوذ فرهنگ ایرانی (اوستایی) در زبان براهویی این فرضیه را تقویت می کند.
زبان براهویی
اصل و ریشهٔ این نام نامعلوم است و وجوهی که آورده اند، مانند برگرفته شدن آن از ابراهیم، مورد یقین نیست. در سِند، براهویی را عموماً به مردم کوهستان های کلات اطلاق می کنند و احتمال می دهند که از براهو مشتق شده است و صورت سیرائیکی (جطکی) ابراهیم است که بر مسلمان بودن آنها در برابر همسایگان جط هندو اشاره دارد. زبان براهویی منشأ دراویدی دارد که ممکن است زبان اقوام بومی ارتفاعات کلات، قبل از ورود ایلات و طوایف براهویی و بلوچ به این سرزمین بوده باشد. براهویی ها مسلمان و سنی مذهب اند و برخی از آن ها نیز به فرقهٔ ذکری منتسب هستند.
براهویی ها را بازماندهٔ اقوام اولیهٔ ساکن ایران ، قبل از هجوم آریایی ها دانسته اند که در هندوستان به شهرت یافتند. تقریباً همهٔ محققان، بنابر ویژگی های ظاهری و اندامی براهویی ها، آن ها را غیر بلوچ می دانند. براهویی ها قامتی کوتاه و صورتی گرد و فربه دارند، در صورتی که بلوچ ها بلند و لاغر اندام و باریک صورتند. مو و ریش عده ای از براهویی ها خرمایی، و برخی دیگر سیاه و مجعد است.
زبان براهویی متعلق به خانوادهٔ زبان های دراویدی است. این حقیقت که اقوام دیگری که زبان های دراویدی تکلم می کنند اکثراً در جنوب هند ساکن اند باعث تردید در مورد خاستگاه قوم براهویی شده است. سه نظریه در مورد خاستگاه قوم براهویی در دنیای آکادمیک وجود دارد. یک نظریه این است که براهویی ها یک قوم متعلق به اقوام دراویدی هستند و در زمانی که دیگر اقوام دراویدی پراکنده شده بودند، توسط اقوام هندوایرانی زبان محاصره شدند. نظریهٔ دیگر این است که آنان در قرون ۱۳و ۱۴ از داخل هند به بلوچستان مهاجرت کرده اند، و نظریهٔ سوم این است که براهویی ها در سال ۱۰۰۰ پ. م از داخل هند به بلوچستان مهاجرت کردند. عدم وجود هرگونه نفوذ فرهنگ ایرانی (اوستایی) در زبان براهویی این فرضیه را تقویت می کند.
wiki: سیستان و بلوچستان ایران است.
این روستا در دهستان خمک قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۱۳ نفر (۲۵خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان خمک قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۱۳ نفر (۲۵خانوار) بوده است.
wiki: سندی پاکستان، براخوئی در کردی، براهوئی در بلوچی تغییر یافته است. یکی از پژوهشگران معروف (مردوخ کردستانی)، براهوئی ها را از نسل قوم براخوئی از فرزندان بود به شمار آورده است.سلطنت مادستان و شهر صفن (همدان امروزی) را میتوان اولین جایی نام برد که قوم براهوئی در اختیار داشته است.در سال 854 قبل از میلاد مسیح براهوئی ها توانستند سرزمین توران را به تصرف خود دربیاورند، و شهرهای زیر مجموعه خود را به نام بزرگان خود و فرزندان براخم صغیر( دوم) به نامهای کیکان(خان کلات)، گوران(دره)، سارون(سراوان)، غُز(خزدار)، مشکان(مشکه)، ارمیل(لس بیله)، بولان(دره)، گریشَک(شهر گرشک) نامگذاری کنند. با این وجود تعدادی از براهوئی های براهوئی زبان در بلوچستان شرقی زندگی می کند که همه آنها در مناطق کوهستانی و به زبان کردگال(براهوئی)تکلم میکنند.اولین میر میران امیر کیکان اول در سال 850 تا 803 قبل ازمیلاد مسیح حکومت کرده و از اولین و مهترین کارهای او تقسیم بلوچستان به هشت قسمت برای برادران خود بوده است .امیر زوراک براهوئی میر میران دومین امیر قوم براهوئی در سالهای 803 تا 750 قبل از میلاد بوده ، که در زمان او اولین پادشاه ماد بنام کیقباد درگذشت.سومین امیر براهوئی وشتاپ میرمیران 759 تا714 قبل از مسیح میزیسته و در زمان او تخت مادستان در کش مکش میان لهراسب و توس قرار داشت وبالاخره قوم توس بر تخت پادشاهی مادستان حاکم شدند.چهارمین امیر قوم براهوئی امیر ذگرین میر میران در سالهای 710 تا 675 قبل از مسیح سکانداری قومش را عهده داربود، که در زمان او حکمران سند(پاکستان امروزی) به نام ماتان به قلعه کیکان حمله ای را ترتیب میدهد اما در این لشکرکشی شکست خورده ودر این جنگ کشته می شود. در همین زمان جنگجویی و چالاکی قوم براهوئی در تمام قبایل اطراف مشهور و بر سر زبانها افتاده بود.امیر ذگرین 35 سال حکومت و در سال 675 قبل ازمیلاد مسیح دار فنا را وداع گفت. اوهم عصر توس پادشاه مادستان بود.امیر پنجم قوم براهوئی میرزیباربراهوئی میر میران شد، در سال 675 تا 638 قبل از میلاد مسیح ، در این زمان توس چهارم پادشاه خاندان ماد 654 قبل از میلاد مسیح درگذشت. در سال 638 قبل ازمیلاد مسیح امیرزیباربراهوئی در حال اسب سواری از اسب افتاد و دیده از جهان بست. بعد از او پسر ارشد و بزرگش امیر براخم براهوئی میر میران شد. سالهای 638 تا 594 قبل از میلاد مسیح سالهای پادشاهی امیر براخم براهوئی نامبرده میشود. در این زمان فریبرز پادشاه مادستان حمله ای رابه سلطنت آشور انجام داد . سال 625 قبل از میلاد مسیح ، نتیجه جنگ با آشور شکست فریبرز بود، و در این جنگ شوم کشته شد. فرزند فریبرز بنام کواکسار بعد از او بر تخت پادشاهی نشست. امیر براخم براهوئی به علت بیماری در سال 594 قبل از میلاد مسیح فوت کرد، فرزندش امیر گوران براهوئی جانشین او شد(سال 594 تا 550 قبل از میلاد مسیح). بعد از کواکسار آزدیاک تخت نشین شد. آزدیاک از نعمت فرزند پسر محروم بود و تنها فرزندش دختری بود که بعدها از مردی به نام کمبوجی پارساگرد فرزندی به نام کوروش کبیر (هخامنشی) را به دنیا آورد ، قوم کُرد از کواکسار بیزار بودند، آنها تصمیم بر به تخت نشاندن نواده کواکسار بنام کوروش داشتند، و به کوروش خبر رساندند در حالیکه کوروش در این زمان خود حاکم فارس بود. کواکسار ازین تصمیم قوم خود باخبر و با غضبناکی هر چه تمام بر فارس حمله ای را انجام داد ، در رویارویی لشکر کواکسارو فارس به دلیل حمایت لشکریان کواکسار که کُرد بودند، کواکسار شکست خورد و کوروش بر تخت پادشاهی مادستان نشست. کواکسار دستگیر ودر دارالخلافه پیشین خود مادستان (اکباتان) زندانی شد.کواکسار در سال 584 قبل از مسیح درگذشت، و این دوران آخرین درخشندگی مادها در تاریخ بوده است . مشهورترین قبایل فارس پارساگرد، مارافی، ماپسی بودند(آغاز دوره هخامنشیان).وفات امیر گوران در زمان پادشاهی کوروش اتفاق افتاد. بعد از امیر گوران امیر زرشان براهوئی میر میران شد واز 550 تا 519 قبل از میلاد مسیح دوران حکومت امیر زرشان براهوئی است. کوروش( کبیر)درسال 530 قبل از میلاد مسیح فوت کرد ، بعد از کوروش پسرش کمبوجی(که بنام پدرش نامگذاری کرده بود) بر تخت پادشاهی مادستان نشست. امیر زرشان نیز در سال 519 قبل از میلاد مسیح بر اثر بیماری درگذشت. در سال 519 تا 485 قبل از میلاد مسیح نهمین امیرزوراک براهوئی (دوم) میر میران قوم براهوئی بود.34 سال حکومت کارنامه حکوم امیر زوراک دوم بوده است.دهمین امیر قوم براهوئی اَرجان براهوئی میرمیران است. او از سال 485 تا 460 قبل از میلاد مسیح میر قوم براهوئی بود. در زمان تخت نشینی او دارای اول پادشاه ایران درگذشت و جانشینش خشایار فرزندش تخت نشین شد.امیر اَرجان براهوئی بعد از 25 سال حکومت دار فانی را وداع گفت.بعد از او فرزندش امیر شاموزبراهوئی میرمیران شد( سال 460 تا 424 قبل از میلاد مسیح). در این زمان خشایار درگذشت وجایش را اردشیر فرزندش گرفت .امیر شاموز براهوئی بعد از جنگ با جدگال و پیروزی برآنها بعد از 36 سال حکومت درگذشت.دوازدهمین امیر براخم دوم براهوئی است. از سال 424 تا 400 قبل از مسیح دوران حکومت او محسوب میشود . درسال 424 قبل از میلاد مسیح اردشیر نیز درگذشت. خشایاردوم در سال 424 قبل از میلاد مسیح در حالیکه از حکومت او 45روز میگذشت کشته شد و دارای دوم تخت نشین شد . وفات امیر براخم براهوئی دوم بعد از 24 سال حکومت درسال 400 قبل از میلاد مسیح است. امیر سیزدهم براهوئی سابول براهوئی در سال 400 قبل از مسیح تا 370 قبل ازمسیح حکمرانی کرد و فوت شد. امیر چهاردهم براهوئی نورگان براهوئی از 370 تا 350 قبل از میلاد مسیح دوران حکومتش بود و درگذشت.امیر پانزدهم کیانوش براهوئی از سال 350 تا 338 قبل از میلاد مسیح توانست حکمرانی را به دست داشته باشد و در همین دوران ارشیر دوم درگذشت و ارشیر سوم جانشین او انتخاب در همان سال به قتل رسید. امیر شانزدهم امیر کیکان دوم براهوئی از سال 338 تا 330 قبل از میلاد مسیح، در این دوران دارای سوم تخت نشین بود ومصادف با حمله اسکندر مقدونی به ایران وهندوستان است .در سال 326 قبل از میلاد مسیح اسکندر بازگشت خودرا از هندوستان اعلام کرد. در این دوران براهوئی های توران آماده حمله به اسکندر شدند و درسه جنگ عظیم اسکندرمقدونی را با شکست مواجه و اسکندرمقدونی به سمت مغرب فرار کرد. این اسطوره جنگجو (اسکندر مقدونی) در سال 323 قبل از میلاد مسیح درنزدیکی عراق درگذشت....
wiki: براهویی (طایفه)
براهویی ممکن است در یکی از این معانی به کار رود:
براهویی (طایفه) از شاخه های سکاهای کوشانی که جنوب پاکستان محل اصلی سکونت آنان است.
زبان براهویی زبان براهویی ها
براهویی (طایفه) از شاخه های سکاهای کوشانی که جنوب پاکستان محل اصلی سکونت آنان است.
زبان براهویی زبان براهویی ها
wiki: بخش مرکزی شهرستان هیرمند در استان سیستان و بلوچستان ایران.
این روستا در دهستان دوست محمد قرار داشته و براساس سرشماری سال ۱۳۸۵جمعیت آن ۴۳نفر (۱۰خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان دوست محمد قرار داشته و براساس سرشماری سال ۱۳۸۵جمعیت آن ۴۳نفر (۱۰خانوار) بوده است.
wiki: براهوئی (هیرمند)
دانشنامه آزاد فارسی
بَراهویی
اتحادیه ای بزرگ از طوایف قدیمی بلوچ در پاکستان و ایران و افغانستان، ساکن کلات و خاران و بولان و کناره های رودخانۀ سند و سواحل دریای عمان در بلوچستان پاکستان و خاش و سراوان در بلوچستان ایران و بخشی از حوزۀ سفلای رودخانۀ هیرمند در افغانستان، مرکب از ده ها تیرۀ کوچک و بزرگ. بیشتر آنان در بلوچستان پاکستان به سر می برند. بعضی از براهویی های ایران همچنان چادرنشین اند. براهویی ها ترکیبی از اقوام بلوچ و دراویدی و افغان و احتمالاً عرب هستند و زبانشان شعبه ای از زبان دراویدی است. در این زبان لغات فراوانی از زبان های بلوچی، فارسی، عربی، افغانی و حتی کردی رایج است. اتحادیۀ براهویی به دست میراحمدخان، جدّ طایفۀ احمدزایی و نخستین حاکم براهویی، به وجود آمد. خاندان او از قرن ۱۱ تا ۱۴ق، حاکم ناحیۀ کلات بود. قلمرو این حکومت، گاه از کراچی و رودخانۀ سند تا اعماق بلوچستان ایران امتداد داشت. نادرشاه، حکومت میرمحبت خان را تأیید کرد و میرنصیرخان، ملازم نادر، پس از قتل او، برادرش را برکنار کرد و امیرمهراب خان پس از سال ها همکاری با کمپانی هند شرقی سرانجام در ۱۲۵۴ق در جنگ با آنان کشته شد.
اتحادیه ای بزرگ از طوایف قدیمی بلوچ در پاکستان و ایران و افغانستان، ساکن کلات و خاران و بولان و کناره های رودخانۀ سند و سواحل دریای عمان در بلوچستان پاکستان و خاش و سراوان در بلوچستان ایران و بخشی از حوزۀ سفلای رودخانۀ هیرمند در افغانستان، مرکب از ده ها تیرۀ کوچک و بزرگ. بیشتر آنان در بلوچستان پاکستان به سر می برند. بعضی از براهویی های ایران همچنان چادرنشین اند. براهویی ها ترکیبی از اقوام بلوچ و دراویدی و افغان و احتمالاً عرب هستند و زبانشان شعبه ای از زبان دراویدی است. در این زبان لغات فراوانی از زبان های بلوچی، فارسی، عربی، افغانی و حتی کردی رایج است. اتحادیۀ براهویی به دست میراحمدخان، جدّ طایفۀ احمدزایی و نخستین حاکم براهویی، به وجود آمد. خاندان او از قرن ۱۱ تا ۱۴ق، حاکم ناحیۀ کلات بود. قلمرو این حکومت، گاه از کراچی و رودخانۀ سند تا اعماق بلوچستان ایران امتداد داشت. نادرشاه، حکومت میرمحبت خان را تأیید کرد و میرنصیرخان، ملازم نادر، پس از قتل او، برادرش را برکنار کرد و امیرمهراب خان پس از سال ها همکاری با کمپانی هند شرقی سرانجام در ۱۲۵۴ق در جنگ با آنان کشته شد.
wikijoo: براهویی
پیشنهاد کاربران
ایل لر براهویی *براهیمی . ابراهیمی*
از ایل بزرگ لر ممسنی فارس بود
ایل بزرگ لر ممسنی از
چهارده طایفه تشکیل شده بود
شامل ::::؛
رستم
جاوید
سنجابی
دشمن زیاری فارس
بکش
سرابندی
اسماعیل زی
شهرکی
دشمن زیاری کهگیلویه
براهیمی*براهویی*
شهرکی کرمانشاه
از ایل بزرگ لر ممسنی فارس بود
ایل بزرگ لر ممسنی از
چهارده طایفه تشکیل شده بود
شامل ::::؛
رستم
جاوید
سنجابی
دشمن زیاری فارس
بکش
سرابندی
اسماعیل زی
شهرکی
دشمن زیاری کهگیلویه
براهیمی*براهویی*
شهرکی کرمانشاه
طایفه مردها ایل لر ممسنی
طایفه کرت ایل لر ممسنی
طایفه کرت ایل لر ممسنی
در تاریخ بدلیسی قوم مماسن ( ممسنی ) ماماسنی ازش یاد میشه
ایل ممسنی ، ایل بزرگ و قدرت مند است، اگر به تاریخ گزیدە برگردیم، می بینیم کە ٩٠٠ سال پیش نامشان آمدە است کە محل زندگی این ایل در کوه کردان نزیک حلب ( سوریە ) بودە و بە لرستان کوچ کردند، الان در استان هولیر ( اربیل ) جنوب کردستان ( کردستان عراق ) این ایل بە همان نام ‘ممسنی’ یا ( مامسەنی ) و در کردستان سوریه زندگی میکنن، لذا لازم نیست کە بگویند اطلاعات اندک دربارە این ایل در دست است، یا اطلاعات زیاد در درست نیست.
ممسنی یا مامسنی از مام حسینی نە امدە است. مم کە بە کردی میگن ( مەم ) نام یک از امیران دولت مروانی است، مم پسر اسکو پسر درباز پسر نصرالدولە مرانی است، و واژە ( سنی ) بە معنای پهن میاد، ممسنی یکسان است بە مم کە سرش بزرگ بودە یا عقلش زیاد است.
ایل ممسنی ، ایل بزرگ و قدرت مند است، اگر به تاریخ گزیدە برگردیم، می بینیم کە ٩٠٠ سال پیش نامشان آمدە است کە محل زندگی این ایل در کوه کردان نزیک حلب ( سوریە ) بودە و بە لرستان کوچ کردند، الان در استان هولیر ( اربیل ) جنوب کردستان ( کردستان عراق ) این ایل بە همان نام ‘ممسنی’ یا ( مامسەنی ) و در کردستان سوریه زندگی میکنن، لذا لازم نیست کە بگویند اطلاعات اندک دربارە این ایل در دست است، یا اطلاعات زیاد در درست نیست.
ممسنی یا مامسنی از مام حسینی نە امدە است. مم کە بە کردی میگن ( مەم ) نام یک از امیران دولت مروانی است، مم پسر اسکو پسر درباز پسر نصرالدولە مرانی است، و واژە ( سنی ) بە معنای پهن میاد، ممسنی یکسان است بە مم کە سرش بزرگ بودە یا عقلش زیاد است.
[۵/۱۴، ۱۹:۴۵] ادینه: خیر مبارک مرے کانه حکاکا بیل هو
[۵/۱۴، ۱۹:۴۸] ادینه: نا عید مبارک مرے تینا حقات بخشس. . . . الله نا عبادات قبول که
[۵/۱۴، ۱۹:۴۸] ادینه: نا عید مبارک مرے تینا حقات بخشس. . . . الله نا عبادات قبول که
اسم هارو به زبان براهویی بزارین
کلمات دیگر: